حزب کمونیست چین با افول اعتماد، بحرانهای اقتصادی، پاکسازیهای سیاسی، نارضایتی اجتماعی و عوامل خارجی روبهروست.
فیلم «سال زندگی خطرناک» محصول ۱۹۸۳ سرگذشت روزنامهنگاری را روایت میکند که در زمان فروپاشی دولت سوکارنو در اندونزی با خطرات و ماجراهای عاشقانه سروکار پیدا میکند. حزب کمونیست چین مثل دولت سوکارنو با چالشهای قابلتوجهی در زمینه مشروعیت و ثبات حکومت شی جین پینگ در سال ۲۰۲۵ روبهروست.
افول اعتماد عمومی، عمیقتر شدن بحرانهای اقتصادی، پاکسازیهای سیاسی در داخل و افزایش نارضایتیهای اجتماعی، هسته اصلی این چالشها را تشکیل میدهند. اما عوامل خارجی نیز به اعتبار حزب کمونیست چین لطمه وارد میکنند که مهمترین آنها تمرکز دولت جدید ترامپ بر مقابله با سیاستهای تجاری و خارجی پکن است.
افول اعتماد
بهطور کلی، افول اعتماد عمومی و سیاسی یکی از عمیقترین تهدیدها در قبال مشروعیت حزب کمونیست چین است. مردم چین از سوءاستفادههای فاحش دولت در حوزههای مختلف آگاهی کامل دارند و نسبت به آینده بدبین هستند. از اینرو، بسیاری از چینیها و بویژه نسل جوان دچار احساس بیگانگی شدهاند. این وضعیت تا حدی به این دلیل رخ داده که حزب کمونیست کنترل خود را تقریباً در تمام ابعاد اجتماعی چین- به قیمت پشت کردن به افکار عمومی- تقویت کرده و مردم کارهای پردرآمدی ندارند.
برای نمونه، وعده بزرگ رفاه مشترک پکن عقیم مانده و در جنگ حزب کمونیست چین بر سر قدرت و ثروت تجلی یافته است. افول اعتماد از نارضایتیهای اجتماعی فراتر رفته و به بخش سرمایهگذاری نیز تسری یافته است. بیاعتمادی سرمایهگذاران به توانایی حزب کمونیست چین در رفع رکود اقتصادی و هدایت کشور به سمت شکوفایی، خروج بیسابقه سرمایه از چین را توجیه میکند. حتی صندوقهای سرمایهگذاری جهانی نیز از خرید اوراق قرضه چینی اجتناب میکنند.
این رویدادهای مالی از نگرانیهای جدی در قبال پایداری نظام مالی چین در بلندمدت حکایت دارند.
افول اعتماد یک چالش حیاتی است، زیرا مشروعیت حزب کمونیست چین همیشه به توانایی این حزب در ایجاد رشد و ثبات اقتصادی متکی بوده است. چینیها به ندرت به توانایی حزب کمونیست چین در انجام این کار باور دارند. از اینرو، نارضایتیها چیز جدیدی نیستند؛ اما سیر صعودی دارند.
تعداد زیاد بحرانهای اقتصادی
عمیقتر شدن بحرانهای اقتصادی چین قدرت حزب کمونیست چین را نیز ضعیفتر میکند. سیاستهای پکن که زمانی بابت رهایی میلیونها نفر از چنگال فقر مورد تحسین بودند، اکنون علت اصلی فروپاشی اقتصادی ادامهدارِ چین هستند. چنانکه گفتم، مشاغل خوب برای قشر جوان و تحصیلکرده چین از بین رفته و نرخ بیکاری جوانان (سنین ۱۶ تا ۲۴ سال) در بالاترین سطح تاریخی خود قرار دارد. اما این صرفاً نشانهای از یک ضعف بزرگتر است.
بخش املاک که بالغ بر ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، از سالها قبل سیر نزولی در پیش گرفته و همچنان رو به افول میرود. این امر منجر به بیکاری و ورشکستگی مالی میلیونها نفر شده است. در عینحال، درآمدها و دستمزدها کاهش یافته و خرید مسکن غیرممکن شده است.
از این گذشته، شرکتهای دولتی که حدود ۲۸ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص دادهاند، غرق در فساد و ناکارآمدی هستند. ایندو عامل و دیگر موانع اقتصادی باعث بیاعتمادی شده و مخارج مصرفکننده را به حداقل رساندهاند؛ امری که موجب رکود و کاهش قیمتها در اقتصاد داخلی شده و رشد اقتصادی را به پایینترین میزان در چند دهه اخیر رسانده است.
خروج روزافزون سرمایه از چین به تشدید بحرانهای داخلی دامن زده است. نخبگان چینی و شهروندان عادی که جای امنتری را برای ثروت خود میجویند، ماهانه میلیاردها دلار از کشور خارج میکنند. خروج سرمایه از بیاعتمادی به اقتصاد چین حکایت دارد و نگرانیهای جدی در قبال پایداری نظام مالی چین ایجاد میکند.
افول اقتصادی باعث شده که وعده رفاه حزب کمونیست چین به حاشیه رانده شود و اعتبار حزب را در داخل و خارج به خطر انداخته است.
پاکسازیهای سیاسی: تقویت کنترل بهازای یک هزینه
شی قدرت خود را بیش از هر رهبر دیگری تثبیت کرده و حتی از مائو تسهتونگ نیز پیشی گرفته است. پاکسازیهای سیاسی شی که بهمانند مائو شامل حوزههای تجاری، مالی و نظامی میشوند، به یکی از ویژگیهای بارز رهبری شی تبدیل شدهاند.
اما همچنین عاملِ ترس، اختلاف و بیثباتی حتی در بین مقامات عالیرتبه هستند و از پارانویا و احساس ناامنی شی حکایت دارند. باور بر این است که بسیاری از مقاماتِ پاکسازیشده واقعاً فاسد بودهاند، اما گفته میشود که برخی دیگر جایگاه شی را تهدید میکردند.
چرخه تکرارشونده پاکسازیها باعث ایجاد بلاتکلیفی در داخل حزب شده و حکمرانی کارآمد را دشوارتر کرده است.
یکی از عوامل متمایز اما مرتبط با پاکسازیها، افزایش تعداد شرکتهای دولتی است. با وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی، حزب کمونیست چین به کنترل فزاینده شرکتهای خصوصی بهعنوان ابزاری برای تداوم سلطه خود بر مردم و اقتصاد کشور روی آورده است. این رویکرد صرفاً سرعت مارپیچ نزولی را بیشتر میکند.
نارضایتی اجتماعی
قراردادی اجتماعی که سالها متضمنِ مشروعیت حزب کمونیست چین بود- رشد اقتصادی بهازای تبعیت سیاسی- در آستانه فروپاشی است. بهرغم نظارت بیسابقه، نارضایتی اجتماعی همچنان عامل نیرومندی است. نارضایتی نسل جوان- که از زندگی، آینده و کنترل فراگیر حزب عمیقاً ناراضی هستند- به نقطه جوش رسیده است.
از اینرو، در سالهای اخیر اعتراضات زیادی در سراسر کشور به راه افتاده است.
نارضایتی در محافل سیاسی و نظامی نیز رو به افزایش است. رژیم چین با سرکوب شدید و ساخت صدها بازداشتگاه جدید واکنش نشان داده است. با اینحال، انجام این کار میتواند میزان وفاداری به شی و توانایی او در حکمرانی را به حداقل برساند.
عوامل بازدارنده بیرونی چالشهای بیشتری به همراه دارند
با توجه به تصمیم دولت ترامپ برای مقابله با پکن در حوزه تجارت، فناوری و سیاست خارجی، رقابت بین چین و آمریکا در سال ۲۰۲۵ افزایش خواهد یافت. فاصله گرفتن از چین اولویت اصلی آمریکا است و این جدایی باعث میشود که رشد اقتصادی برای حزب کمونیست چین در سال ۲۰۲۵ و سالهای آتی دشوارتر شود. تعرفههای ۶۰ درصدی و دیگر تدابیر تجاری نیز روی میز هستند.
اما این فقط آمریکا نیست که قصد دارد از چین فاصله بگیرد. برخی از کشورهای اتحادیه اروپا در وابستگی به چین دستبهعصا هستند و قصد دارند که صادرات پکن به اتحادیه اروپا را محدود کنند. ژاپن و کره جنوبی نیز برای کاهش دادوستد و نفوذ چین در منطقه و جهان با یکدیگر همکاری میکنند. مسئله تایوان نیز مثل رویکرد دولت ترامپ در قبال بازپسگیری کانال پاناما و کاهش نفوذ پکن در آن منطقه اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
این مسائل تنها چند نمونه از چالشهای خارجی متعددی هستند که حزب کمونیست چین در سال ۲۰۲۵ با آنها دستوپنجه نرم خواهد کرد؛ سالی که ممکن است برای حزب کمونیست چین، شی و مردم چین سرنوشتساز باشد.