Search
Asset 2

مداخله ادامه‌دار چین تهدیدی جدی برای کانادا محسوب می‌شود

مداخله چین در امور داخلی کانادا، از جاسوسی گرفته تا تلاش برای نفوذ در اقوام اولیه، تهدیدی جدی برای استقلال و امنیت این کشور محسوب می‌شود.
یک نمای کلی از میدان تیان‌آن‌من در پکن، عکس آرشیوی. (Feng Li/Getty Images)

نویسنده: فیل گورسکی

کانادایی‌ها در یک سال و نیم گذشته با این خبر دست به گریبان بوده‌اند که جمهوری خلق چین تا کجا در امور کانادا مداخله می‌کند. این کشور به‌‌طور مستقیم سعی می‌کند که نمایندگان حامی چین را به پارلمان بفرستد، زیست‌فناوری‌های حساس را از آزمایشگاه‌های رده‌بالای کانادا در وینیپگ به سرقت می‌برد یا در چندین شهر برای ارائه «سرویس» به کانادایی‌های چینی‌تبار «ایستگاه‌های پلیس» راه‌اندازی می‌کند (اولین‌بار است که از جاسوسی و ارعاب در قالب یک «سرویس» می‌شنوم). به‌نظر نمی‌رسد که پایانی در کار باشد.

نتیجه تحقیقات عمومی درخصوص مداخله خارجی هرچه که باشد، چند نکته واضح است. فهرست زیر به‌طور حتم کامل نیست، اما هشدار می‌دهد که چین در سطوح مختلف تهدید مهمی برای کانادا محسوب می‌شود.

اول و مهم‌تر و خطرناک‌تر از همه این‌که گویی دولت فدرال این تهدیدات را جدی نمی‌گیرد. دولت همچنان از درخواست اسناد طفره می‌رود و دامنه ارتباط برخی از نمایندگان با جمهوری خلق چین را لاپوشانی می‌کند.

نفوذ چین همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد، زیرا جمهوری خلق چین بر این باور است که از کارهای قبلی خود قسر در رفته و دلیلی ندارد که تصور کند به این زودی‌ها گرفتار می‌شود. به تعبیر دیگر، جمهوری خلق چین به آزار و اذیت کانادایی‌هایی که مخالف رژیم پکن هستند (بویژه اویغورها، تبتی‌ها، هنگ‌کنگی‌ها و تمرین‌کنندگان فالون گونگ) ادامه خواهد داد، زیرا این همان کاری است که تمام کشورهای خودکامه می‌کنند تا از ماندن در قدرت مطمئن شوند. قوانین برای مقامات چینی صرفا یک مانع هستند و رژیم برای قوانین کانادا هیچ احترامی قائل نیست.

از منظر فناوری، جمهوری خلق چین به دنبال استفاده از سخت‌افزار و پلتفرم‌های خود برای نظارت بر افراد و گردآوری اطلاعات درباره آن‌ها خواهد بود. ما در این مورد تنها نیستیم، اما به نظر می‌رسد که کانادا و کانادایی‌ها بیش از اندازه به فناوری‌های چینی (مانند تیک‌تاک) متکی هستند و پیامدهای امنیتی و مسائل حریم خصوصی را نادیده می‌گیرند.

اخیراً مسئله دیگری مطرح شده که بسیار جای نگرانی دارد. به گفته منبعی که با من تماس گرفت، جمهوری خلق چین به اقوام اولیه کانادا نزدیک شده و از آن‌ها خواسته تا اجازه دهند که پکن طرح‌های مشارکتی مختلفی را در خاک کانادا کلید بزند (تولید پهپاد، مزارع تنباکو و غیره). این‌که آیا دولت فدرال از این اقدامات خبر دارد یا خیر و این‌که چه واکنشی نشان می‌دهد، معلوم نیست. (اگر واکنشی شبیه انکار سازمان اطلاعات امنیت کانادا درخصوص مداخله چین در انتخابات باشد، هیچ‌کسی رضایت نخواهد داشت.)

چین بدون شک به اقوام اولیه کانادا می‌گوید که مانند کشورهای دیگر نیست و شرکت‌های کانادایی/غربی را به سوءاستفاده از بومیان کانادا متهم می‌کند (همان بحث «مهاجرنشین/استعمارگر») و از این‌رو، خود را به‌عنوان یک شریک قابل اطمینان جا می‌زند. این رویکرد البته دو نکته مهم را که ادعای آن‌ها را زیر سؤال می‌برد، نادیده می‌گیرد.

با توجه به رفتار پکن با اویغورها در سین‌کیانگ و همچنین تبتی‌ها، این رژیم دقیقاً همان اقداماتی را در دستور کار خود دارد که غرب را با نگاهی حق‌به‌جانب به انجام آن‌ها متهم می‌کند (در آفریقا نیز همین‌طور است). این‌که چگونه ممکن است کسی این بازبینی تاریخی را بپذیرد، کسی نمی‌داند. تاریخ نشان می‌دهد که چین همواره قدرتی استعماری بوده و خواهد بود.

دوم آن‌که جمهوری خلق چین سابقاً در پروژه‌های زیربنایی (بنادر، کارخانه‌ها، فرودگاه‌ها و غیره) به کشورها «کمک» می‌کرد تا وقتی آن کشور نتوانست هزینه کمک‌ها را بازپرداخت کند، امکانات‌شان را به تصرف خود درآورد. این‌که انتظار داشته باشیم جمهوری خلق چین در این‌جا متفاوت عمل کند، خواب و خیال است. اقوام اولیه کانادا ممکن است این‌طور تصور کنند که با حضور دلدادگان سالخورده و پول‌دار خود در جمهوری خلق چین در موقعیت برد-برد قرار دارند، اما بهتر است که از تجربیات دیگران درس بگیرند.

مسئله دیگری که جای نگرانی دارد، این است که چین ادعا می‌کند جزو کشورهای نزدیک قطب شمال است (نه طبق نقشه‌ای که تاکنون دیده‌ایم). اگر پکن با جوامع اینوئیت ارتباط بگیرد، دسترسی آسان‌تری به شمال کانادا خواهد داشت که به نفع کانادا نخواهد بود.

سخن آخر آن‌که چین قصد دارد تا سال ۲۰۴۹- صدمین سالگرد تأسیس آن به‌عنوان یک استبداد مدرن- به قدرت برتر جهان تبدیل شود. هرکسی که گمان می‌کند این مسئله اتفاق خوبی خواهد بود، دچار توهم شده است.

اگر بخواهیم از دولت‌های کانادا- فدرال، استانی، منطقه‌ای، شهری و اقوام اولیه- بگوییم، زودتر از این‌ها باید تهدید چین را جدی می‌گرفتند. افسوس که امید چندانی به این جبهه نیست.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: فیل گورسکی ۳۲ سال در سازمان‌های اطلاعاتی کانادا خدمت کرده و کارشناس تروریسم است. او شش کتاب در زمینه تروریسم به نگارش درآورده است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی