Search
Asset 2

با افزایش ناآرامی در چین کمونیستی، تجاوزات این کشور نیز در عرصه جهانی تشدید می‌شود

ناکامی‌های اجتماعی-اقتصادی در داخل، حزب کمونیست چین را با چالش‌های عمیقی روبه‌رو کرده است.
سوپرمارکتی در فویانگ، استان آنهویی، چین، ۸ فوریه ۲۰۲۴. (STR/AFP via Getty Images)

نویسنده: جیمز آر. گوری

وضعیت اقتصادیِ رو به نزول چین در این مقطع کاملاً مشهود است. خسارات آن‌قدر سنگین هستند که نمی‌توان آن‌ها را با تبلیغات لاپوشانی کرد و مردم چین هم این قضیه را می‌دانند. حتی هفتادوپنجمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین هم بی‌آلایش بود. فاکتورهای اقتصادی منفی از سال‌ها پیش شکل گرفته‌اند.

چین پیش‌تر در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ با اجرایی شدنِ تعرفه‌های سنگین دولت ترامپ درخصوص کالاهای چینی با مشکلاتی مواجه شد. اما همه‌گیری کووید-۱۹ و دوره سه‌ساله قرنطینه «کووید صفرِ» حزب کمونیست باعث شد که وضعیت اقتصادی چین وخیم‌تر شود.

چین در حال آزمایش است

حزب کمونیست چین در آستانه سه‌ماهه آخر سال ۲۰۲۴ با شرایط اقتصادی داخلی بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. ناآرامی‌های مدنی نسبت به سال گذشته ۱۸ درصد افزایش یافته است. البته رکود جنبه‌های مختلفی دارد. ما در این‌جا فقط به چند مورد اشاره می‌کنیم.

یکی از عوامل مهم بخش املاک است که حدود ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد. بخش املاک همچنان سیر نزولی دارد و در زمان نگارش این مقاله نیز هیچ بهبودی مشاهده نمی‌شود. کاهش قیمت و فروش مسکن ادامه دارد. از این گذشته، مصرف‌کنندگان چینی کمتر از قبل خرید می‌کنند و خرج‌کرد مصرف‌کننده تنها ۳۸ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد. در مقابل، این رقم در کشورهای توسعه‌یافته ۶۰ تا ۷۰ درصد است.

سستی و سرخوردگی

وقتی حزب کمونیست چین در ژوئن ۲۰۲۳ از انتشار آمار بیکاری دست کشید، نرخ بیکاری در بین جوانان چینی (۱۶ تا ۲۴ سال) مطابق انتظارها دست‌کم ۲۱ درصد و بلکه بیشتر بود. حزب کمونیست در دسامبر همان سال آمار جدیدی را برمبنای یک روش جدید منتشر کرد که شامل حال دانشجویان نمی‌شد. براساس روش جدید، نرخ بیکاری به ۱۴.۹ درصد کاهش یافت که هنوز تقریباً سه‌برابر بیشتر از نرخ رسمی ۵.۱ درصدی چین است.

نرخ بالای بیکاری جوانان جلوی رشد بالقوه آتی را می‌گیرد و نسل جدید چین را به سمت «سستی و تنبلی» سوق می‌دهد؛ نسلی که امید و آرزوی چندانی برای ادامه سبک زندگی مورد علاقه والدین خود ندارد.

سستی و سرخوردگی چیزهایی نیستند که به اقتصاد قوی منجر شوند. چین از ریسک‌ها و مخاطرات جنبش جوانانِ ناراضی بی‌اطلاع نیست. شبح تیان‌آن‌من دست از سر مقامات چینی برنمی‌دارد، اگرچه نظارت و کنترلی که حزب کمونیست چین روی مردم دارد، از دوران میدان تیان‌آن‌من در سال ۱۹۸۹ بیشتر است.

خط‌مشی‌های سیاسی و صنعتی نهادینه‌شده

با این‌حال، واقعیت‌های اقتصادی نهادینه‌شده‌ای وجود دارد که نمی‌توان به راحتی تغییرشان داد. دکترین حزب کمونیست چین می‌گوید مزیت اقتصادی چین در سطوح پایینِ مصرف داخلی و نرخ بالای پس‌انداز نهفته است. این‌دو عامل یعنی که سرمایه داخلی به‌طور مستقیم به سمت سیستم بانکی دولتی سرازیر می‌شود و سپس به صنایع خاص اختصاص می‌یابد. این روند به حزب کمک می‌کند که کنترل فوق‌العاده زیادی روی خط‌مشی صنعت و سرمایه بخش خصوصی داشته باشد.

برای نمونه، ساختارهای اقتصادی و توسعه‌محورِ چین با هدف تولید صنعتی فراوان طراحی شده‌اند. که شاید قابل قبول به نظر برسد، اما از آن‌جا که ساختار سیاسی چین و مناسبات صنعتی در داخل حزب به‌جای نوآوری یا تمایز بر ظرفیت تولید فراوان متمرکز هستند، نتیجه کار تولیدِ مازادی شده که تقاضای جهانی و کارخانجات زیان‌زده نیز جوابگوی آن نیستند.

