از ابتدای به قدرت رسیدن طالبان در آگوست ۲۰۲۰ مقامات جمهوری اسلامی روابط گرمی با این گروه برقرار کردند و این گروه را «جنبش اصیل منطقه» نامیدند؛ اما در ماههای اخیر تنشها بین طالبان و جمهوری اسلامی بر سر مسائل حقآبه هیرمند افزایش یافته است.
در آخرین رویدادها یک هیئت بلندپایه نظامی ایران برای گفتگو با طالبان به کابل رفت، این گفتگوهای دو روزه بدون حضور رسانهها انجام شد. امارت اسلامی طالبان با انتشار خبرنامهای اعلام کرد که دو طرف روی مسائل مرزی، تقویت همکاریهای مشترک و حل مشکلات از طریق مراجع ذیربط تاکید کردند. در این خبرنامه هیچ اشارهای به مساله حقآبه هیرمند نشد.
«حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناسیم»
این اولین باری است که برای مساله آب، یک هیئت عالی نظامی ایران وارد کابل میشوند تا به راهحلی با گروه حاکم در افغانستان برسند. پیش از این، وزرای خارجه و نیروی جمهوری اسلامی ایران از طالبان خواسته بودند که حقآبه ایران را بدهند.
چند روز بعد از سفر هیئت نظامی، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که دولت این کشور، حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناسد و خواستار تشکیل دولت فراگیر در افغانستان شد.
پیش از این جمهوری اسلامی با سپردن سفارت افغانستان به طالبان، علاقهمندی خود را برای به رسمیت شناختن حکومت طالبان نشان داده بود.
طالبان میگویند که بخاطر خشکسالیها میزان آب دریای هلمند کاهش یافته است و نمیتوانند مطابق با مفاد توافقنامه حقآبه به ایران آب بدهند.
مقامات ایرانی میگویند که آب کافی در افغانستان بهویژه در سد کجکی وجود دارد، اما طالبان جریان آب را متوقف کردهاند و آن را به سمت شورهزار «گودذره» هدایت میکنند. کجکی یکی از سدهایی است که بر روی رودخانه هیرمند در افغانستان ساخته شده است.
عباس استانکزی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه طالبان روز ۳ خرداد با انتشار ویدئویی گفت: «سدهای آب جزو مراکز حساس محسوب میشوند و به هیچ وجه به کارشناسان ایرانی اجازه داده نمیشود که از سد کجکی بازدید کنند.»
راین کراکر، سفیر پیشین ایالات متحده در افغانستان درباره تنشهای اخیر طالبان و جمهوری اسلامی ایران به صدای آمریکا گفته است که «تنش بین طالبان و جمهوری اسلامی به احتمال قوی باعث بیثباتی در منطقه خواهد شد. احتمال تکرار وضعیت بیست و پنج سال پیش که بیثباتی بزرگ و خشونت را در پی خواهد داشت، وجود دارد. طالبان رژیمی نیستند که به طور صلحآمیز در کنار همسایه خود زندگی کنند.»
«امتیازات زیادی به طالبان دادیم»
بعد از به قدرت رسیدن طالبان، جمهوری اسلامی ایران بعد از چین و پاکستان از اولین کشورهایی بود که روابط گرمی را با طالبان آغاز و هیئتهای طالبان را به تهران دعوت کرد. احمد نادری، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران در توئیتی، طالبان را جنبش اصیل منطقه نامید.
پیش از این نیز رسانههای بینالمللی و داخلی افغانستان گزارشهایی از ارتباطات پنهانی جمهوری اسلامی با طالبان و تجهیز و آموزش بخشی از بدنه طالبان منتشر کرده بودند.
فداحسین مالکی، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در افغانستان در گفتگو با رسانه داخلی خبرآنلاین در این مورد میگوید که طالبان به دنبال امتیازگیری هستند، اما حاضر به دادن امتیاز به ایران نیستند و تاکنون جمهوری اسلامی امتیازات زیادی به طالبان داده است که یکی از آنها سپردن سفارت افغانستان در تهران به طالبان بوده است.
