به تازگی محافل رسانهای ایران از عدم همکاری چین در میادین نفتی «یادآوران» و قبل از آن «آزادگان» سخن گفتهاند؛ همزمان در محافل سیاسی و رسانهای ایران نیز زمزمههای شکست سیاست نگاه به شرق به گوش میرسد.
براساس گزارش تحلیلی از روزنامه شرق دولت ایران از ۱۴ سال پیش به این سو، طرح توسعه این میدان نفتی را که هممرز با عراق است، به شرکت نفتی چین سپنوپک سپرده بود و در این مدت رژیم چین کارهای توسعه این میدان را با تاخیر پیش میبردند؛ به حدی که باعث انتقاد شرکت ملی نفت ایران شد و سرانجام با وجود «بدقولی» و تاخیر، فاز اول پروژه به تمام رسید. سپس شرکت سینوپک برای فاز دوم آن ابراز تمایل کرد و پروژه را مجددا به دست آورد. اما اجرای فاز دوم این میدان را متوقف کرد و از شش سال به این سو، مدیران اجرایی در ایران چشم به شرکت سینوپک چین دارند که چه وقت پروژه را آغاز میکند.
همزمان با انتشار این خبر، مخالفتهایی با سیاست «نگاه به شرق» مطرح شده است. روزنامه جمهوری اسلامی در مقالهای از ضرورت تجدیدنظر در نگاه به شرق سخن گفته و تاکید کرده است که سیاست نگاه به شرق خسارت به بار آورده است و تحریمها بر خلاف آنچه که شعار داده شده و میشود به اقتصاد ضربه وارد کرده است.
سیاست «نگاه به شرق» در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد مطرح شد و هدف از این سیاست اتکای جمهوری اسلامی به تعدادی از کشورهای شرقی است که چین و روسیه در مرکز این سیاست جمهوری اسلامی است.
«تشویق» و «ترغیب» چین
روزنامه شرق در گزارش خود تاکید کرده است: «چین با این خروج غیررسمی به دنبال مطالبات بیشتر از پروژههای نفتیاش با ایران است، یک منبع آگاه عدم نفع تقریبی ایران از همین یک میدان مشترک در دو سال اخیر را چیزی حدود ۴۷.۵ میلیون بشکه نفت یا ۳.۳ میلیارد دلار پول تخمین میزند.»
پیش از این نیز انتشار سندی از نامه «خیلی محرمانه» مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه ایران به محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور خبرساز شد که در آن، از کمکاری روسیه و عدم همکاری چین در اجرای پروژههای نفتی گزارش میدهد و از ضرورت «تشویق» و «ترغیب» این دو کشور در پروژههای نفتی سخن گفته میگوید.
این سند که با عنوان «آخرین وضعیت پروژههای نفتی و گازی کشور و اقدامات صورت گرفته با دو کشور چین و روسیه» و با سربرگ وزارت خارجه جمهوری اسلامی منتشر شده است، نشان میدهد که همکاری نکردن رژیم کمونیستی چین در پروژههای نفتی محدود به میدان نفتی یادآوران نیست؛ بلکه شرکت نفتی سینوپک از اجرای پروژه در میدان پارس جنوبی نیز انصراف داده است.
تاریخ این نامه دهم دی ماه ۱۴۰۱ شمسی است.
روز سه شنبه، الکسی میلر، رئیس شرکت گازپروم روسیه در سفر به تهران با معاون اول رئیس جمهور و وزیر نفت ایران دیدار و گفتگو داشت. براساس بیانیه این دیدار، دو طرف تفاهمنامه پروژههای میادین نفت و گازی که سال پیش امضا کرده بودند، را بررسی کردند. سال گذشته گازپروم روسیه با بخش نفت ایران تفاهمنامه بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار امضا کرده بودند که براساس این تفاهمنامه قرار است روسیه در توسعه میادین گازی کیش، پارسال شمالی و شش میدان نفت و گازی دیگر مشارکت کند.
گازپروم روسیه و سینوپک چین دو شرکت عمده سرمایهگذار در میادین نفت و گاز ایران هستند.
شرکت سینوپک یک شرکت نفت و گاز چینی است که شرکت پتروشیمی چین مالکیت اکثریت سهام آن را برعهده دارد و زیر نظر شورای حزب کمونیست چین مدیریت میشود.
این شرکت علاوه بر ایران در تعدادی از کشورهای آفریقایی، عربستان سعودی، کانادا و برزیل، پروژههای نفتی را اجرا میکند.
نفت و گاز بخشی از قرارداد ۲۵ ساله با چین
گزارش رسانههای داخلی ایران درباره خروج چین از میدان نفتی یادآوران، چند هفته بعد از بازگشت ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران از سفر چین منتشر شد. یکی از اهداف مهم سفر وی تلاش برای رسیدن به توافق با طرف چینی برای عملیاتی کردن قرارداد ۲۵ ساله با ایران بود.
