قبل از بحران مالی، بانکهای مرکزی جهان چون آلن گرینسپن همانند یک ستاره جشن گرفتند. اما پس از تغییرات در سیستم بانکهای غربی در سال ۲۰۰۸ و ورشکستی آنها، بانکداران مرکزی –تقریبا همه بانکداران- نظرشان عوض شد و با دیدی پر از شک و تردید به آینده نگاه میکردند.
در همین حین بانک مرکزی چین در کنار رژیم مرکزی از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ اجتناب کرد و کشور را با رشدی حدود ۷ درصد نگه داشت.
اما با پیش آمدن مشکلات جدید اقتصادی چین، کشور با عواملی چون کاهش رشد اقتصادی، حباب بازار سهام و ناتوانی روبه رشد شرکتها و دولتهای محلی برای پرداخت بدهی و انفجار بازار املاک و مستغلات روبرو شود و باعث شد که نگاه مردم برای حل مشکلات به بانک مرکزی دوخته شود.
بنابراین قبل از پایان سال، بانک خلق چین(PBOC) به سرمایه گذاران و شهروندان خود اطمینان داد که قادر به رسیدگی به مشکلات است.
به گزارش خبرگزاری شین هوا خبرگزاری دولتی چین، از این پس چین یک سیاست پولی معقولانه را همراه با انعطاف پذیری بیشتر حفظ خواهد کرد.
بانک مرکزی چین (PBOC) انعطاف پذیرتر خواهد بود و با استفاده از ترکیبی گستردهای از ابزارهای مالی به حفظ نقدینگی متوسط در بازار و همچنین رشد معقول عرضه پول و منابع مالی کمک خواهد کرد. همچنین تصمیم دارد که نرخ بهره بانکی را آزاد کند و نرخ ارز را ثابت نگه دارد. همه این سیاست پولی انعطاف پذیر قرار است برای کمک به اصلاحات ساختاری سالهای آینده همانند آزاد کردن جنبش بینالمللی سرمایهداری استفاده شود.
حال این سوال پیش میآید که آیا اتخاذ سیاست جدید بانک مرکزی چین در این زمان معقولانه است؟ اگر نه پس اجازه دهید در مورد اینکه آیا بانک مرکزی ابزار لازم برای رسیدن به سه هدف فوق الذکر را دارد تمرکز کنیم:
- نقدینگیرا در بازار نگه دارد
- نرخ ارز را ثابت نگه دارد
- از اصلاحاتساختاری حمایت کند
بر اساس یک ضربالمثل به نام «سه گانگی غیر ممکن است» حتی بانکداران مرکزی چین هم نمیتوانند کیک خود را بردارند و بخوردند. تاکنون تلاش شدید حزب کمونیست برای ایجاد ثبات این امر را ممکن کرده بود.
تا زمانی که سرمایه به خارج از کشور میرود، فشار بر نرخ ارز وجود دارد و اگر به حال خود رها شود، باعث سقوط آن میشود. بانک مرکزی میتواند این مشکل را با فروش ذخایر ارز خارجی اصلاح کند و برای بیش از یک سال به طور مصنوعی باعث افزایش قیمت یوان گردد.
با این حال این فرآیند هم منجربه کاهش ترازنامه بانک مرکزی و در نتیجه کاهش نقدینگی اقتصاد داخلی چین خواهد شد. اما PBOC نمیخواهد این مسئله به کاهش نقدینگی ختم شود به خصوص اگر رشد اقتصاد نیز کند شود. پس از آن نیازمند افزایش عرضه پول داخلی برای رفع این کمبود است که آن را با فروش ذخایر ارز خارجی ایجاد خواهد کرد.
چاپ یوان بیشتر در حالی که دلار در همان وضعیت باقی است به این معنی که قیمت یوان در برابر دلار آمریکا سقوط کند و این باعث ادامه سیکل معیوب خواهد شد.
تاکنون چین تلاش میکرد تا با جلوگیری از خروج سرمایه با بسته نگه داشتن حساب و سرمایه این مسئله را کنترل کند اما حتی این موضوع هم واقعا کمک نکرده است.
بنابراین در آینده نزدیک، بانکداران مرکزی چین باید تصمیم بگیرید که آیا آنها میخواهند کیک خودشان را داشته باشند و یا آن را بخوردند. اصلاحات ساختاری و حساب سرمایه آزاد، و نقدینگی در بازار داخلی و همچنین ثبات نرخ ارز همزمان امکان پذیر نیست.
بنابراین اگر چین واقعا اصلاحات و باز شدن حساب سرمایه را میخواهد، باید اجازه دهد که نرخ ارز ثابت شود و پس از آن سیاستهای پولی داخلی را کنترل کند. در گذشته، چین نرخ ارز را به نفع صادر کنندگان ثابت نگه داشته است و همچنین ذخایر ارزی را هم انباشته است.
اما از آنجا که در حال حاضر ذخایر ارزی بیشتر از این جمع نمیشود و نرخ ارز درصورتی که کنترل نشود، سقوط میکند، تنها راه باقی مانده برای چین حرکت با کشورهای غربی به سوی شناور کردن نرخ ارز، کنترل بر سیاستهای پولی داخلی و حساب سرمایه آزاد است.
تاکنون تلاش شدید حزب کمونیست برای ایجاد ثبات در بازار چین سیاست اصلی بوده است و شاید از این پس کمی انعطاف پذیری بیشتر در سیاستهای پولیPBOC بتواند کمک کند.