این روزها بحرانهای متعدد و گستردهای در صنعت برق کشور به چشم میخورد. از قطعیهای مکرر برق تا بحران کمبود سوخت، همه به مسائلی اشاره دارند که نهتنها روند زندگی عادی مردم را مختل کرده بلکه تاثیرات منفی گستردهای بر تولید و اقتصاد کشور نیز داشته است.
به گفته یک منبع آگاه در وزارت نفت، مشکل اصلی بیبرنامگی دولت و بدهیهای دولت به پالایشگاهها و نیروگاهها، عامل اصلی به بنبست رسیدن راهحلهای رفع مشکلات برق است.
در حقیقت، مشکل ناترازی انرژی در ایران که به نظر کارشناسان، ریشه اصلی آن در سیاستگذاریهای نامناسب و بدهیهای انباشته دولت به صنعت برق است، باعث کاهش توان سرمایهگذاری بخش خصوصی و فرسودگی زیرساختها شده است. این بحرانها به همراه چالشهای پیچیده دیگری، وضعیت اضطراری برق را بهوجود آورده و بسیاری از صنایع و بخشهای عمومی را تحت تاثیر قرار داده است.
بحران سوخت و مشکلات زیرساختی
دولت بزرگترین بدهکار صنعت برق ایران است. در حالی که از مردم و مصرفکنندگان برق، هزینهها را دریافت کرده اما پولی به دست تولید کننده نرسیده است.
بر همین اساس، دیوان محاسبات کل کشور در گزارش اخیر خود هشدار داده که بدهی دولت به صنعت برق به ۶۳ هزار میلیارد تومان رسیده و این بدهی در حال افزایش است. انباشت این بدهیها نهتنها باعث بیاعتمادی بخش خصوصی به سرمایهگذاری در این صنعت شده بلکه موجب کاهش تولید برق نیز شده است. دیوان محاسبات خواستار تسویه سریع بدهیهای دولت به وزارت نیرو شده تا این وزارتخانه بتواند بدهیهای خود به تولیدکنندگان برق را پرداخت کند و بهاینترتیب فضایی مناسبتر برای جذب سرمایهگذاریهای جدید فراهم کند.
از طرف دیگر، مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران نیز به فرسودگی زیرساختهای صنعت برق اشاره کرده است. طبق این گزارش، حدود ۱۵ درصد از ظرفیت نیروگاهی کشور از نیروگاههایی با عمر بالای ۳۰ سال تامین میشود و ۳ درصد دیگر از نیروگاههایی با عمر بالای ۴۰ سال است که نرخ خرابی بسیار بالایی دارند و امکان بهرهبرداری مستمر از آنها دشوار است. همچنین، حدود ۲۰ درصد از ظرفیت پستهای شبکه برق بیش از ۳۰ سال عمر دارند و خطوط انتقال برق نیز با فرسودگی جدی مواجهاند.
تأثیر بحران صنعت برق بر دیگر صنایع و اقتصاد ایران
اثرات این بحران تنها به منازل محدود نمیشود. بسیاری از صنایع نیز بهدلیل قطعیهای مکرر برق دچار مشکلاتی جدی شدهاند. بهعنوان مثال، مجتمع ذوبآهن شاهرود به دلیل قطع برق و بدهی انباشته به شرکت برق منطقهای سمنان، به حالت تعلیق درآمده است. این کارخانه از سالها پیش به شرکت برق بدهکار بوده و اخیراً با قطع برق مواجه شده که باعث توقف تولید و بلاتکلیفی کارگران شده است. اگر این روند ادامه یابد، خسارتهای سنگینی به این واحد صنعتی و کارکنان آن وارد خواهد شد.
هر روز گزارشهای زیادی بر تاثیر قطعی برق بر صنایع مختلف منتشر میشود. اما این فقط شامل بخش تولیدیها نیست. برخی رسانهها گزارش دادهاند که قطع برق مراکز داده باعث بروز اختلال در خدمات اینترنتی و سایتهای خبری شده است. بهعنوان مثال، سایت جماران و سایتهای دیگر که از مراکز داده مشابه استفاده میکنند، بهدلیل قطع برق دچار اختلال شدند. این مسئله نشان میدهد که بحران برق بهتدریج به بخشهای بیشتری از جامعه و اقتصاد نفوذ میکند و حتی خدمات آنلاین و اطلاعرسانی را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
بیبرنامهگی دولت کار دست مردم داد
یکی از مهمترین عوامل تشدید بحران برق، کمبود سوخت نیروگاهها و ناترازی سوخت است.
