آمارهای رسمی میگویند، نرخ زاد و ولد در ایران به پایینترین میزان خود رسیده، تعداد ازدواجها به شکل نگرانکنندهای کاهش یافته و جمعیت کشور به سمت سالمندتر شدن پیش میرود.
چرا کاهش نرخ زاد و ولد اهمیت دارد و چه عواملی باعث این روند شده است؟ اگر خود را میهن پرست بدانید احتمالا تمایل داشته باشید تعداد ایرانیان در دنیا به جای کاهش، افزایش یابد؛ اما جدای از مبحث میهن پرستی، کاهش تولدها و نرخ باروری بیسابقه پایین، بر آینده اقتصادی ایران تأثیر سؤ خواهد گذاشت و امنیت و توان دفاعی به واسطه سالمند شدن جمعیت آسیب میبیند و مراقبت از سالمندان در سنین پیری تبدیل به یک چالش بزرگ میشود.
بنابراین کاهش جمعیت و سالمند شدن جامعه از هر لحاظ بر آینده کشور تأثیرات منفی خواهد گذاشت.
اگر از ۱۰ نفر بپرسید چرا تعداد تولدها کاهش مییابد، احتمالاً ۱۰ پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد. از هزینههای مسکن و مراقبت از کودکان گرفته تا نگرانیهای اقتصادی و تورم و فقدان ثبات اقتصادی کشور. از آنجا که یک دلیل مشخص وجود ندارد در نتیجه، یک راهحل واحد هم وجود ندارد. اما در قلب این مسئله ازدواج قرار دارد، یا بهتر است گفته شود کاهش تعداد ازدواجها. تعداد افرادی که ازدواج میکنند کمتر شده و کسانی که ازدواج میکنند نیز این کار را در سنین بالاتر انجام میدهند. این امر به نوبه خود باعث تأخیر در فرزندآوری و کاهش تعداد فرزندان آنها میشود.
گزارشها و پژوهشهایی که روندهای ازدواج، فرزندآوری و سایر عوامل مهم در زندگی خانوادگی مردم را بررسی میکند نشان میدهد که آمار ازدواج در ایران طی ده سال اخیر حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است و در مقابل آمار طلاق نیز روند رو به رشد داشته است.
آمار دقیقی از ازدواجهای سفید در ایران وجود ندارد زیرا این روابط به طور رسمی ثبت نمیشوند. با این حال، گزارشهای غیررسمی نشان میدهد که این نوع ازدواج به ویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران در حال افزایش است. تغییرات فرهنگی، مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی از جمله عواملی هستند که باعث گسترش این پدیده شدهاند.
نتایج یک تحقیق که توسط پایگاه داده باز ایران انجام شد نشان میدهد بیش از نیمی از پاسخدهندگان خود ازدواج سفید را تجربه کرده یا از تجربه ازدواج سفید دیگران باخبرند. ۲۲ درصد از پاسخدهندگان گفتهاند خودشان شخصاً ازدواج سفید را تجربه کردهاند. به عبارت دیگر بیش از یک پنجم پاسخدهندگان بدون ازدواج رسمی با کسی زندگی کردهاند.
ازدواج سفید به دلیل عدم ثبت قانونی میتواند به مشکلات حقوقی برای طرفین به ویژه بانوان منجر شود. این نوع رابطه میتواند پیامدهایی مانند عدم حمایت قانونی از خانمها در صورت جدایی یا بارداری داشته باشد و بر روی حقوق خانواده تأثیرگذار باشد. نتایج تحقیقی دیگر نشان میدهد در ایران حداکثر عمر ازدواج سفید ۲ الی ۳ سال است و در نهایت به جدایی ختم میشود در حالی که ازدواجهای رسمی و ثبت شده به ایجاد خانوادههای باثبات و جامعهای شکوفا کمک میکنند. علاوه بر آن در ازدواجهای سفید، زوجین قصد فرزندآوری ندارند و این نوع ازدواج کمکی به افزایش جمعیت ایرانیان ندارد.
همینطور جداسازی ازدواج از فرزندآوری، ساختار تشکیل خانواده را به شکلی نامطلوب تغییر داده است. ایجاد این وضعیت زمان برده و اصلاح آن نیز زمان خواهد برد. یکی از مؤثرترین و معنادارترین راهها برای مقابله با این وضعیت، بازتعریف ارزش تشکیل خانواده در چارچوب ازدواجهای پایدار و سالم است. به طوری که لازم است به ایجاد درک کافی درخصوص اهمیت ازدواج برای نسلهای جدیدتر، آن هم به شکل صحیح و سنتی آن تلاش شود.
با وجود تغییر رویکرد جمهوری اسلامی در سالهای اخیر و تشویق به افزایش جمعیت، این سیاستها نتوانستهاند تأثیر مطلوبی بر افزایش ازدواج و رشد نرخ زاد و ولد ایرانیان داشته باشند.
از دلایل این ناکامی میتوان به بیاعتمادی عمومی نسبت به سیاستهای حکومتی اشاره کرد که از یک سو نتیجۀ عدم تطابق این سیاستها با نیازها و واقعیتهای جامعه است و از سوی دیگر، بیاعتمادی گسترده مردم به جمهوری اسلامی باعث شده که بسیاری از خانوادهها نسبت به توصیهها و سیاستهای جمعیتی، از جمله تشویق به فرزندآوری، نه تنها واکنشی مثبت نداشته باشند؛ بلکه در جهت عکس آن حرکت کنند و هرگونه تبلیغ یا تأکید حکومتی در این زمینه را با تردید و نگرانی بنگرند.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.