هر ساله، فستیوالی در سراسر چین بهمناسبت بزرگداشت بیدار کردن اژدها، خداوندگار آبهای جاری، برگزار میشود. این سنت قدیمی که « longtaitou» یا «افراختن اژدها» نام دارد، علامت بارش بارانی است که باعث فراوانی محصول میشود.
حتی پیشاز آنکه چینی منسجم بهوجود آید، اژدها بخشی از فرهنگ چین بوده است. اما چه چیزی آن را به یک نماد تبدیل کرده است؟
در افسانهها و روایات باستانی چین، اژدها موجودی عرفانی است که ویژگیهای آسمانی و الهی دارد. اژدها از حیوانات نجیب آسمانی است که نگهبان آب است و به همین دلیل در تمدن کشاورزی چین از اهمیت بسیاری برخوردار است.
همچنین اژدها مظهر نهایت قدرت و آزادی کامل است. در نامگذاری چینی چهار جهت، اژدهای لاجوردی، شرق را در کنترل خود دارد که گستره وسیع اقیانوس آرام است. ازنظر چین باستان، این گستره، منبع بیپایان و محل بازگشت همه نهرها و رودخانهها در زمین است.
امپراطوران چین، اژدهای زردِ پنج چنگال را نماد عظمت امپراطوری خود درنظر گرفتند. این حیوان و رنگ آن در مرکزیت قرار دارد که به معنای چین است.
کنفوسیوس، استاد اخلاقیات میگوید: «میدانم که پرندگان میتوانند پرواز کنند، ماهیها شنا کنند و جانوران بدوند. اما اژدها! هرگز نخواهم فهمید که چگونه میتواند در آسمان، سوار بر بادها و ابرها پرواز کند.»
سخنان کنفوسیوس نشانه اهمیت نقش اژدها در فرهنگ چین است. همچنین، کلماتش برداشت مستقیمی است از تعالیم «لائوذیِ» فرزانه که فلسفه دائو را ارائه داد.
اژدها! هرگز نخواهم فهمید که چگونه میتواند در آسمان، سوار بر بادها و ابرها پرواز کند.
کنفوسیوس
نظریهها و قوانین طبیعی چین، بیشکلی را ارجحیت میدهند. با آنکه ببر سلطان حیوانات است و دارای «یین اولیه» یا قدرت زمینی است، با اینحال قدرتش زمینی و دنیوی محسوب میشود. قدرت اژدها چیزی است پنهان، با انرژی آسمانی یانگ که از آب جاری میشود و در هوا حکمرانی میکند. به همین ترتیب، اصول انتزاعی دائو بر بیقصدی و درک جوهر همه چیز تأکید دارد که برخلاف وابستگی به فرم و شکل است.
کنفوسیوس در ملاقات خود با لائوذی، عمق و ژرفای این استاد سالخورده (معنای تحتالفظی لائوذی) را درک کرد. کنفوسیوس میدانست که تعالیم خود او که برای تفسیر اصول اخلاقی حاکم بر امور دنیوی کافی است، برای همیشه زیرمجموعه تعالیم کسانی قرار خواهد گرفت که همه چیز را برای کسب دائو رها میکنند.
جوهر انسان
بسیاری از روستاهای چین، معبد اژدها دارند که برای آمدن باران و درنتیجه فراوانی محصول استفاده میشود. گفته میشود در آسمانها، اژدهای درحال پرواز، نگهبان آسمان است و ارابه الهی را میکشد.
بهغیر از اژدهای لاجوردی، اژدهای کوچکتر بر دیگر جهات حکمرانی میکند. درمجموع، هرکجا که آسمان یا آب باشد، اژدها نیز وجود خواهد داشت.
حتی پیشاز آنکه چین تبدیل به یک فرهنگ منسجم شود، اژدها در قبایل دوره نوسنگی که تمدن چین از آن ظهور پیدا کرد، یافت شده است.
حتی پیشاز آنکه چینی منسجم بهوجود آید، اژدها بخشی از فرهنگ چین بوده است.
اولین موارد شناخته شده موجودات عرفانی را میتوان در آثار یشم کشف شده از فرهنگ ۷هزار ساله «هونگشَن» در مناطق مرزی شمال شرق چین و مغولستان مشاهده کرد. بسیاری از نقوش و نمادهای مذهبی مشابه، ازجمله ارزش نهادن به یشم و اژدها، در دیگر جوامع اولیه چین وجود دارند که به امپراطورهای بعدی چین منتقل شدهاند.
در باورهای عامیانه، گفته میشود که اولین حکمرانان چین، اژدهایانی بودند که به انسان تبدیل شدند تا بر بشر حکومت کنند. گفته میشود تمدن چین، خود، زمانیکه «هوانگ دی» افسانهای یا امپراطور زرد و یا فرزندانش، با رهبری قبیلهای نیمه عشایری برای حمله و درنهایت ادغام با مردم «یان»، ظهور پیدا کرد.
تا به امروز، اسامی ادبی بسیاری برای مردم چین بهکار برده شده است؛ ازجمله «نسل یان و هوانگ» و «زادگان اژدها».
براساس دیدگاهی متداول، فرهنگ باستانی هونگشن، با افسانههای امپراطور زرد مطابقت دارد. با وجود همه این تئوریها، نقش اژدها در نمادهای امپراطوری چین با پویایی دورهای و غنی داستانهای طولانیترین تمدن زنده جهان متناسب است.