این مقاله یکی از سری مقالات همکاران اپک تایمز است که از نحوه بنیانگذاری تمدن در چین میگوید و گام دیگری است در راستای آشنایی بیشتر با جهانبینی سنتی چین. این مجموعهها دورهای از تاریخ چین را بررسی میکنند؛ نشان میدهند که عوامل مهم و اساسی چگونه در خلق فرهنگ خدایی چین نقش داشتند. در این قسمت با امپراتور یائو افسانهای آشنا میشوید.
تولد یائو
پس از خلق جهان و بشریت و دوران فرمانروایی امپراتور زرد، افسانههای کلاسیک چینی از آوازه و اهمیت دو فرمانروا یائو و یو بزرگ میگوید.
یائو از زنی به نام چینگدو متولد شد که معشوقه امپراتور «کو» بود. طبق وقایع ثبت شده در تاریخچهای بهجای مانده از دوران سلسله هان، پیش از آنکه چینگ دو، یائو را بهدنیا آورد اژدهایی را ملاقات کرد که تصویر پسر آیندهاش را به او نشان داد. دوران بارداری او نیز معمولی نبود. یائو ۱۴ ماه کامل در شکم مادرش بود.
نام این پسر فَنگ شان بود، که پس از مرگش به یائو معروف شد.
یائو از زمان جوانی لیاقت، شایستگی و ویژگیهای خوب خود را نشان داد. در ۱۶ سالگی به عنوان مسئول شهر تائو منصوب شد. دو سال بعد مقامی رده بالا از فرمانروایی تانگ شد و به برادرش در اداره دربار کمک میکرد.
دوران سلطنت جی
امپراتور «کو» طی سالهای پایانی دوران فرمانرواییاش، از میان پسران خود ۴ نفر را انتخاب کرد که به نظر او جانشینهای مناسبی بودند. کو تصمیم گرفت بزرگترین پسرش- جی- وارث تاج و تخت امپراتوری باشد زیرا بزرگتر از بقیه بود.
پس از مرگ کو، جی امپراتور شد.
دوران فرمانروایی جی، دوران خوبی نبود. او سه وزیر در بخشهای دولتی، صنعتی و امور مرتبط با محیط طبیعی انتخاب کرد که هرسه فاسد بودند. آنها رسوم سنتی و قوانین طبیعی را زیرپاگذاشتند و امپراتور جی را به سمت زیادهرویهای شهوانی کشاندند. او دیگر به فکر مسئولیتهایش در مقام یک امپراتور نبود و کمکم از اداره حکومت فاصله گرفت.
طی این زمان، فجایع طبیعی سرزمین را ویران کردند و مردم نیز ناراضی و بیتاب شده بودند. اینطور گفته میشد که فرمانروایی امپراتور جی از دائو «راه» منحرف شده است. در سرزمین دونگ یی شورشی به راه افتاد و یائو برای سرکوبی آن اعزام شد.
در متنی چینی که از قرن دوم پیش از میلاد مسیح بهجای مانده ، اینطور ثبت شده است که در دوران یائو شش هیولا به مردم هجوم آوردند. اولی یک دیو آدمخوار بود، دومی موجودی شبهانسان و گوشتخوار با دندانهای نیش بلند، و سومی «جیوجینگ» که هیولایی نُه سَر و شبه هیدرا بود و میتوانست از دهاناش آب و آتش خارج کند. «هیدرا از اسطورههای یونان است که به شکل مار نُه سَر بود و توسط هرکول کشته شد.»
بقیه هیولاها نیز به اشکال مختلف بودند؛ مثلا، پرنده شکاری ترسناک با صورت انسان، گراز دوسَر زشت وحشتناک و یک مار غولآسا.
«کلاسیک کوهها و دریاها»، داستانی مشهور و افسانهای درباره فرهنگ و جغرافیاست. به روایت این داستان، «جان» که امپراتوری آسمانی بود جنگجویی الهی را با نام «هو یی» فرستاد تا در شرایط مصیبتبار چنین فجایعی به انسانها کمک کند.
به فرمان یائو، هو یی هر شش هیولا را کشت و به رنج و عذاب حاصل از وجودشان خاتمه داد.
یائو از سوی آسمان، مالک تاج و تخت فرمانروایی شناخته شد
با گذر زمان معلوم شد که یائو نسبت به برادرناتنیاش، شایستگی و توانایی بیشتری دارد. به نظر مقامات رده بالای «چهار جهت» نیز یائو برای این مقام ارجحیت داشت. تا اینکه بعد از گذشت ۹ سال، جی در یک فرمان امپراتوری رسما استعفای خود را به نفع یائو اعلام کرد.
«چهار جهت» در تمثیلهای مربوط به اسطورههای چین، به جهات چهارگانه شرق، جنوب، غرب و شمال اشاره دارد که نماینده ظهور چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان نیز میباشد. قدمت آن حداقل به دو قرن پیش از میلاد برمیگردد و ۴ موجود آسمانی به شکل ۴ حیوان که هرکدام نماینده یک جهت هستند؛ اژدها، ببر، پرنده و لاکپشت.
در افسانهها گقته شده است یائو پیش از امپراتور شدن، خواب دیده بود بهطور اتفاقی با اژدهای آسمانی ملاقات میکند. اژدها او را به قله کوه تای و پشت دروازهی بهشت میبرد. در آنچا یائو شکوه و ثروت شهری ملکوتی را میبیند.
سرانجام یائو بر تخت نشست و پینگ یانگ را پایتخت خود قرار داد. او برای حفظ فروانرواییاش به دنبال افراد بااستعداد در بین مردم عادی بود. و برای درک بهتر نگرانیهای مردم، امور خود را طوری بررسی و اداره میکرد که مردم عادی بتوانند نگرانیها و نظراتشان را صراحتا بیان کنند.
حتی اگر یک نفر باشد که گرسنه بماند، این منم که مسئول آن هستم.
امپراتور یائو
همچنین امپراتور جدید، ۴ تزکیهکننده تارک دنیا که در کوه گانش سکونت داشتند را ملاقات کرد. او با احترام و تواضعی شایسته با آنها برخورد کرد.
فرمانروایی یائو
حساس بودن نسبت به وضعیت مردم و نظرات آنها، از خصوصیات دوران فرمانروایی یائو بود. امپراتور، چین را به ۹ بخش حکومتی تقسیم کرد که اغلب به این بخشها سفر میکرد. او از نصایح و همکاری مقامات رده بالای «چهار جهت» نیز استفاده میکرد. در کنار دروازههای شهر تختههایی چوبی نصب کرده بود که مردم عادی میتوانستند روی آن درباره کاستیها و نواقص حکمرانی امپراتور نظراتشان را بنویسند.
در اسناد تاریخی دوران سلسله هان آمده است که سیما جیان، خصوصیات شایسته و درخور ستایش امپراتور یائو را تحسین میکند: «خصوصیات ارزشمند و خوبیهای او به وسعت آسمان بودند. خِرَد او خداگونه بود. نزدیک او بودن همچون نزدیکی به خورشیدی بود که با نور خود جهان پیرامونش را روشن میکند و از دور، مجذوب خصوصیات خوب و ارزشمند او میشدید. او ثروتمند بود ولی سلطهگر و زورگو نبود. اصیل بود ولی خودبین و متکبر نبود. با مردم بهخوبی و با نیکخواهی رفتار میکرد. با تمام وجود به فکر مردم سرزمیناش بود. او عملا برای ایجاد نزدیکی و صمیمیت در روابط بین مردم و هماهنگی در زندگیشان، قدمهای بزرگی برداشت.»
شعری مردمی از دوران یائو هست که پادشاهی او را به این دلایل میستاید: «نیکخواهیاش به وسعت آسمان، خِرَدش همتراز خدایان، همچون خورشیدی که قلب را گرم میکند و ابری که زمین را از سرما میپوشاند، خوبیهایش بهروشنی میدرخشد و همه دنیا از وجودش بهرهمند میشود.»
متن دیگری از سلسله هان موجود است که از علاقه امپراتور یائو نسبت به سعادت و خوشبختی مردمش میگوید مثل این گفته از یائو: « حتی اگر یک نفر باشد که گرسنه بماند، این منم که مسئول آن هستم.»
هو یی، ۹ خورشید را نابود میکند
هو یی، جنگجویی بود که برای خدمت به یائو فرستاده شد و در فرهنگ قومی چین به این دلیل کاملا شناختهشده است که توانست ماموریت خود را انجام دهد و از ۱۰ خورشیدی که زمین را میسوزاندند، ۹ تای آنها را نابود کند.
گفته میشود ظهور ۱۰ خورشید با وجود برخی نشانههای بدشگون پیشبینی شده بود، مثلا دیدن یک هیولای شبهمار با شش پا و چهار بال.
کمی پس از آن خشکسالی شد و روزی رسید که مردم ۴ خورشید در آسمان دیدند. مردم عادی آن سه تای دیگر را ستارههای اهریمنی میدانستند. امپراتور یائو به هو یی دستور داد تا با کمک قدرتش این پلیدیها را نابود کند.
شاید هو یی تیرهای الهی داشته باشد، ولی این موضوع به پارسایی و تقوای فرمانروا وابسته است.
از وزیر به امپراتور یائو
هو یی نگران بود که چگونه میتواند تنها ستاره واقعی را تشخیص دهد. نمیخواست اشتباهاً مرتکب گناهی بزرگ شود. یائو با گفتن این جمله به او قوت قلب داد: «خورشید واقعی هرگز نابود نخواهد شد.»
وقتی ۱۰ خورشید کامل در آسمان پدیدار شدند، ۹ تیر از کمان هو یی توانست در نابودیشان موثر باشد.
در «کلاسیک کوهها و دریاها» گفته شده است که امپراتور آسمانی – جون- همراه با همسرش ۱۰ خورشید داشت که آنها را پشت دریاهای شرقی سکنی داده بود. فاجعه اخیر وقتی رخ داد که ۱۰ خورشید تصمیم گرفتند همزمان طلوع کنند. رودخانهها خشک شدند و گیاهان پژمردند. سطح زمین میسوخت و هوا بهحدی گرم شد که نفس کشیدن مشکل بود.
درحالیکه یائو از بیصبری و نگرانی آشفته شده بود، یکی از وزرا پیشنهاد داد که امپراتور از خوردن گوشت و شراب بپرهیزند و طی نیایشی خالصانه دربرابر آسمان، زمین و نیاکان، در راه خدایان قربانی کنند.
آن وزیر گفت: « شاید هو یی تیرهای الهی داشته باشد، ولی این موضوع به پارسایی و تقوای فرمانروا وابسته است.»
سپس یائو حمام گرفت و بهمدت سه روز از خوردن گوشت و شراب پرهیز کرد. همزمان مراسم پیشکش قربانی دربرابر آسمان و زمین را انجام داد.هو یی نیز به کوه کان لان سفر کرد و در آنجا خالصانه به نیایش پرداخت و از خورشیدها درخواست کرد که از زمین بگذرند.
ولی خورشیدها رضایت ندادند، پس هویی کمان خود را کشید و ۹ ستاره را نابود کرد. در نتیجه آب و هوا باردیگر خنک شد و به حالت طبیعی بازگشت.