سان ووکانگ، پادشاه میمون یک شخصیت معروف افسانهای در چین و سایر کشورها است.
از پادشاه میمون در داستان «سفر به غرب»، یکی از چهار شاهکار ادبی چین در طول سلسله مینگ گفته شده است. این داستان از سفر ژوآن زنگ، راهب تانگ و شاگردانش در هند، برای گرفتن کتاب مقدس بودایی میگوید.
آنها در سفرشان با انواع آزمایش و سختی که در مجموع ۸۱ مورد میشود، روبرو میشوند. در این سفر شیاطین و ارواح شیطانی سعی میکنند آنها را با استفاده از زور یا فریب متوقف کنند. اما در پایان، آنها موفق شده و با متون مقدس به چین بازمیگردند.
مریدان راهب تانگ، شامل سان ووکانگ یا پادشاه میمون، «زو وانینگوا» که پیگسا هم نامیده میشد، «شا ووجین» و اسب سفید اژدها است.
این چهار جاودانه به دلیل گناهانی که در بهشت مرتکب شده بودند به جهان انسانی تبعید شدهاند. «گوآنین»، الهه مهربان به آنها یک فرصت دیگر برای بازپرداخت گناهانشان و بازگشت به آسمان میدهد. آنها باید بودیسمی شوند و قرار است از راهب تانگ در سفرش محافظت کنند.
پادشاه میمون که تواناییهای فوق طبیعیش را از یک استاد دائوئیسم یاد میگیرد، در بهشت هنگام عصبانی شدن هرج و مرج ایجاد میکند.
امپراطور یشم تلاش میکند تا با اعطای عنوان «حکیم بزرگ آسمان» به پادشاه میمون وی را آرام کند. اما، هنگامی که وی میفهمد که این عنوان سطح پایین است حتی بیشتر در آسمان مشکل ایجاد میکند.
به خاطر خطاهایش پادشاه میمون به مدت ۵۰۰ سال زیر یک کوه زندانی میشود. وی زمان راهب تانگ آزاد شد. راهب تانگ به ووکانگ لقب «روشن بین پوچی» داد.
پادشاه میمون ثابت میکند که برای راهب بسیار ارزشمند است. او توسط شیاطین پنهان و فریبهایشان و یا توسط زیبایی و یا ثروت وسوسه نمیشود و مشتاق است در تمام مسیر راهب تانگ را از خطرات دور کند.
یک روز راهب تانگ و شاگردانش وارد کوه مرموز ببر سفید میشوند. در کوهستان که شامل استخوانهای متعلق به شیاطین است، طولی نمیکشد که یکی از آنها از یک قالب انسانی استفاده کرده و خود را به شکل یک دختر جوان تبدیل میکند. پادشاه میمون پس از دیدن این موضوع، «دختر» را میکشد و سپس دیو جسد را ترک میکند.
راهب تانگ از خشونت به ظاهر بی دلیل پادشاه میمون وحشت زده میشود و پیش از اینکه پادشاه میمون بتواند توضیح دهد، شیطان سعی میکند توسط اسکلت به مادر دختر تبدیل شود. در حالی که راهب در کنار پادشاه میمون ایستاده، پادشاه میمون دوباره شیطان را میکشد.
شیطان بلافاصله به پدر دختر تبدیل میشود. در این زمان پادشاه میمون شیطان را به طور کامل از بین میبرد. راهب تانگ، که توسط ظواهر کاملاً فریب خورده است، وفاداری پادشاه میمون را قبول نکرده و او را از میان افرادش برای ادامه سفر اخراج میکند.
با وجود تمام اشتباهات پادشاه میمون، وی به راهب تنگ وفادار بوده و از صمیم قلب از وی در طول سفرش محافظت کرده است. حتی پس ازاینکه وی اخراج شد، باز هم راهب را از خطرات نجات داد.
پس از غلبه بر ۸۱ نوع رنج و سختی گروه در نهایت با متون مقدس به چین برمیگردند. به پادشاه میمون به دلیل دستاوردهای بزرگش در این سفر لقب «بودا پیروز در جنگ» داده شد.
این داستان دارای ریشههای قوی در فرهنگ سنتی چین و فلسفه چین دارد. آن در گسترش آثار بومی در تاریخ ادبیات چین بسیار تأثیرگذار بوده است. معبد جاودانگی، بودا، دائو بخش مهمی از فرهنگ سنتی چینی محسوب میشود.
سال میمون مبارک!