نویسنده: اسکات مکگریگور
درحالیکه کاناداییها آماده میشوند تا رأی خود را در انتخابات آتی به صندوق بیاندازند، محافل قدرت و کارزارهای تبلیغاتی در قبال یک چیز در سکوتی سهمگین فرورفتهاند: مداخله حزب کمونیست چین در کانادا. مسئله این نیست که مداخلهای وجود دارد یا خیر، بلکه مسئله این است که مداخله چقدر ریشه دوانده و اینکه چرا تعداد انگشتشماری تمایل دارند که درباره آن صحبت کنند.
با توجه به سالها تجربه در حوزه اطلاعات و امنیت و به واسطه تحقیقاتی که در کتاب «اثر موزاییکی»، کتابی که در نگارش آن سهیم بودم، منتشر کردم، از نزدیک شاهد بودم که پکن از ابزارهای پیچیده غیرنظامی، که آنها را جنگافزار ترکیبی مینامیم، برای اعمال نفوذ و مداخله در نهادهای دموکراتیک بهره میگیرد. مهمتر از همه اداره کار جبهه متحد است که زیر نظر حزب کمونیست چین فعالیت میکند و در بهکارگیری نخبگان، آزار و اذیت جوامع دور از وطن و تنظیم سیاست خارجی در کشورهای هدف تخصص دارد.
ردپای جبهه متحد در کانادا در همهجا مشهود است؛ از کمکهای سیاسی پنهانی گرفته تا پشتیبانی نیابتی در سازمانهای محلی و حتی فرایند انتخاب نامزدها در سطح شهرداری، استانداری و فدرال. با اینحال، رهبران سیاسی و احزاب بهویژه در فصل انتخابات از مسئله چین چشمپوشی میکنند. چرا؟
پاسخ این سؤال دشوار و گویا است.
احزاب میدانند که تأیید تهدید چین و بهویژه نام بردن از جبهه متحد یا موضع گرفتن علیه متحدان جمهوری خلق چین باعث میشود که رأی جوامع دور از وطن چینی را که عمدتاً قربانی اجبار حزب کمونیست چین هستند از دست بدهند. آنها همچنین نگرانِ اتهام نژادپرستی یا بیگانههراسی هستند؛ برچسبی که پکن از طریق نمایندگیهای دیپلماتیک و آنلاین خود برای سرکوب انتقادات مشروع به کار میگیرد.
نگرانی بزرگتری هم وجود دارد: چه میشود اگر بخشی از نهادهای سیاسی ما پیشتر در معرض خطر قرار گرفته باشند؟ پکن از طریق تأمین مالی سیاسی مرتبط با کشورهای خارجی، اعمال نفوذ در رقابتهای انتخاباتی یا اثرگذاری راهبردی بر نامزدهای «متحد» با پکن، از ابزارهای لازم برای شکلدهی به ساختار سیاسی کانادا برخوردار است.
چشمپوشی از مداخله حزب کمونیست چین به احزاب کمک میکند که از گفتوگوهای ناخوشایند در حوزه سیاست خارجی اجتناب کنند؛ از جمله اینکه چرا از اعمال تعرفههای سنگینتر در قبال چین حمایت نمیکنند یا وابستگی به زنجیره تأمین این کشور را برطرف نمیکنند. اینکه نامزدی بخواهد با صراحت درباره این موارد صحبت کند، نهتنها خطر از دست دادن رأی مردم را به جان میخرد، بلکه به اقدامات تلافیجویانه اقتصادی یا کارزارهای دروغپراکنی نیز دامن میزند که ممکن است کل کارزار شما را از مسیر منحرف کند.
این خودسانسوریِ آگاهانه و غیرآگاهانه دقیقاً همان چیزی است که حزب کمونیست چین به آن امید بسته است. این نفوذ بدون هزینه یا رویارویی مستقیم صورت میگیرد. نوعی براندازی است که بدون ورود به میدان جنگ انجام میگیرد.
کانادا در این مورد تنها نیست، اما این کشور به شکل خاص خود آسیبپذیر است. نظام سیاسی غیرمتمرکز، آداب و رسوم چندفرهنگی و اقتصاد باز، ما را به هدف اصلی تبدیل کرده است. اگر رهبران سیاسی تمایلی به رسیدگی به این چالش نداشته باشند، دموکراسی کانادا از درون دچار فروپاشی خواهد شد.
زمان آن رسیده است که رهبران از هر طیفی شجاعتِ سیاسی نشان دهند. این امر به منزله صحبت کردن درباره تهدید، افشای اقدامات جبهه متحد و صیانت از حاکمیت کانادا است که باید بدون توجه به تبعات انتخاباتی آن انجام بگیرد.
زیرا سکوت بیتأثیر نیست. وقتی پای براندازی از سوی خارجیها در میان باشد، سکوت به منزله تسلیم است.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: اسکات مکگریگور از عوامل اطلاعاتی سابق نیروهای مسلح و مشاور اطلاعاتی پلیس سوارهنظام سلطنتی کانادا است. او یکی از نویسندگان کتاب «اثر موزاییکی: چگونه حزب کمونیست چین یک جنگ ترکیبی را در حیاط خلوت آمریکا (کانادا) کلید زد» است.