نویسنده: کنراد بلک
برخلاف واهمهای که بهطور گسترده در کانادا وجود دارد، دولت کانادا میتواند به پشتوانه هرکدام از احزاب اصلی خود در زمینههای مختلف با دولت جدید آمریکا همکاری کند. چند ماه پیش فرصت یافتم تا از دونالد ترامپ، نامزد وقت انتخابات، بپرسم که آیا کانادا باید نگران پیروزی او در انتخابات باشد یا خیر و او گفت: «مذاکرهکنندههای تجاری شما بهتر از مذاکرهکنندههای ما هستند، اما تنها چیزی که میخواهم تجارت منصفانه است که کانادا هم مشکلی با آن ندارد.» او افزود که شناخت خوبی از کانادا دارد، تجارت زیادی با این کشور داشته و چیزی جز علاقه و حسن نیت بین او و کانادا وجود ندارد.
نظرسنجی هاب که چند ماه پیش انجام گرفت نشان داد که ۶۴ درصد از محافظهکاران کانادایی تصور میکنند که ترامپ درصورت پیروزی در انتخابات، تولید نفت و گاز را افزایش خواهد داد و ۵۹ درصد تصور میکنند که او از کانادا میخواهد هزینههای نظامی خود را افزایش دهد تا به تعهدات ناتو- اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی- عمل کند؛ تعهدی که این کشور تاکنون به آن جامه عمل نپوشانده است. براساس این نظرسنجی، نرخ محافظهکارانی که تصور میکنند ترامپ کمکهای اوکراین را کاهش میدهد ۵۴ درصد است، درحالیکه ۵۲ درصد تصور میکنند که دولت ترامپ تعرفههای جدیدی اعمال خواهد کرد. همچنین ۵۱ درصد تصور میکنند که مهاجرت از کانادا به آمریکا محدود میشود. ۴۵ درصد از محافظهکاران کانادایی انتظار دارند که مذاکرات جدیدی درخصوص توافق تجاری کانادا-آمریکا-مکزیک انجام شود و ۴۹ درصد کاهش حمایت مالی از خودروهای برقی را انتظار میکشند. بهطور کلی، ۳۸ درصد تصور میکنند که ترامپ روی مبادلات کانادا و آمریکا تأثیر منفی میگذارد و ۳۷ درصد تصور میکنند که ترامپ آینده ناتو را به شکل منفی تحت تأثیر قرار خواهد داد.
به ترتیب به این نگرانیها پاسخ خواهم داد. اول، از آنجا که ترامپ گفته که در روز تحلیف پیشنهاد فعالسازی دوباره خط لوله کیستون ایکسال را ارائه میکند- که اتفاق خوبی برای کانادا محسوب میشود و در آلبرتا و اتاوا نیز مورد استقبال قرار میگیرد- و مشوقهایی را برای افزایش فوری تولید نفت و گاز طبیعی آمریکا در نظر میگیرد، تولید نفت و گاز آمریکا بهطور حتم افزایش خواهد یافت. اما او گفته که به صادرکنندگان نفتی غیردوست بویژه ایران و ونزوئلا فشار اقتصادی وارد میکند و از دیگر کشورهای دوست نیز میخواهد که در کاهش درآمدهای نفتی این کشورها به آمریکا ملحق شوند. ترامپ بهطور مشخص به کانادا فکر میکند و خط لوله ایکسال که درصورت تکمیل در خلیج مکزیک به پایان میرسد، در تقابل مستقیم با ونزوئلا قرار میگیرد.
انتظار میرود که ترامپ تحریمهای سنگینی را برای بار دوم علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کند و این تحریمها را به کشورهایی که از آنها سرپیچی میکنند تعمیم دهد. موضع دولت ترامپ اینگونه خواهد بود که ایران حامی تروریسم است و علیه دیگر کشورها دست به تهاجم میزند و آمریکا از نظر حقوق بینالملل حق دارد که تحریمهایی را علیه جمهوری اسلامی اعمال کند و آن تحریمها را به شیوههای مسالمتآمیز به اجرا درآورد. این موضعِ دولت نخست او بود که در توقف جریان پول و تسلیحات به گروههای تروریستی مورد حمایت ایران، یعنی حزبالله، حماس و حوثیها نتیجه داد. هیچ چیزی در این قضایا وجود ندارد که باعث نگرانی کاناداییها شود.
ترامپ بدون تردید از کانادا میخواهد که هزینههای دفاعی خود را تا سطحی که پیشتر به آن متعهد شده بود و جاستین ترودو نیز چندی پیش وعده داد که کانادا طی چند سال آتی به آن نقطه میرسد، افزایش دهد. این کار هیچ ضرری برای کانادا ندارد و درواقع ما نباید برای انجام این کار از سمت آمریکا تهدید شویم. ما سالها در ناتو مفتبری کردیم و باعث شدیم که ظرفیت نظامیمان تا سطح کشوری کوچک و درمانده تنزل پیدا کند. هزینههای دفاعی یکی از بهصرفهترین اقدامات در راستای رفاه کشور هستند که در حوزه اقتصادی تأثیر چندبرابری دارند.
ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، متعهد شده که به جنگ اوکراین خاتمه میدهد اما به صراحت گفته که شرایط صلح پوتین، رئیسجمهور روسیه، را قبول ندارد. بدیهی است که او خواهان عقبنشینی نسبی روسها از اوکراین است، اما میخواهد افزایش قلمرو روسیه را تا حدی بپذیرید و برای پوتین جای شک باقی نگذارد که اگر روسیه این توافق را نپذیرد، آمریکا اوکراین را با تسلیحاتی تجهیز میکند که بتواند به کمک آنها جنگ تهاجمی مسکو را به مناطق غیرنظامی روسیه بکشاند؛ همان رویکردی که روسها در بیش از دو سال و نیم گذشته با مصونیت کامل در اوکراین اتخاذ کردهاند.
پوتین بهزودی با این شرایط موافقت خواهد کرد و ترامپ احتمالاً با حمایت ناتو به اوکراین اطلاع خواهد داد که این بهترین کار ممکن است و اوکراین میتواند درصورت آمادگی لازم به ناتو و اتحادیه اروپا ملحق شود و اینکه تمام ساکنان شهرهای مرزی سابق اوکراین میتوانند به مرزهای تقلیلیافته این کشور بازگردند و کمکهای نظامی گسترده اوکراین جای خود را به کمکهای مشابه برای بازسازی اقتصاد این کشور خواهند داد. این بهترین توافق صلحی است که میتوان به آن رسید و ترامپ آن را محقق خواهد کرد. از این گذشته، غرب میتواند بتدریج و بدون آنکه هزینهای به دیگر کشورها وارد کند، روسیه را مجاب کند که بهتر است بهجای چین به غرب نزدیک شود. بیرون کشیدن روسیه از دامان چین، جدا از جلوگیری از اشغال مجدد اوکراین به دست این کشور، از دیگر اهداف راهبردی غرب در جنگ اوکراین است.
در مورد تعرفهها ممکن است شاهد افزایش باشیم، اما بعید است که این افزایش شدید باشد و کانادا بهطور سنتی با بهینهسازی نسبت دلار آمریکا و کانادا از تأثیر این افزایش میکاهد. این استدلال درخصوص مذاکره مجدد درباره توافق تجاری کانادا-آمریکا-مکزیک هم صادق است. ترامپ نارضایتی عمیقی از رفتار مکزیک دارد، اما شکایت چندانی از کانادا ندارد و اینکه آمریکا خواهان رفتار عادلانهتر مکزیک است، به نفع کانادا نیز خواهد بود.
هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم ترامپ مهاجرت از سمت کانادا را محدود میکند؛ درواقع، او که طرفدار مهاجرت قانونی است، احتمالاً از این قضیه استقبال خواهد کرد.
حمایت مالی از ساخت خودروهای برقی بهطور حتم کاهش خواهد یافت، اما این مسئله هم به سود کانادا خواهد بود. دولت فعلی کانادا و آمریکا نسبت به مسائل اقلیمی وسواس پیدا کرده و پیشرفت اقتصادی و رقابت دو کشور را بشدت به تعویق انداختهاند. مادامیکه ترامپ فشار متقابل وارد میکند، کاناداییها باید راضی باشند و حتی کلاهشان را به هوا بیندازند.
تأثیر مثبت عمدهای که دوره ریاستجمهوری جدید ترامپ به دنبال خواهد داشت، تسریع رشد اقتصادی و درآمد سرانه مصرفی آمریکا خواهد بود. از آنجا که نیمی از تولید ناخالص داخلی کانادا به آمریکا گره خورده، تحول بسیار مثبتی برای ما رخ خواهد داد: آمریکاییها پول بیشتری- و نه کمتر- برای خرج کردن با ما خواهند داشت و بعید است که مبادلات بین کانادا و آمریکا کاهش پیدا کند.
درنهایت، اینکه میگویند آمریکا روی ناتو تأثیر منفی میگذارد حقیقت ندارد. ترامپ این ائتلاف را تقویت میکند و با ارائه یک تعریف مشترک از منافع جمعی ناتو کمک خواهد کرد که کشورهای ائتلاف در امر مداخله گزینشیتر عمل کنند و در عینحال تضمین میکند که ما به ظرفیت نظامی لازم برای محافظت از این منافع دسترسی خواهیم داشت.
دلیلی وجود ندارد که کاناداییها نسبت به پیامدهای دولت دوم ترامپ برای کانادا و جهان خوشبین نباشند.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: کنراد بلک به مدت ۴۰ سال یکی از برجستهترین سرمایهگذاران کانادا بوده و جزو طلایهداران انتشار روزنامه در جهان محسوب میشود. او نویسنده زندگینامه فرانکلین دی. روزولت و ریچارد نیکسون و اخیراً «دونالد جی. ترامپ: رئیسجمهوری که مثل هیچکس نیست» است که نسخه جدید آن به تازگی منتشر شده است.