در همین رابطه، یک منبع آگاه در وزارت نفت، به اپکتایمز فارسی گفت: «دولت در تابستان اقدام به ذخیرهسازی سوخت برای زمستان نکرد و این امر باعث کاهش ذخایر سوخت نیروگاهها شده است.»
او افزود: «معمولاً در فصل گرما، زمانی که مصرف گاز کمتر است، سوخت مایع ذخیره میشود، اما امسال بهدلایل مختلف این ذخیرهسازی صورت نگرفته و نیروگاهها با کمبود سوخت مواجه شدهاند.»
در همین رابطه اخباری منتشر شده که گویای این است که سطح ذخایر سوخت نیروگاهها بهحد بحرانی رسیده و اکنون تنها ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب سوخت مایع در دسترس است.
از طرف دیگر دولت ادعا کرده که بهخاطر سلامت مردم، سوختن مازوت را متوقف کرده است. این در حالی است که همین حالا چندین نیروگاه مازوت میسوزانند. محسن پیرهادی، رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران، تایید کرده که مازوتسوزی همچنان در نیروگاههای کشور ادامه دارد و این اقدام باعث تشدید آلودگی هوا در برخی مناطق شده است. لذا مشخص است که مسئله نه سلامت مردم بلکه کمبودهاست و دولت در حال پنهان کردن حقیقت است.
انتقادها و دیدگاههای مخالف
برخی نمایندگان مجلس و منتقدان دولت از سیاست قطع برق به بهانه حذف مازوت انتقاد کردهاند. زهره سادات لاجوردی، نماینده تهران، معتقد است که قطع برق به بهانه کاهش آلودگی بهنفع مردم نیست و تنها باعث ایجاد مشکلات بیشتر برای جامعه میشود. وی تاکید دارد که دولت باید با اتخاذ سیاستهای بهتر، این بحران را مدیریت کند.
به گفته مخالفان، یکی از مشکلات اصلی در مدیریت انرژی، ناترازی چنددههای سیاستهای انرژی در کشور است که به سیاستگذاریهای نادرست و هدررفت منابع بازمیگردد. از دید این افراد، قطعیهای اخیر ارتباط مستقیمی با سوءمدیریت در ماههای اخیر و تصمیمگیریهای غیرکارشناسی دارد.
حمایتها و دیدگاههای موافق
در مقابل، طرفداران دولت از اقدامات آن در زمینه مدیریت بحران سوخت و برق دفاع میکنند. بهعنوان مثال، روزنامه «هممیهن» در گزارشی نوشته که دولت بهدرستی مشکل ناترازی انرژی را پذیرفته و برای کاهش آلودگی هوا، دستور به کاهش مصرف مازوت داده است. این روزنامه همچنین تاکید کرده که دولت گامهایی برای رفع موانع سرمایهگذاری در صنعت برق برداشته است و این اقدامات میتواند در بلندمدت به بهبود وضعیت برق کمک کند.
از سوی دیگر طرفداران دولت میگویند که بحران صنعت برق و انرژی در ایران تنها به سیاستهای داخلی محدود نمیشود، بلکه سیاست خارجی و تحریمها نیز نقش موثری در ایجاد این بحران داشتهاند. پس از خروج آمریکا از برجام، بسیاری از توافقات اقتصادی و همکاریهای انرژی که میتوانست به تقویت زیرساختهای انرژی ایران کمک کند، متوقف شد. ادعای تاثیر تحریم بر صنعت برق را بسیاری از کارشناسان رد کرده و میگویند که تحریم اثری بر ذخیرهسازی سوخت مایع برای نیروگاهها ندارد.
مشکل ساختاری است، تا حل نشود مشکل برق وجود دارد
بحران انرژی و ناترازی برق کشور مجموعهای از مشکلات ساختاری و سیاسی را نشان میدهد. ناترازیهای چنددههای، فرسودگی زیرساختها، سیاستگذاریهای نادرست، کمبود سرمایهگذاری و تحریمهای خارجی همگی به تشدید این بحران کمک کردهاند. این مسائل نهتنها نیازمند اقدامات فوری برای کاهش فشار بر جامعه و صنایع هستند، بلکه نیازمند بازنگری عمیق در سیاستهای انرژی کشور و تلاش برای جذب سرمایههای بخش خصوصی و استفاده از منابع جدید نیز هستند.