نویسنده دکتر رحیم محمد
اول ژوییه روز کانادا است و کاناداییها این روز را جشن میگیرند.
با نزدیکی به این روز خوب است که یادی کنیم از روزهای مسابقات سامیت ۱۹۷۲؛ اما نه به دلیل پیروزی کانادا در مقابل شوروی، بلکه به دلیل تأثیر غیرمستقیم این مسابقات بر اتفاقات سرنوشتسازی که در اوگاندا در جریان بود.
دولت اوگاندا در اوایل آگوست دستور اخراج حدود ۵۵ هزار اوگاندایی که عمدتاً مسلمانان اسماعیلی بودند را به اتهام کش رفتن ثروت کشور از دست اکثریت سیاهپوست صادر کرد. آنها ۹۰ روز فرصت داشتند تا از کشور خارج شوند و به هشت دهه اسکان آسیاییها در این کشور شرق آفریقا پایان دهند.
همزمان با افول اقتصاد جهانی و افزایش احساسات ضد مهاجرتی در غرب، کمتر کشوری مایل بود که هزاران پناهنده اوگاندایی را در خود جای دهد.
آقاخان، رهبر معنوی جامعه جهانی شیعه نزاری اسماعیلی، دههها قبل در هاروارد با پیر ترودو، پدر جاستین ترودو، نخست وزیر کنونی کانادا، همکلاسی بود و در گرماگرمِ مسابقات سامیت (مجموعه هشت بازی هاکی روی یخ بین شوروی و کانادا که در سپتامبر ۱۹۷۲ برگزار شد) به کانادا سفر کرد تا دوست قدیمیاش را که در آن مقطع به نخستوزیری رسیده بود ملاقات کند و شخصاً به دفاع از حقوق اسماعیلیهای که وطنی نداشتند، بپردازد.
زمانبندی این سفر اتفاقی بود. شایع است که پذیرایی اصلی از این مهمان عالیمقام با آخرین مسابقه سامیت مصادف شد.
به گفته یکی از حاضران، به سرپیشخدمت گفته بودند که نتیجه بازی را با انگشتان دست به اطلاع مقامات کانادایی برساند؛ دست چپ معادل تعداد گلهای روسیه و دست راست معادل تعداد گلهای کانادا بود.
آقاخان در لحظهای که اتحاد جماهیر شوروی بازی را ۳-۳ مساوی کرد، «درخواست بزرگ» خود را برای پذیرش شمار زیادی از پناهندگان مطرح کرد. با مشاهده انگشتان دو دست سرپیشخدمت در لحظهای که آقاخان درخواستش را مطرح کرده بود، مقام ارشد کانادایی شش انگشت خود را پایین آورد تا نتیجه مسابقه را به اطلاع دیگر مقامات حاضر برساند.
آقاخان که روحش از قضیه ایما و اشارهها خبر نداشت، با مشاهده اشاره میزبان گمان کرد که کانادا پذیرای ۶ هزار پناهنده خواهد بود. مقام کانادایی به احترام مهمان موافقت کرد.
تعداد انگشتشماری از خلبانان کانادایی نیز داوطلب شدند تا آوارگان را به کانادا بیاورند. کاپیتان گوردون مول، از خلبانان داوطلب، بعدها صحنههای خوفناکی را به خاطر آورد که روی باند فرودگاه شهر انتبه دیده بود.
مول گفت: «آوارگان فقط میتوانستند ۲۵ هزار دلار با خود بیاورند. اگر کسی سعی میکرد چیزی غیر از آنچه که گفته شده بود با خود بیاورد، دیگر پلیس نظامی به حرفتان گوش نمیداد و فقط به شما شلیک میکردند.»
کانادا بین سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ بیش از ۷ هزار آسیایی اوگاندایی را که عمدتاً اسماعیلیهای نزاری بودند پذیرفت. انتقالشان بیدردسر بود. ۸۹ درصد از آنها طی یک سال سر کار رفتند و کمتر از ۱۵۰ نفرشان نیازمند کمکهای مالی بلندمدت بودند.
مهاجران اوگاندا که جزو تحصیلکردهترین مردمان آفریقا بودند، فرصت را غنیمت شمرده و تأثیرگذاری خود را در محافل تخصصی به رخ کشیدند. به مرور زمان، اوگانداییها به مهارتهای تجاری خود شهره شدند. ژان کرتین، نخستوزیر سابق کانادا، در جریان رکود اقتصادی دهه ۱۹۹۰ به طعنه گفت که زادگاهش، شوینیگان در استان کبک، که از نظر اقتصادی دچار رکود شده بود، به «دوجین کارآفرین اسماعیلی» نیاز دارد.
نسل بعدی، که فرزندان اوگانداییهای تبعیدی بودند، تأثیر خود را در محافل فرهنگی و سیاسی بهجا گذاشتند. رحیم جعفر، نوزادی که در سال ۱۹۷۲ با خانوادهاش از اوگاندا به کانادا آمد، اولین مسلمانی بود که در سال ۱۹۹۷ در ۲۵ سالگی به مجلس عوام راه پیدا کرد. از دیگر اسماعیلیهای اوگاندایی برجسته کانادا میتوان به عمر ساچادینا، گوینده ارشد اخبار سیتیوی، عارف ویرانی، وزیر دادگستری فدرال، و فرح محمد، بنیانگذار خیریه دختران۲۰ اشاره کرد.
اکنون حدود ۱۰۰ هزار اسماعیلی در کانادا زندگی میکنند. موج جدید اسماعیلیها از پاکستان، افغانستان و جمهوریهای آسیای مرکزی شوروی سابق به کانادا آمدهاند. اعضای این جامعه را میتوان تقریباً در ردههای بالای مشاغل و نهادهای فرهنگی یافت. اعضای این جامعه همچنین حضور مدنی پررنگی دارند و رویدادهای مهم اجتماعی مانند راهپیمایی مشارکت جهانی ونکوور و برنامه محبوب صبحانه سالانه در کلگری استمپید را میزبانی میکنند.
موفقیت جامعه اسماعیلیها در کانادا و دیگر کشورها به دیدگاه آیندهنگرانه آقاخان بازمیگردد. او که همواره بر اهمیت آموزش، امور خیریه و احترام به دیگران تأکید دارد، از معدود رهبران مسلمان است که خواستار به رسمیت شناختن حق موجودیت اسرائیل شده است.
آقاخان همچنین در ساخت شماری از بناهای مهم فرهنگی کانادا، از جمله موزه آقاخان تورنتو- تنها موزه هنرهای اسلامی در آمریکای شمالی- و مرکز جهانی کثرتگرایی- مؤسسه تحقیقاتی مشهوری که پیشتر در موزه جنگ کانادا مستقر بود- در جاده تاریخی ساسکس در پایتخت کانادا نقش داشته است.
درمجموع، سرگذشت قابلتوجه جامعه اسماعیلیهای کانادا نمادِ کثرتگرایی، گشادهدستی و فرصت است. سرگذشت آنها همچنین یادآور این است که کاناداییها، بهرغم چالشهای موجود، همچنان چیزهای زیادی برای ارج نهادن دارند.
دکتر رحیم محمد از اعضای ارشد بنیاد سیاست عمومی ارسطو است. او از دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل دکترای علوم سیاسی گرفته است.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.