نویسنده:جان میلتیمور سردبیر ارشد مؤسسه تحقیقات اقتصادی آمریکا
در سال ۲۰۲۳، شل اینگه روکه، ماهیگیر توانمندی که صنعتگر شد، از نروژ به لوگانوی سوئیس مهاجرت کرد.
روکه که ثروت او ۵.۱ میلیارد دلار برآورد شده، گفته که «سرمایهام در نروژ به کار خود ادامه خواهد داد.»
پیشبینی میشد که مهاجرت روکه سالانه ۱۷۵ میلیون کرون (حدود ۱۶ میلیون دلار) هزینه روی دست دولت نروژ بگذارد و او تنها یکی از دهها میلیاردر و مولتیمیلیونری بود که نروژ را در پی تصویب قانون مالیات بر دارایی ترک کردند.
منتقدان هشدار داده بودند که مالیات بر دارایی نروژ موجب فرار سرمایه و تهدید مشاغل خواهد شد و دقیقاً همین اتفاق رخ داد. روپرت نیت، خبرنگار نروژی، میگوید: «تعداد ابرثروتمندانی که در سال ۲۰۲۲ نروژ را ترک کردند، از مجموع ۱۳ سال گذشته بیشتر بوده است.»
آدم عاقل انتظار دارد که خروج سرمایه نمایندگان نروژ را به تجدیدنظر در این سیاست مالیاتی اجحافآمیز وادارد، اما از این خبرها نیست. نمایندگان نروژ تصمیم گرفتند برای فراری دادن ثروتمندان سنگ تمام بگذارند و قانون جدیدی را تصویب کردند که به موجب آن به سود تحققنیافته سرمایه افرادی که قصد خروج از کشور را دارند مالیات تعلق میگیرد. این بهاصطلاح «مالیات خروج» زمانی فعال میشود که فرد از نروژ نقل مکان کند. نرخ این مالیات ۳۷.۸۴ درصد است و براساس سود تحققنیافته سهام و اوراق محاسبه میشود. مخالفان سرمایهداری در حمایت از این قانون دست به قلم بردهاند.
Inequality.org نوشت: «کشورها نباید برای ثروتمندان فرش قرمز پهن کنند.»
کارآفرینان نروژی بهطور مشخص ذوق چندانی نسبت به این قانون نداشتند.
فردریک هاگا، از بنیانگذاران Dune.com، در مقالهای که در فضای مجازی گل کرد، با استناد به قانون مالیات بر دارایی کشور- که داراییهای غیرنقدی را نیز شامل میشود- گفت که او نیز نروژ را به مقصد سوئیس ترک کرده است.
او نوشت: «مهم نیست استارتآپ شما زیانده و فاقد نقدینگی باشد، سرمایهگذاریتان پس از روز ارزشیابی تقلیل یافته یا حتی شرکتتان ورشکست شده باشد؛ همچنان باید مالیات بدهید. با توجه به مالیات بر سود سهام و عواید سرمایه که حدود ۳۸ درصد است، باید حدود ۱.۶ میلیون کرون نروژ برداشت کنید و ۱ میلیون کرون نروژ مالیات بر دارایی بپردازید. اساساً برای پرداخت مالیات، مالیات میدهید و بدون عواید شخصی، سرمایهتان را از کسبوکار خود بیرون میکشید.»
هاگا مالیات خروج نروژ را با یکی از ننگینترین نمادهای تاریخ مقایسه میکند: دیوار برلین.
او نوشت: «دولت نروژ بهجای تلاش برای تبدیل این کشور به مکانی بهتر برای تجارت و جذب و حفظ سرمایه و استعداد، دیوار مالیاتی برلین را در کنار مالیات بر سود تحققنیافته به راه انداخته است.»
افول میلیاردرها
این جزو بدیهیات علم اقتصاد است که اگر از چیزی مالیات بگیرید، نفع کمتری از آن میبرید. و این نتیجه سیاست مالیات بر دارایی اجحافآمیز نروژ بوده است. اعمال مالیاتهای سنگین و دستوپاگیر درخصوص افراد ثروتمند باعث کاهش تعداد ثروتمندانی شده که مالیات میدهند.
جالب اینجاست که بسیاری از سیاستمداران نروژی و مخالفان سرمایهداری منکر این موضوع نیستند و بابت آن جشن میگیرند.
یک «دیوار ننگ» در دفاتر حزب چپگرای سوسیالیست به یاد «تمام ثروتمندانی که نروژ را ترک کردهاند» تعبیه شده است؛ دیواری که نام هاگا نیز روی آن دیده میشود. درواقع، نقش بستن پرتره او بر دیوار دفاتر حزب چپگرای سوسیالیست بود که باعث شد بنیانگذار Dune.com بهطور علنی درباره سیاستهای مالیاتی زیانبار نروژ صحبت کند.