عرضه بیش از اندازه کالا از باتری خودروهای برقی گرفته تا لوازم الکترونیکی باعث شده که تولیدکنندگان چینی حجم انبوهی از محصولات ارزان‌قیمت را وارد بازارهای خارجی کنند؛ امری که باعث ایجاد اصطکاک تجاری مانند تعرفه‌ها و دیگر تدابیر تلافی‌جویانه شده که شرایط چین را وخیم‌تر می‌کند.

درمجموع، سیاست‌های صنعتی درهم‌ریخته چین که با یک سیستم سیاسی مبتنی بر وفاداری و اختلاس گره خورده، باعث شده که حزب کمونیست چین نتواند بدون برهم زدن ساختار حزبی و وفاداری مرتبط با آن دست به تغییر بزند.

این مارپیچ نزولی نقطه پایان ندارد

چین به این دلایل و دیگر دلایل در چند سال اخیر وارد مارپیچ نزولیِ کاهش قیمت‌ها، کاهش مصرف داخلی و کاهش اعتماد عمومی به حزب کمونیست شده است. از این گذشته، راه‌حل‌های مؤثر چندانی وجود ندارد که سلطه حزب کمونیست چین را به خطر نیاندازند. با این‌حال، بدیهی است که حزب با توجه به توانایی‌های نظارتی خود می‌تواند با اعتمادِ ازدست‌رفته مردم سر کند اما نمی‌تواند از فقدانِ قدرت قسر در برود. این‌دو قضیه مثل هم نیستند.

کاری که حزب کمونیست چین می‌کند، این است که به پشتیبانی از برخی از حوزه‌های حیاتی اقتصاد مانند هوش مصنوعی، رباتیک و پیشرفت‌های نظامی ادامه می‌دهد؛ اما دیگر بخش‌ها را با کمک‌های مالی ناچیز یا بدون کمک‌های مالی به حال خود می‌گذارد.

برخی از بخش‌ها درنهایت به نقطه اول بازمی‌گردند؛ اما این اتفاق در آینده نزدیک رخ نخواهد داد. این مسئله برای بسیاری در داخل و خارج از چین واضح است، چرا که همچنان میلیاردها دلار سرمایه از چین خارج می‌شود.

دیپلماسی گرگ جنگجو فعال و مؤثر است

این امر ما را به رویکرد دیپلماسی گرگ جنگجوی چین در قبال دیگر کشورها می‌رساند که در سال ۲۰۱۹ در آستانه شیوع کووید-۱۹ و انتقاد کشورهای جهان از مدیریت فاجعه‌بار پکن در مواجهه با همه‌گیری کلید خورد. چین پیش‌تر به دلیل بالا گرفتن تنش تجاری با آمریکا تحت فشار اقتصادی قرار گرفته بود. برخی ناظران این رویکرد را به جاه‌طلبی شخصی دیپلمات‌های چین و تلاش برای بهبود شرایط ظاهری محیط سرمایه‌گذاری این کشور نسبت می‌دهند.

اگر بدانید شی جین پینگ به دیپلمات‌ها اجازه نمی‌دهد که قوانین و سیاست‌های خود را پیاده کنند و این‌که حجم سرمایه‌گذاری قبل از آغاز دیپلماسی گرگ جنگجو بالا بوده، می‌فهمید که هیچ‌کدام از این‌دو دلیل منطقی نیستند. چرا مقامات حزب کمونیست چین تصور می‌کنند که افزایش تجاوزات پکن در عرصه جهانی باعث می‌شود که کشورهای بیشتری خواهان سرمایه‌گذاری در این کشور باشند؟ زیرا چنین نمی‌شود.

دلیل منطقی‌تری که برای افزایش تجاوزات چین در عرصه جهانی وجود دارد، این است که پکن احساس می‌کند باید روایت‌های داخلی را کنترل کند و دیگر کشورهای جهان را بترساند. پیامدهای اقتصاد راکد و ناآرامی فزاینده واضح هستند. در داخل، حزب کمونیست چین باید غرب و دیگر کشورهای خارجی را بابت ناکامی‌های اقتصادی آشکار خود مقصر جلوه دهد تا هم خودش را تبرئه کند و هم به احساسات ملی‌گرایانه مردم دامن بزند و تجاوزات بیشتر خود را در بحبوحه وخامت اوضاع اقتصادی توجیه کند.

برخی از ناظران به این نتیجه رسیده‌اند که دوران دیپلماسی گرگ جنگجوی پکن به سر رسیده است. اما رویدادهای جاری اعم از تجاوزات تحریک‌آمیز رژیم چین با هواپیماها و قایق‌های نظامی که در داخل یا نزدیک آب‌های سرزمینی یا حریم هوایی آمریکا، تایوان و فیلیپین انجام می‎‌گیرند، درگیری‌های مرزی با هند و گسترش نفوذ پکن در دریای جنوبی چین، این استدلال را به چالش می‌کشند. پکن افزایش احتمال بازگشت به رویکرد ارجحیت گلوله بر دیپلماسی در عرصه جهانی را فرصتی برای اعمال نفوذ و یا ترساندن دیگر کشورها می‌داند.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

نوشته جیمز آر. گوری،نویسنده وبلاگ TheBananaRepublican.com. او ساکن کالیفرنیای جنوبی است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی