Search
Asset 2

چرا «مزدوران» چینی در کنار روس‌‏ها با اوکراین می‌جنگند؟

دو پیکارجوی چینی به دست نیروهای اوکراینی افتاده‌اند و اوکراین می‎گوید که بیش از ۱۵۰ فرد چینی در کنار روسیه می‌جنگند. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که این پیکارجویان چینی که در کنار روسیه مانور می‌دهند و یونیفورم روسی می‌پوشند و از سلاح روسی استفاده می‌کنند، مزدوران مستقل هستند یا به نوعی تحت هدایت پکن عمل می‌کنند؟
سربازان ارتش آزادی‌بخش خلق چین در تاریخ ۴ ژانویه ۲۰۲۱در حال تجمع در طول یک تمرین نظامی در منطقه سین‌کیانگ در شمال غربی چین. (STR/AFP via Getty Images)

دو پیکارجوی چینی به دست نیروهای اوکراینی افتاده‌اند و اوکراین می‎گوید که بیش از ۱۵۰ فرد چینی در کنار روسیه می‌جنگند.

اکنون این سؤال مطرح می‌شود که این پیکارجویان چینی که در کنار روسیه مانور می‌دهند و یونیفورم روسی می‌پوشند و از سلاح روسی استفاده می‌کنند، مزدوران مستقل هستند یا به نوعی تحت هدایت پکن عمل می‌کنند؟

گفتنی است که روسیه به‌ازای عضویت در ارتش خود به چینی‌ها حق شهروندی می‌دهد؛ ترفندی رایج که قدمت آن دست‌کم به دوران امپراتوری روم بازمی‌گردد. با این‌حال، سربازهای عادی و جاسوس‌ها اغلب خود را به‌عنوان مزدور جا می‌زنند. برای نمونه می‌توان به حضور روس‌ها در حمله به کریمه در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد. این به‌اصطلاح مزدوران و مأموران خصوصی که در آن مقطع به آنها عنوان «مردان سبز کوچک» داده بودند، درواقع تحت کنترل مسکو بودند. با توجه به عدم وجود نشان‌های رسمی نظامی بر یونیفورم این افراد، ولادیمیر پوتین درصورت شکست می‌توانست همه چیز را به شکل موجه انکار کند.

تعداد مزدوران چینی که برای روسیه می‌جنگند، به‌قدری ناچیز است که بیش از آن‌که به نفع روسیه باشد، به سودِ چین تلقی می‌شود؛ زیرا چینی‌ها احتمالاً در آینده می‌توانند اطلاعات ارزشمندی از میدان‌های نبرد بیرون بکشند.

روسیه به‌طور حتم از این قضیه آگاه است و می‌داند که اضافه شدن مزدوران چینی به تشکیلات روسی امتیاز بزرگی از جانب مسکو خواهد بود که به‌ازای برخی ملاحظات دیگر انجام می‌گیرد. مسکو از ورود پیکارجویان چینی استقبال می‌کند، به شرطی که حزب کمونیست چین با صادرات بیشتر از جانب روسیه موافقت کند و اجازه دسترسی روسیه به ارزهای پرمبادله، خدمات بانکی، تجهیزات نظامی و فناوری‌ها را بدهد.

ارتش آزادی‌بخش خلق که تشنه تجربه به‌روز در نبردهای زمینی مدرن است، از این «مزدوران» چینی که به چین بازمی‌گردند می‌خواهد که تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. آن دسته از پیکارجویان چینی که پس از اتمام خدمت نظامی خود در روسیه می‌مانند، احتمالاً با تماس مقام‌های اطلاعات چینی مواجه خواهند شد تا تجربیات نظامی خود را تا حد امکان در اختیار آن‌ها بگذارند، حتی اگر شهروندی روسیه را پذیرفته باشند.

ارتش آزادی‌بخش خلق به‌شدت به تجربیات پیکارجویان چینی احتیاج دارد، زیرا دکترین نظامی ارتش آزادی‌بخش خلق براساس نبردهای زمینی قدیمی و مناقشات مرزی بسیار محدود شکل گرفته است. مهم‌ترین جنگ‌های زمینی چین، جنگ کره از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ و حمله به ویتنام در سال ۱۹۷۹ هستند. مناقشات مرزی با روسیه و هند در دهه ۱۹۶۰ و مناقشه اخیر با هند، دستاوردهای به‌مراتب کمتری داشته‌اند.

از این‌رو، هر تجربه‌ای که مزدوران، سربازان یا جاسوسان چینی در اوکراین به دست آورند، برای دکترین نظامی آینده چین ارزشمند خواهد بود. این امر به‌ویژه درخصوص برنامه‌ریزی برای حمله به تایوان صدق می‌کند. نیروی دریایی ارتش آزادی‌بخش خلق به محض اعزام کشتی‌ها و نیروها از سرزمین اصلی باید با پهپادهای مسلح و قابلیت نظارتی تجهیزات هوایی بدون سرنشین مقابله کند. این پهپادها در کل میادین نبرد اوکراین رؤیت می‌شوند.

پیکارجویان چینی حاضر در میادین جنگ اوکراین به‌طور حتم تجربه کار با توپخانه‌های مدرن و سلاح‌های سبک را به دست می‌آورند. جاسوسان یا وابستگان نظامی کارکشته چینی می‌توانند با استفاده از تجهیزات الکترونیکی اطلاعات بیشتری درباره موشک‌های هایپرسونیک و سامانه‌های پرتابگر آن‌ها از جمله جنگنده‌های روسی میگ-۳۱ به دست آورند.

کارشناسان نظامی چینی که در میدان جنگ مستقر هستند، به احتمال زیاد درباره سامانه‌های تسلیحاتی آمریکا در جنگ اوکراین و روسیه از جمله جنگنده‌های اف-۱۶، تانک‌های ام۱آ۲ آبرامز، موشک‌های استینگر، موشک‌های پاتریوت، سامانه‌های موشکی توپخانه‌ای ام۱۴۲ با تحرک بالا (هیمارس)، موشک‌های میان‌برد زمین‌به‌هوای پیشرفته (ناسماس) و موشک‌های زمین‌به‌هوای پیشرفته آمرام با برد ارتقایافته به گردآوری اطلاعات می‌پردازند. تمام این سامانه‌های آمریکایی در تایوان مستقر شده یا آماده استقرار هستند. از این‌رو، ارتش آزادی‌بخش خلق به آگاهی از عملکرد خود در اوکراین نیاز مبرم دارد.

پایتخت‌های اروپایی تهدید حزب کمونیست چین برای اشغال تایوان را تا حدی نادیده گرفته‌اند، اما با توجه به رهبری ایالات متحده در آسیا و فاصله جغرافیایی تایوان از اروپا، این کشورها نمی‌توانند استقرار بیش از ۱۵۰ پیکارجوی چینی در حوالی اروپا را نادیده بگیرند. این سربازان به حمایت مادی و دیپلماتیک چین از روسیه می‌افزایند. همچنین حدود ۱۰۰ هزار سرباز کره شمالی در کنار روسیه می‌جنگند. کره شمالی به چین نزدیک است و این نزدیکی به فاصله جغرافیایی محدود نمی‌شود.

کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز ۸ آوریل گفت: «چین کارچاق‌کنِ اصلی جنگ روسیه است. روسیه بدون حمایت چین نمی‌تواند تا این اندازه بجنگد. می‌توان دید که ۸۰ درصد از کالاهای دارای کاربرد دوگانه از طریق چین وارد روسیه می‌شوند.»

هرچه این دیدگاه در اروپا بیشتر اشاعه می‌یابد، سیاستمداران اروپایی تمایل بیشتری به تبعیت از رویکرد ایالات متحده پیدا می‌کنند: اول، کاهش ریسک اقتصادی در مواجهه با چین و جدایی کامل از این کشور؛ و دوم، توسعه راهبردهای لازم برای مقابله با طرح پکن برای حمله به تایوان و اشغال اراضی هند، ژاپن، فیلیپین و دیگر کشورهای حوزه دریای جنوبی چین. از این‌رو، اروپایی‌ها باید موضع سختگیرانه‌تری نسبت به حزب کمونیست چین اتخاذ کنند.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

آندرس کور دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه ییل (۲۰۰۱) و مدرک دکترای دولتی از دانشگاه هاروارد (۲۰۰۸) است. او از مدیران شرکت تحلیلی کور و ناشر مجله ریسک سیاسی است و تحقیقات گسترده‌ای در آمریکای شمالی، اروپا و آسیا انجام داده است. «تمرکز قدرت: نهادینه‌سازی، سلسله‌مراتب و هژمونی» (۲۰۲۱) و «قدرت‌های بزرگ، راهبردهای بزرگ: بازی جدید در دریای چین جنوبی» (۲۰۱۸) آخرین کتاب‌های او هستند.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی