سخنرانان در سومین نشست اندیشکده کوروش میگویند که مردم ایران، دیگر نظام جمهوری اسلامی را نمیخواهند و فروپاشی این رژیم یک امر حتمی شده است.
این نشست با موضوع گفتمان «پادشاهیخواهان و تغییر رژیم» در روز شنبه سوم تیر ۱۴۰۲ در شهر لسآنجلس آمریکا برگزار شد.
امیر طاهری، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالملل در سخنرانی خود در این نشست، با بررسی مقایسهای دو نظام مشروطه پادشاهی و مشروعه فقاهتی در ایران گفت که در نظام مشروطه، برخلاف مشروعه فقاهتی، مردم بر اساس دینشان تقسیمبندی نمیشوند و از حقوق برابر برخوردارند و پایه نظام، مردم هستند و میتوانند خودشان، نظام را اصلاح کنند.
مشروطه پادشاهی مانع جنگ طبقاتی و مذهبی
وی با اشاره به تجربه ایدئولوژیهای چپ در ایران افزود: «بعضی از ایرانیان شاید بخاطر تماسهایی که با دنیای غرب داشتند، ایدئولوژیهای وارداتی دیگری را بپسندند؛ ایدئولوژیهای چپگرا در هر حال مردم و آحاد یک ملت را به طبقات تقسیم میکنند.. بر اساس این درجهبندی طبقاتی، برایشان حقوق و وظایفی قائل هستند و (به اندازه حقوق طبقاتی) به آنها اجازه میدهند تصمیمگیری ملی شرکت داشته باشند.»
این روزنامهنگار مطرح ایرانی با بیان اینکه «نظام مشروطه نظامی است که مردم را برای پیشرفت کشور و بهبود زندگی دور یکدیگر جمع میکند و آنها را متفرق نمیکند،» خاطرنشان کرد که نظام مشروطهای که مردم ایران تجربه کردند، برخلاف همه کاستیهایش این امکان را به مردم میداد تا تضادهای اجتنابناپذیر در جامعه را از طریق سیاسی حلوفصل کنند و به این ترتیب از وقوع جنگ مذهبی، قبیلهای و طبقاتی جلوگیری میکرد.
به گفته وی، «در حال حاضر وضعیت به جایی رسیده است که اکثریت مردم به این نتیجه رسیدهاند که مشروعه ولایت فقیه به بنبست رسیده و پایگاه مردمیاش را از دست داده و به دشمن ملت تبدیل شده است. مشروطه پادشاهی میتواند بهترین چارچوب برای دوران انتقال باشد و ایران را از وضع کنونی به وضع بعدی منتقل کند، چراکه مردم آن را میشناسند و قوانین آن وجود دارد و پس از دوران انتقال مردم میتوانند برای نظام مدنظر خود تصمیم بگیرند.»
ایران در مرحله تغییر رژیم و عدم تکرار انقلاب ۵۷
دکتر شایان سمیعی، مدرس علوم سیاسی و امنیت ملی در دانشگاه واشنگتن یکی دیگر از سخنرانان این نشست بود. او گفت که رژیم جمهوری اسلامی در موقعیت تغییر رژیم قرار دارد و «طی ماههای آینده، روند کنونی بحران در جهت نابسامانی اقتصادی و بحران اجتماعی سرعت بیشتری میگیرد…اما بقای رژیم وابسته به بقای بحرانها و نو کردن بحرانها است، اما مهمترین تهدید به جان حکومت کنونی، همبستگی و اتحاد نیروهای مخالفی است که عاشق ایران باشند.»
به گفته وی به نتیجه رساندن این خیزش انقلابی مردم ایران و تغییر رژیم نیازمند «مدیریت واقعی، خردمند و بدون جاهطلبی» است.
بابک شکرابی در میزگرد این نشست در پاسخ به پرسشی درباره هدف اصلی طرح گفتمانها در اندیشکده کوروش گفت: «ما به دنبال این هستیم که یک پایگاه نظری را ایجاد کنیم. به واقع آن وجود داشته است و میخواهیم آن را قوت ببخشیم… و ما را به نقطهای میرساند که بتوانیم کشورمان را پس بگیریم. پیش از این در سال ۵۷ از نظر تئوریک شکست خوردیم و کشورمان را در ۴۴ سال گذشته به نیروهای اهریمنی باختیم. نکته خیلی مهم این است که حفظ پیروزی از کسب آن بهمراتب مهمتر است. بنابراین نیاز داریم که در بخش نظری آنقدر قوی باشیم که زمینههای لازم را برای حفظ پیروزیمان کسب کنیم.»
وی همچنین با اشاره به ناکامیهای جمهوری اسلامی در جذب نیرو (مردمی) در ساختار ایدئولوژیک و نظامی افزود: «فروپاشی جمهوری اسلامی حتمی است ولی آنچه ما به دنبال آن هستیم، سرنگونی جمهوری اسلامی است تا نیروهای خود را سازماندهی کنیم. بیشترین جذب نیروها با کمترین هزینه برای ایران داشته باشیم و تنها شخصی که میتواند این نقش بسیار حیاتی را در جذب تمام نیروها داشته باشد، شخص شاهزاده رضا پهلوی است.»
بقای تمدن ایران
عرفان قانعیفرد، تحلیلگر مسائل ایران در پاسخ به این پرسش که مهمترین نقش شهریار در توسعه فرهنگ چیست، گفت: «آئین شهریار نشانه تمدن و فرهنگ ما است و آنچه که به یادگار در تاریخ ایران داریم، دو واژه، یکی ایران و دیگری شهریاری است و برای حفظ ایران، این تمدن و فرهنگ را باید در نظر بگیریم؛ چون شهریار هم حافظ قانون است و هم حافظ عدالت و شهریار مجری قانون است و در آئین شهریاری و پادشاهی ایرانی، سیاست مبتنی بر فرهنگ است.»
وی در پاسخ به پرسشی درباره به راه افتادن دوباره جنبشها و اعتراضها در داخل ایران گفت: «جنبش در ایران مسلما پیروز خواهد شد. تغییر رژیم در ایران اتفاق خواهد افتاد، اما بهطور صددرصد نمیتوان گفت؛ چون یکسری عوامل تأثیرگذار هستند… این راه حتما پیروز خواهد شد، به شرطی که مردم اراده تغییر داشته باشند.»
الهه بقراط روزنامهنگار نیز که از طریق تماس تصویری در این نشست شرکت کرد، با اشاره به وضعیت کنونی گفت: «در حال حاضر ما با فاشیسم مذهبی روبرو هستیم. ملت و مملکتی وجود دارد که تحت سلطه این فاشیسم مذهبی هستند و ما در مقام و مرحله اجرای دموکراسی و حقوق بشر نیستیم و ما در مرحله انتخاب نظام نیستیم. بنابراین اول از همه باید این سد را از میان برداشت. … چیزی که از سالها پیش به آن معتقد بودم و دربارهاش نوشتم، تشکیل یک ائتلاف بزرگ از جریانهای فکری مختلف است که بازتاب جریانات سیاسی عملا موجود در ایران و مبتنی بر خواستها و تمایلات مردم باشد… باید ائتلافی باشد که درب آن به روی همه کسانی که آن صفبندیها را از سر گذراندند، یعنی صفبندیهایشان را مشخص کردند، بتوانند در آن شرکت داشته باشند. این ائتلاف نباید به هیچکسی نه بگوید… و باید فقط هدف نجات ایران را دنبال کند. رهبری این ائتلاف که باید با شفافیت و صراحت همراه باشد، در شرایط کنونی با کسی جز شاهزاده رضا پهلوی نمیتواند باشد.»