آمریکا امروز بر سر دوراهی قرار دارد؛ مقولهای که طرفداران هردو طیف سیاسی به آن واقف هستند.
افزایش نگرانی در بین آمریکاییها نسبت به تهدید خارجی حزب کمونیست چین و همچنین تهدید داخلی در قالب خرابکاریهای کمونیستی رو به افزایش است که سبک زندگی مردم آمریکا را تهدید میکند.
این نگرانی بویژه در بین گروههای اقلیت یعنی کوباییها، چینیها و آمریکاییهای ویتنامیتبار قابلتوجه است. دلیل سادهای دارد. بسیاری از این جوامع در دوران جوانی یا بزرگسالی با فرار یا ترک کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی خود به آمریکا آمدند.
آنها براساس تجربه زیسته خود دیگر نمیخواهند در چنین جامعهای زندگی کنند. با اینحال، بسیاری از آمریکاییها تجربه دست اولی ندارند و شناخت آنها از سوسیالیسم و کمونیسم عمدتاً از کتابهای درسی و رسانهها نشأت میگیرد.
امسال هفتادوپنجمین سالگرد سلطه کمونیستها بر چین است. اندرو نیتن، استاد دانشگاه کلمبیا، در پاسخ به این سؤال که رژیم کمونیستی چین چگونه توانسته اینهمه مدت بعد از فروپاشی شوروی دوام بیاورد، از «رشد اقتصادی» چین صحبت کرد که باعث ارتقای سطح زندگی بویژه در دو یا سه دهه گذشته شده است.
اما واقعاً چگونه ممکن شد؟ به این دلیل بود که آمریکا درهای بازار خود را گشود، فناوری را تأمین کرد و مهارتهای مدیریتی خود را به اشتراک گذاشت که به نجات چین از فروپاشی اقتصادی پس از انقلاب بزرگ فرهنگی کمک کرد. آمریکا در سال ۲۰۰۱ به چین اجازه داد که به سازمان تجارت جهانی ملحق شود. نهتنها آمریکا نتوانست از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و بلوک کمونیست اروپای شرقی استفاده کند، بلکه نتوانست به فتوحات خود در ریشهکن کردن کامل کمونیسم در سراسر جهان ادامه دهد.
در مقابل، آمریکا و غرب به حمایت سیاسی، حمایت اقتصادی، گشودن بازارهای تجاری و حتی ارائه فناوری نظامی و همکاری روی آوردند تا رژیم کمونیستی چین دوام بیاورد و از فرصت موجود برای رشد و توسعه خود استفاده کند که درنهایت به ضرر آمریکا و غرب تمام شد و اکنون به مشکلی بزرگ برای آمریکا بدل شده است.
آمریکا در کمال تعجب به حزب کمونیست چین کمک کرد، اما هیولایی ساخت که اکنون قویتر و تهاجمیتر شده و دشمنی بیشتری با غرب دارد.
در عینحال، به حزب کمونیست چین اجازه میدهد که با اشاعه ایدئولوژی کمونیسم در خاک آمریکا کمر به نابودی آمریکا ببندد.
دکتر جان جی. مرشایمر استاد روابط بینالملل دانشگاه شیکاگو است که به واسطه نظریه «رئالیسم تهاجمی» خود شناخته میشود. او تعامل بین قدرتهای بزرگ را عمدتاً ناشی از تمایلی عقلانی به «هژمونی منطقهای» در یک نظام بینالمللی فاقد رهبر میداند. مرشایمر براساس نظریه خود معتقد است که قدرت فزاینده چین باعث میشود که این کشور در برابر آمریکا قد علم کند.
مرشایمر در کتاب «توهم بزرگ: رویاهای لیبرال و واقعیتهای بینالمللی» میگوید هژمونی لیبرال آمریکا شکست خورده است.
هژمونی لیبرال به این معناست که آمریکا، بهعنوان یک کشور لیبرال، سعی دارد که این مفهوم اجتماعی مبتنی بر دموکراسی و آزادی غربی را از طریق هژمونی منطقهای و جهانی خود در دیگر کشورها و مناطق اشاعه دهد.
شکست هژمونی لیبرال آمریکا و ظهور ناسیونالیسم در کشورهای مختلف و نقش آمریکا در جنگ افغانستان، عراق و سوریه، سیاست خارجی آمریکا در قبال اوکراین و خاورمیانه، و همچنین گسترش ناتو و ظهور روسیه و چین، جهانِ ما را از فضایی تکقطبی به فضایی چندقطبی تبدیل کرده است.
در این مقطع که با جهانی چندقطبی سروکار داریم، برای آمریکا خیلی مهم است که در فضای دیپلماسی قدرتهای جهانی به ایفای نقش رهبری بپردازد.
ظهور چین و موج دوم قدرت روسیه به این معنی است که هژمونی لیبرال بتدریج در حال افول است و آمریکا با دو رقیب بالقوه سروکار دارد که ممکن است پا به پای او رقابت کنند.
یکی از دلایلی که با ارزیابی پروفسور مرشایمر موافق هستم، این است که میگوید در اختلافات بین آمریکا، چین و روسیه، آمریکا باید با روسیه، که کمونیسم را محکوم کرده همکاری کند، نه اینکه روسیه را کنار بگذارد و به سمت چینیها متمایل شود و با بزرگترین دشمن بشریت که رژیم کمونیستی چین است، معامله کند.
تعرفههایی که در دولت ترامپ برای چین وضع شد و در دولت بایدن به اجرا درآمد، تدابیر سختگیرانهای هستند که علیه چین اتخاذ شدهاند. هرکسی که در این انتخابات به پیروزی برسد، باید به زورآزمایی اقتصادی راهبردی با چین ادامه دهد و کار را تمام کند.
به نظر مرشایمر، لیبرالیسم در مواجهه با ناسیونالیسم شکست خورده است. اما من معتقدم که لیبرالیسم از کمونیسم بینالمللی شکست خورده که کمونیسم خارجی چین و عناصر سوسیالیست چپ افراطی چین را شامل میشود.
آمریکا از همه طرف- چه داخل و چه خارج- مورد حمله قرار گرفته است.
جدا از آنچه که مرشایمر معتقد بود باعث رقابت ناسیونالیسم، رئالیسم و لیبرالیسم شده است، این کمونیسم چینی بود که مؤثر واقع شد.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
دکتر فرانک تیان شی استاد کسبوکار دانشگاه کارولینای جنوبی در ایکن و محقق مدعو دانشگاه ملی تایوان است.