وی میافزاید: «قبلا افغانستان دولت منسجم و قوی داشت که همه قواعد بینالمللی همسایگی را قبول داشتند، در مورد آب، رئیس جمهور افغانستان به رئیس جمهور آن زمان ما اعلام کرد که اگر حتی یک قطره آب داشته باشیم، نصف آن، مال برادرهای ایرانی است. اما امروز طالبان پذیرای قواعد نیست، حتی به مرزهای ما تعرضاتی میکنند و ایران تا کنون توانسته با این قضایا مدارا بکند و الآن دیگر بهجایی رسیده که نظر دولت ایران و خیلی از کشورهای همسایه و حتی مجامع بینالمللی بر این است که طالبان باید دنبال یک دولت فراگیر باشد.»
حیات جمعی مردمان دو طرف رود
نجیبآقا فهیم، کارشناس آب و وزیر سابق مبارزه با حوادث طبیعی در دوره اشرف غنی در مقاله تحقیقی تازهاش تحت عنوان «بندکمال خان و نقش آن بر سیاست آبی افغانستان با ایران» یادآوری کرده است که رود هیرمند یکی از رودهای پرآب حوزه دریایی هیرمند است که از میان ده ولایت/استان افغانستان میگذرد و زندگی بیش از سه میلیون نفر از ساکنان این مناطق در افغانستان وابسته به آب هیرمند است.
به نوشته وی علاوه بر این، هیرمند تنها رودخانهای است که ساکنان دو سوی رود در نیمروز و ولایات دیگر افغانستان و سیستان و بلوچستان ایران برای کشاورزی و آبیاری اراضی، تولید برق آبی و آب آشامیدنی به هیرمند متکی هستند. در واقع رودخانه هیرمند امکان تداوم حیات جمعی را برای ساکنان دو کشور فراهم کرده است.
بحران آب در سیستان و بلوچستان و خشکسالی یکی از بحرانهای بزرگ در ایران محسوب میشود. افغانستان نیز در سالهای اخیر با بحران خشکسالی مواجه بوده است.
ایران و افغانستان از قرن نوزدهم میلادی تا قرن اخیر تاکنون سه بار معاهده برای تقسیم آب هیرمند تهیه کردهاند. بار اول با میانجیگری نماینده بریتانیا بود که مبنای تقسیم آب میان دو کشور براساس میزان آب در بند کمالخان به طور مساوی بود.
بار دوم نیز معاهدهای با میانجیگری نماینده ایالات متحده صورت گرفت که بر مبنای آن دوسوم آب به افغانستان تعلق داشت و مابقی یعنی یکسوم حقآبه ایران بود.
بار سوم، معاهدهای در نیم قرن پیش در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی و ظاهرشاه براساس توافق دو کشور امضا شد که این بار براساس کار تخصصی کارشناسان قرار بر این شد که حقآبه ایران ۲۲ مترمکعب در ثانیه باشد و ۴ مترمکعب آب اضافه به عنوان حسننیت افغانستان به ایران داده شود، یعنی در مجموع ایران سهم ۲۶ مترمکعب در ثانیه حق آبه از هیرمند داشت و این معاهده آخرین معاهده آبی هیرمند بین این دو کشور است.
سیستان و بلوچستان تشنه، نیمروز کم آب
بررسی رسانههای مختلف خبری در ایران و افغانستان نشان میدهد که سیستان و بلوچستان تنها یک قدم تا خشکسالی کامل فاصله دارد، در حالیکه چاههای نیمهای که برای روزهای مبادا در ایام خشکسالی ساخته شده بود، دیگر جوابگو نیست و کشاورزان نیمروزی نیز سالهاست که بخاطر کمبود آب، خشخاش کشت میکنند.
فهیم، کارشناس آب در گفتگویی با رادیو آزادی در این باره گفته است که در طول چهل سال گذشته افغانستان درگیر جنگهای داخلی بوده است و امکان بهرهبرداری و توان استفاده از آب هیرمند را حتی برای مردمی که در مجاورت این رود زندگی میکردند، نداشته است. در مناطق اطراف این رود بسیاری به برق و آب آشامیدنی دسترسی ندارند و بخاطر کمبود آب، مردم به کشت خشخاش روی آوردهاند؛ چون بعد از یکبار آبیاری دیگر نیازی به آب ندارد. در واقع ۴۰ درصد از خاک افغانستان در حوزه آبریز هیرمند قرار دارد.
به گفته وی، دولت ایران در طول چهار دهه به طور یکجانبه از تمام ظرفیتهای جاری حوزه آبریز هلمند استفاده کرد و اکنون در تلاش است تا وضعیت چهار دهه گذشته را تثبیت کند. اسنادی که توسط منابع رسمی ایران منتشر شده نشان داده است که در این مدت حدود دو میلیارد مترمکعب استفاده کرده است که دو و نیم برابر آبی است که در معاهده حق آبه برای ایران پیشبینی شده است.
محسن حیدری، مدیر کل هواشناسی سیستان و بلوچستان در گفتگویی با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است که «در مدت زمان یکساله تا پایان فروردین ماه امسال ۸۶.۸ درصد از سیستان و بلوچستان درگیر پدیده خشکسالی است که این مقدار در منطقه سیستان ۹۹ درصد و در منطقه بلوچستان ۸۵.۵ درصد بوده است.»
ناکارآمدی مدیریتی در دو سوی رود
کاوه مدنی، معاون سابق سازمان محیط زیست ایران و استاد دانشگاه در واکنش به جنجالهای آب بر سر هیرمند در توییتی نوشته است که ابعاد این مناقشه پیچیدهتر از کلکلهای دوربینی و توئیتری است. دلسوزان بارها درباره رسیدن این روزها و کور شدن گره اختلاف هیرمند هشدار دادهاند، اما آقایان به جای برنامهریزی و سرمایهگذاریهای راهبردی برای افزایش ظرفیت چانهزنی و تعامل مقتدرانه با کشور همسایه، به دنبال دسترسی به منابع لایتناهی آب در عمق چند هزار متری و اشتغالزایی از طریق توسعه کشاورزی در یک منطقه کمآب بودند.
وی معتقد است که حجم کنونی آب در سدهای کجکی و کمال خان بیش از سال گذشته است.
این کارشناس درباره ریشه مناقشه آب در هیرمند گفته است که مشکل در مدیریت ناکارآمد در منابع آب در هر دو سوی مرز است. وی با اشاره به سدسازیها بر روی هیرمند در افغانستان و ساخت چاه نیمهها برای ذخیره آب هیرمند در ایران میگوید که افغانستان به مرور زمان ظرفیت برداشت آب را در خاکش بیشتر کرده است، این کار در مسیر توسعه این کشور و (جبران) چند دهه عقب ماندن از ایران (در بحث آب) است. افغانستان تمایل به سدسازی و محدود کردن آبهایی را دارد که به پاکستان و ایران میرود تا از آن نفع اقتصادی ببرد، این شرایط قابل پیشبینی بود که به اینجا برسد.
به گفته وی، اینکه گفته شود که افغانستان به ازای آب بیشتری از سهم حقآبه که در سالهای گذشته به ایران جاری شده است، باید مطالبه کند، درست نیست. ایران تا شانزده برابر عددی که (در قرارداد حقآبه) متعهد بود، از آب هیرمند استفاده کرده است، اما این کار به طور عمدی صورت نگرفته است.
«جنرال مبین» یکی از سخنگویان پیشین فرماندهی پلیس طالبان در واکنش به درخواست حقآبه ایران گفته است که در چهل سال گذشته آب فراوانی به ایران سرازیر شده است و ایران ۷۵ میلیارد دلار از آب افغانستان قرضدار است.
دو هفته پیش، ابراهیم رئیسی در سفری به استان سیستان و بلوچستان خطاب به طالبان از آنها خواست تا حقآبه مردم این استان را سریعتر بدهند. وی ادامه داد: «اجازه نمیدهیم حق مردم ضایع شود حاکمان افغانستان این حرف بنده را جدی بگیرند تا بعدا گلایه نکنند.»
استان سیستان و بلوچستان یکی از کانونهای اعتراضات مردمی بعد از کشتهشدن مهسا امینی در گشت ارشاد در ماههای اخیر بوده است که هنوز هم این اعتراضات ادامه دارد.