Search
Asset 2

آنچه سال ۵۷ در ایران رخ داد، خاور‏میانه را نیز در‏نوردید

شاید ساده اندیشی است اگر بگویم که بلوای ۵۷ فقط به ایران محدود شده و این باد بلاخیز به منطقه خاورمیانه نوزیده است.
روح‌الله خمینی (Social Media)

نویسنده: عرفان قانعی‌فرد

شاید ساده اندیشی است اگر بگویم که بلوای ۵۷ فقط به ایران محدود شده و این باد بلاخیز به منطقه خاورمیانه نوزیده است. اگر هم بگوییم که فقط خمینی و همین مردم آتش‌‏بیار ماجرا شده‌‏اند خود حکایتی غریب‌‏تر است. پیامدهای آن همه جهان را گرفته است و امروزه هم جهانی را به کام جنگ کشانیده است و این فاجعه عظیم‌‏تر هم می‌‏شود اگر این رژیم تنفس کند. بررسی این بلوا از نگاه ایرانی هم قابل تامل است.

اینکه خمینی در پشت پرده، مامور کجا بود و دستور چه جایی را اجرا کرد، موضوع ما نیست. رابطه پیدا و پنهان او با اخوان المسلمین، قذافی در لیبی، کاسترو، سوریه و یاسرعرفات و … هم چیز پوشیده‌‏ای نیست. وقتی سلطه روحانیون در ایران شروع شد، نمی‌‏توان گفت که کاربرد طبیعی اندام‌‏های سیستم خاورمیانه و جهان هم مستثنی و دور می‌‏شود. ایران از یک سو مورد استعمار و استثمار روحانیون قرار گرفته و از سویی دیگر کل خاورمیانه از این موج ویرانگر به دور نبوده است.

جامعه ایران در طوفان اوهام و خرافات و سرخوردگی و عصیان قرار گرفته و امروزه در بستر مرگ است. محور اصلی خمینی و بعدها جانشین او عقب گرد ایران به قرون وسطی بود. در ذهنیت و افسانه و اوهام خود اول می‌‏خواستند که انقلاب خمینیستی را صادر کنند؛ اما پس از ۴۵ سال امروز می‌‏خواهند که در زیر چتر هلال شیعی و مقاومت اسلامی، به ترویج و رشد شبکه فراملیتی تروریسم بپردازند و هر چند وقت یک بار، آتش جنگ علیه اسرائیل را برافروخته می‌‏کنند. اساس دیپلماسی رژیم روحانیون، بر عناد و کینه‌‏ورزی بی‌‏نظیری با آمریکا و اسرائیل است و تمایل جنون آمیزی برای جنگ‌‏افروزی علیه این کشور دارند. کسی هم نمی‌‏داند فایده این ماموریت شوم در چیست.

اگر در مصر، اخوان‌‏المسلمین آلت سیاسی و عقیدتی یک کشور یا سازمان جاسوسی بوده، کتاب‌‏ها و مقالات در این باره به کرات نوشته شده است؛ اما درباره خمینی، بخاطر تبلیغات شدید، کورکورانه و افراطی مافیای رژیم در داخل و خارج از کشور، موضوع کمی غیر ممکن است. حلقه‌‏های اسرارآمیز مافیای تبلیغاتی جمهوری اسلامی با سازمان‌‏دهی گسترده در خارج از کشور، چیزی فراتر از تصور است. هرچه انگلستان از جنبش‌‏های اسلامی در مصر و پاکستان دفاع کرد، در ایران قصه به سمت و سویی شگفت‌‏انگیز رفته است. نهضت پان اسلامی هم به حرکت‌‏های تروریستی اسلامی تبدیل شد.

متاسفانه رسانه‌‏های غربی در سال های ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ هیچ نگاه انتقادی و راستی‌‏آزمایی و تحلیلی درباره خمینی نداشتند. امروزه کسی به آرشیوها مراجعه کند، کسی به شبح مخوف و ترس آور و بنیاد فکری و انگیزه این شبکه مخوف تروریستی نپرداخته است. گاهی درباره جهاد اسلامی نوشته‌‏اند؛ اما نمی‌‏دانند که چرا خمینی مانند اخوان‌‏المسلمین به دنبال شبکه و تشکیلات تروریستی است. هیچ کدام ننوشته‌‏اند که چه اتحاد خاموش و خط ارتباطی پنهانی در بین گروه‌‏های تروریستی اسلامی در پشت سر خمینی است. این ضعف شناختی، یک لکه سیاه در تاریخ رسانه‌‏ای قرن بیستم است که کسی در جستجوی هویت این شبح شوم سازمان ویرانگر و مخرب و فتنه‌‏گر و حلقه‌‏های پلید پیرامون آن نبوده است.

امروزه با مراجعه به هر کتابخانه و آرشیوی می‌‏توان به سخنان و گفتگوها و مصاحبه‌‏های حواریون خمینی دست یافت. اکثرا در میان سازمان‌‏های جوانان و شورای اسلامی و سازمان‌‏های اسلامی و … فعال بوده‌‏اند و اکثرا هم در کمپ‌‏های تروریستی فعالیت داشته‌‏اند. چرا هیچ رسانه ای جهانی از این شخصیت‌‏های افراطی، مرمزو، متعصب، مرتجع و غیر‌‏واقع‌‏بین که خون بر دستشان بود، روشنگری نکرد؟ همگی سعی کردند خمینی را استتار کنند و شایعه‌‏های بی‌‏پایه و اساس او را منتشر کنند. هنوز هم صفت آیت الله در قبل از اسم خمینی و خامنه‌‏ای باقی مانده است که به معنی نشانه خدا است.

حتی برخی از چهره های آمریکا و اروپا که به وفای به صلح و دمکراسی و حقوق بشر مشهور بودند، با همین حواریون خمینی رابطه داشتند. از نظر عقلی، چه لزومی داشت که بوق تبلیغاتی و معرفی یک نهضت فرمانروایی اسلامی، رادیکال و خشن و مملو از دروغ شد؟ امروزه هم در جلوی چشمان همان رسانه‌‏های جهانی، ایران مستعمره این نهضت اهریمنی با هاله‌‏ای از تقدس جعلی شده است.

نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی