نویسنده: میلتون ازراتی، اقتصاددان
سلطه روزافزون پکن در هنگکنگ، دیگر کشورهای جهان را از میدان بهدر کرده و از اهمیت جهانی این شهر کاسته است.
تفسیر
پکن روزبهروز هنگکنگ را بیشتر از قبل شبیه چینِ کمونیستی میکند. از یکسو، این اقدام باید شی جین پینگ، رهبر حزب کمونیست چین را راضی نگهدارد. اما این اقدام با به حاشیه راندن آمریکا و دیگر کشورهای جهان از اهمیت جهانی هنگکنگ کاسته و برخلاف بلندپروازی حزب کمونیست برای اعمال سلطه مالی، اقتصادی و دیپلماتیک عمل میکند.
هنگکنگ تا امروز موقعیت خود را بهعنوان یک قطب مالی جهانی حفظ کرده است. براساس آمار مراکز مالی جهانی، این شهر در کنار لندن و نیویورک در رده سه شهر برتر جهان قرار دارد. اما شواهد نشان میدهند که جایگاه هنگکنگ تنزل پیدا کرده است. درحالیکه پکن در زیست و تجارت این شهر ریشه دوانده است، مؤسسات و شرکتهای مالی خارجی بزرگی که هنگکنگ را به یک شهر جهانی تبدیل کردند، درحال خروج از این شهر هستند. دو سال پیش، تعداد شرکتهای چینی مستقر در این شهر برای نخستینبار از شرکتهای خارجی پیشی گرفت و این شکاف از آنروز بزرگتر شده است. در سال گذشته، شرکتهای خارجی تنها در ۲۰ درصد از عرضههای اولیه عمومی هنگکنگ پذیرهنویسی کردند که نسبت به دو سال پیش- که نیمی از عرضههای اولیه عمومی را پذیرهنویسی کرده بودند- کاهش یافته است.
سلطه عوامل چینی میتواند بهنوعی مصداق پیروزی پکن باشد، اما باعث فاصله گرفتن کشورهای جهان شده است. این روند همچنان شتاب میگیرد. به دلیل خروج شرکتهای خارجی از هنگکنگ، تأمین سرمایه و کسب درآمد در آسیا (به استثنای ژاپن) به پایینترین سطح از سال ۲۰۱۰ رسیده است؛ سالی که به دلیل بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ و رکود جهانی بعد از آن، با فشار زیادی همراه بود. پذیرش نمادهای جدید در بورس اوراق بهادار هنگکنگ به پایینترین سطح در ۲۰ سال اخیر رسیده است. گلدمن ساکس، مورگان استنلی و یوبیاس تاکنون چندینبار از توقف فعالیتهای خود در آسیا و عمدتاً هنگکنگ خبر دادهاند. شرکتهای حقوقی بینالمللی از آنها دنبالهروی میکنند.
از دست دادن فرصتهای تجاری و متعاقباً جایگاه جهانی، با دوری از تجارت و فعالیتهای بینالمللی و تمرکز صرف بر چین همراه بوده است. اینکه مسئولین گزینش شرکتها در هنگکنگ اصرار دارند که متقاضیان به زبان ماندارین مسلط باشند، خود گویای همه چیز است. با توجه به گرایش فزاینده بانکداری به سمت کسبوکارهای چینی، این بخش عملاً به دستورالعملهای سیاسی ناشی از برنامهریزی اقتصادی متمرکز پکن متکی است.
سرزمین اصلی چین نیز بخش عمدهای از سرمایهگذاریها در هنگکنگ را از آنِ خود کرده است. در گذشته، پذیرهنویسان انتشارهای جدید وظیفه جذب سرمایهگذاران را بر عهده داشتند، همانطور که در لندن، نیویورک و دیگر مراکز مالی جهان رایج است. اما در هنگکنگ، شرکتهایی که قصد عرضه سهام دارند، بهطور فزایندهای پیش از انجام پذیرهنویسی، سرمایهگذاران را جذب میکنند. این رویه، که بانکداران آمریکایی و اروپایی آن را به طور تمسخر آمیز رویه «خانواده و دوستان» مینامند، باعث عقبنشینی سرمایهگذاران خارجی که زمانی نقش بزرگی در جامعه مالی هنگکنگ داشتند، از بخش مالی هنگکنگ شده است.
این تغییرات که بدون توجه به رویههای جهانی و در راستای رویکرد چینمحور انجام گرفتهاند، از تلاش حزب کمونیست چین برای حرکت در مسیر مورد نظر خود دستکم در هنگکنگ حکایت دارند. با اینحال، این تغییرات- شاید بهطور ناخواسته- بلندپروازی پکن را برای ایفای نقش مهم خود در امور مالی جهانی سرکوب میکنند و از جایگزینی دلار آمریکا بهعنوان ارز برتر بینالمللی با یوآن جلوگیری به عمل میآورند. تمایل پکن به پرداخت مخارج ابتکار کمربند و جاده از بلندپروازی این کشور حکایت دارد، همانطور که همکاری مستمر پکن با ابتکارات ارزی کشورهای بریکس- برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی- گویای آن است. در راستای تلاشها و اقدمات چین برای دستیابی به سلطه مالی و دیپلماتیک، کشور پویای هنگکنگ که به ارتباط با جهان تمایل دارد، دارایی بزرگی محسوب میشود؛ اما این مقصدی نیست که حزب کمونیست چین سعی دارد هنگکنگ را به سمت آن سوق دهد.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: میلتون ازراتی کمکویراستار نشریه نشنال اینترست، زیرمجموعه مرکز مطالعات سرمایه انسانی دانشگاه بوفالو، و اقتصاددان ارشد شرکت ارتباطاتی وستد در نیویورک است. ازراتی اغلب برای سیتی ژورنال و بهطور مرتب برای مجله فوربز مقاله مینویسد. «سی فردا: سه دهه آتی جهانیشدن، جمعیتشناسی و چگونه زندگی خواهیم کرد» آخرین کتاب اوست.