این فقط حزب چپگرای سوسیالیست نیست که مهاجرت کارآفرینان ثروتمند از نروژ را اتفاق خوبی میداند. سم پیتسیگاتی در Inequality.org مینویسد که فقط یک نروژی- تورشتاین هاگن، بنیانگذار وایکینگ کروز لاین- در فهرست میلیاردرهای بلومبرگ حضور دارد.
پیتسیگاتی مینویسد: «کسی چه میداند، ممکن است چند سال دیگر حتی یک نروژی هم در این فهرست نباشد.»
پدیدهای که در نروژ جریان دارد، مانند یکی از آثار رَندی است.
در حماسه دیستوپیایی «اطلس شانه بالا انداخت»، اثر آین رَند، جمع کوچکی از صنعتگران برای حفظ کسبوکار خود تحت فشار سهمگین دولت ظالم و سیاستمداران مفتخور دستوپا میزنند. آنها در نهایت با ناامیدی و سرخوردگی آنجا را ترک میکنند و ثروت، خلاقیت و نوآوریهایشان را با خود میبرند.
آنچه امروز در نروژ شاهدش هستیم، تشابه شگفتآوری با این داستان دارد. درواقع، روشن است که فردریک هاگا خود را بهنوعی یک جان گالت واقعی میداند (هاگا نروژ را جلوه حقیقی «اطلس شانه بالا انداخت» میداند).
گالت، کارآفرین مرموز و خیالی این کتاب، بهقدری از دست غارتگران جامعه سرخورده شده که از مستعدترینها دعوت میکند به «اعتصاب» او ملحق شوند و به نظامی که از استعدادهای آنها سوءاستفاده میکند پشت کنند. بخشی از سخنان شورانگیز گالت، چکیده ارادهگرایی، فردگرایی و سرمایهداری رَند است:
«تمام کسانی که غیبشان زده، کسانی که از آنها بیزارید اما میترسید از دستشان دهید؛ من بودم که آنها را از شما دور کردم. دنبال ما نگردید. تصمیممان این نیست که پیدایمان کنید. بانگ برنیاورید که وظیفهمان است به شما خدمت کنیم. ما چنین وظیفهای را به رسمیت نمیشناسیم. بانگ برنیاورید که نیازمندِ ما هستید. ما این نیاز را بهحق نمیدانیم. بانگ برنیاورید که مالکمان هستید. که نیستید. التماسمان نکنید که بازگردیم. ما عاقلان دست به اعتصاب زدهایم. ما علیه این خودسوزی به اعتصاب روی آوردهایم.»
شریان حیاتی اقتصاد
البته داستان رَند خیالی است. اما اتفاقی که در نروژ در جریان است، واقعیت دارد. کارآفرینان ثروتمند کشور را ترک میکنند، زیرا از غارت سیاستمداران مفتخور به تنگ آمدهاند.
سیاستمدارانی نظیر کیرشتی برگستو، رهبر حزب چپگرای سوسیالیست از اوایل سال ۲۰۲۳، میتوانند از این اتفاق استقبال کنند و غنائم او را به رخ بکشند و نویسندگانی نظیر پیتسیگاتی میتوانند از این بنویسند که نروژ بهزودی به «برابرترین ملت جهان» تبدیل خواهد شد. اما خروج سرمایه و استعداد هزینه گزافی خواهد داشت و این کمبرخوردارترین نروژیها هستند که بهای آن را میپردازند.
کارآفرینان شریان حیاتی اقتصاد و منبع خلق ثروت و توسعه اقتصادی هستند؛ مسئلهای که لودویگ فون میزس، اقتصاددان، در مهمترین اثر خود، «کنش انسانی»، به آن اشاره کرده است.
میزس مینویسد: «حذف کارآفرین از اقتصاد بازار غیرممکن است. عوامل مکمل مختلفِ تولید خودبهخود کنار یکدیگر قرار نمیگیرند. این عوامل میبایست به واسطه تلاش هدفمند کسانی که اهداف مشخصی را دنبال میکنند و از انگیزه بهبود سطح رضایتمندی خود برخوردارند، درهم بیامیزند. با حذف کارآفرین، نیروی محرکه نظام بازار حذف خواهد شد.»
هرچه کارآفرینان بیشتری نروژ را ترک میکنند، نروژیها زودتر متوجه میشوند که عشق ورزیدن به مستمندان با نفرت از ثروتمندان تفاوت زیادی دارد.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: جان میلتیمور سردبیر ارشد مؤسسه تحقیقات اقتصادی آمریکا و سردبیر سابق FEE.org است. نوشتهها و گزارشات او موضوع مقالات مجله تایم، والاستریت ژورنال، سیانان، فوربز، فاکس نیوز، واشینگتن اگزمینر و استار تریبیون بودهاند.