نویسنده: فیل گورسکی
اسد از سوریه رفت. هورا. اما بهتر است قبل از اینکه جشن بگیریم، لحظهای درنگ کنیم.
وقتی دیکتاتوری که مردم خود را مورد آزار و اذیت قرار داده- آنها را به زندان انداخته و شکنجه کرده و حتی علیه آنها به سلاحهای شیمیایی متوسل شده- بهاجبار از کشور فرار میکند، باید روز خوبی باشد. بله، هنوز خودکامگان زیادی بر سر قدرت هستند اما از امروز یک خودکامه کمتر بر سریر قدرت تکیه خواهد زد.
البته که منظور من خروج شتابزده (از نظر بعضیها) بشار اسد از سوریه طی ۴۸ ساعت گذشته است که در پی پیشروی نظامی سریع مخالفان رژیم هولناک او رخ داد. اینکه اسد به مسکو رفته و اکنون زیر چتر ولادیمیر پوتین قرار گرفته، گویای همه چیز است. روسیه و حکومت قبل از آن، شوروی، از مدتها پیش با اسدها (پدر و پسر) در ارتباط بوده و از حامیان نظامی اصلی این خانواده محسوب میشوند.
با سرنگونی حکومت اسد و «آزادی» سوریه، چه خواهد شد؟ جای تعجب ندارد که تحلیلها و تفاسیر بسیاری در پی اعلام این خبر منتشر شده و من در جایگاهی نیستم که همه را موشکافی کنم. با اینحال، نکتهای وجود دارد که خیلی مورد توجه قرار گرفته و من را هم که پیشتر بهعنوان تحلیلگر سابق ضدتروریسم در سرویس اطلاعات امنیت کانادا کار میکردم و در زمینه افراطگرایی اسلامی (جهادی) تخصص داشتم، نگران کرده است.
یکی از مهمترین عوامل سرنگونی اسد، هیئت تحریر شام است؛ گروهی که به رهبری ابومحمد الجولانی («الجولانی» عبارتی است عربی که به بلندیهای جولان در غرب سوریه اشاره دارد؛ منطقهای که اسرائیل و سوریه از مدتها پیش بر سر آن درگیر هستند و الجولانی زمانی در آنجا زندگی میکرد) فعالیت میکند. هیئت تحریر شام زمانی زیرمجموعه القاعده بود، اما به نظر میرسد که بعضیها بیش از حد روی «جدایی» الجولانی از این سازمان تروریستی حساب کردهاند. او اکنون مدعی است که با قطع ارتباط گروه خود با القاعده عملگرا شده است. آیا باید باورش کنیم؟
اول و مهمتر از همه اینکه حساب کردن روی حرفها و وعدههای یک جهادی (سابق) یا تروریست بهطور کلی کار پرخطری است. همین چند وقت پیش بود که طالبان، که در سال ۲۰۲۱ در پی خروج آمریکا از نو افغانستان را پس گرفتند، به دنیا اعلام کردند که طالبان نسخه دوم، اسلامگرایان آرامتر و ملایمتری هستند. آیا کسی هست که با توجه به حکمرانی وحشیانه طالبان بر افغانها به آنها اعتماد داشته باشد؟ الجولانی نیز از بازگشت طالبان ابراز خرسندی کرد و جهادیها را الهامبخش دانست.
از این گذشته، بسیاری از گروههای تروریستی با یکدیگر وارد نزاع میشوند اما به شکلی شنیعتر به رفتارهای خشونتآمیز خود ادامه میدهند. فراموش نکنید که داعش قبل از اینکه راه خود را پیدا کند، به نام القاعده عراق شناخته میشد. سوابق حقوق بشری این گروه در عراق، سوریه و کردستان بهوضوح نشان میدهد که در عرصه سیاست چه کرده است. در مورد ارتش آزادیبخش ملی و نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا نیز شاهد همین جریان هستیم: بسیاری گمان میکردند که «توافق صلح» بین نیروهای مسلح انقلابی و دولت کلمبیا به منزله پایان تروریسم در این کشور خواهد بود، اما هردو طرف همچنان دست به حمله میزنند.
باور شخصی من بهعنوان یک تحلیلگر راهبردی ضدتروریسم این است که «یکبار تروریست باشی، تا ابد تروریست خواهی بود.» اما این احتمال نادیده گرفته نمیشود که افراطگرایان خشونتطلب ممکن است درنهایت به پوچی راهبردهای خود پی ببرند و تاکتیکهای جدیدی- از جمله تاکتیکهای سیاسی- در پیش بگیرند. اما این فرضیه ضعیفتر از آن است که خطرات آتی را بر مبنای آن ارزیابی کنیم و کشور را در معرض مخاطرات احتمالی قرار دهیم. همچنان بهتر است فرض را بر این بگیریم که هیئت تحریر شام به اصول بنیادین خود پایبند است و شاید ساختار قدرت طالبانی را در سوریه پیاده کند. قبل از اینکه بگوییم این جهادیها، هیئت تحریر شام نسخه دوم هستند، باید منتظر بمانیم تا اطلاعات بیشتری به دستمان برسد و زمان بیشتری نیز سپری شود.
گروهها و منافع دیگری نیز در اتفاقات سوریه دخیل هستند: داعش، سازمانهای کرد مانند پکک (حزب کارگران کردستان) و دولتهای اسرائیل، ترکیه، عراق و آمریکا. مشاهده اینکه این عوامل در ماهها و سالهای آتی چگونه عمل میکنند، جالبتوجه خواهد بود.
پس بله، برای سرنگونی یک دیکتاتور خشونتطلب و نفرتانگیز و رهایی از چنگال خانوادهاش جشن بگیرید. اما اشتباه نکنید و سوریه را از حالا مأمن سابق تروریستها نخوانید.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: فیل گورسکی ۳۲ سال در سازمانهای اطلاعاتی کانادا خدمت کرده و کارشناس تروریسم است. او شش کتاب در زمینه تروریسم به نگارش درآورده است.