سال گذشته نیز امیرعبداللهیان، وزیر خارجه در بازگشت از سفر چین اعلام کرده بود که طبق توافق با وزیر خارجه چین، قرارداد ۲۵ ساله با چین از ۱۵ ژانویه اجرا میشود اما این قرارداد با وجود اصرار جمهوری اسلامی اجرا نشد.
هر چند مفاد و جزئیات این قرارداد از سوی مقامات دو طرف علنی نشده است اما رسانهها گزارش میدهند که طبق این قرارداد، رژیم کمونیستی چین متعهد شده است که تمرکز سرمایهگذاریش را بر بخش نفت و گاز ایران بگذارد. اکونومیست و فارین پالیسی در گزارشهای جداگانه حجم سرمایهگذاری چین در این قرارداد را تا ۴۰۰ میلیارد دلار برآورد کردهاند.
در خبرهایی که بعد از بازگشت رئیسی از این سفر منتشر شد، خبری از عملیاتی شدن قرارداد ۲۵ ساله با چین نیست. هفته گذشته روزنامه کیهان به نقل از امیر عبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی گزارش داده بود که طبق توافقات در سفر رئیس جمهور ایران، چین قرار است تا پایان ریاست جمهوری رئیسی ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند. این میزان بسیار پایینتر از مقدار سرمایهگذاری است که در قرارداد ۲۵ ساله ذکر شده است.
طبق گزارش این روزنامه، چین قرار است در ازای قسمتی از نفت خریداری شده از ایران، اقدام به نوسازی و سرمایهگذاری در بخش زیرساختهای نفت و گاز ایران کند.
فارین پالیسی در تحلیلی درباره قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نوشته است که ایران این قرارداد را یک نقشه راه و بسیار مهم میداند؛ درحالیکه پکن آن را کم اهمیت تلقی میکند و آن را صرفا یک چارچوب کلی همکاری چین با ایران مینامد. در صورت اجرای این توافقنامه، چین ۲۸۰ میلیارد دلار در صنعت نفت و گاز سرمایهگذاری خواهد کرد.
این نشریه دسترسی چین به ذخایر نفتی ایران را برای دو طرف مهم ارزیابی میکند اما با مقایسه میزان سرمایهگذاری چین در ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس مینویسد که برای چین، روابط با امارت متحده عربی و عربستان مهمتر از ایران است.
مقامات ایرانی در صحبتهایشان دلیل عدم همکاری و عمل نکردن به تعهدات رژیم کمونیستی چین با جمهوری اسلامی را تحریمهای آمریکا ذکر میکنند اما کارشناسان معتقدند که دلایل متعددی برای عدم همکاری و تعلل رژیم چین با جمهوری اسلامی وجود دارد.
تاکتیک چین برای امتیازگیری از میادین نفتی ایران
رسانههای بینالمللی و رسانههای داخل ایران گزارش میدهند که با افزایش تحریمها علیه جمهوری اسلامی، چین برای مشارکتش در پروژههای نفتی و گازی ایران شرایط انحصاری به دست آورده است و باعث میشود تا در عملیاتی کردن قرارداد ۲۵ ساله با ایران امتیازات بیشتری بدست آورد.
اویل پرایس مقاله تازهای از سایمون واتکینز، تحلیلگر انرژی منتشر کرده است. وی معتقد است که افزایش تولید نفت خام از میادین بسیار نفتخیز غرب کارون به حداقل یک میلیون بشکه در روز، یکی از اولویتهای استراتژیک اقتصادی ایران است. میادین غرب کارون شامل میادین نفتی شمال و جنوب آزادگان، یاران و یادآوران است.
به نوشته وی، بخش مهمی از تعهد چین در قرارداد راهبردی ۲۵ ساله با ایران، افزایش تولید نفت خام به تعداد ۳۵۵ هزار بشکه در روز از میادین غرب کارون است.
وی با اذعان به اینکه تحریمها علیه جمهوری اسلامی، رژیم چین را محتاط کرده اما باعث استفادهجویی چین نیز شده است. تصریح میکند که گزارشهای هفته گذشته درباره توقف همکاری چین در میادین نفتی غرب کارون، نادرست است. زیرا چین به هر شکل ممکن به دنبال بهرهبرداری از این میادین نفتی است، اما چین میداند که ایران گزینههای بینالمللی زیادی برای پروژههای نفتیش ندارد. بنابراین به دنبال شرایط و امتیازاتی حتی بهتر از آن چیزی است که در قرارداد ۲۵ ساله مقرر شده است.
او میافزاید: «در حال حاضر چین، نفت خام ایران را با تخفیف ۴۴ درصد کمتر از قیمت جهانی نفت خریداری میکند و از ۱۱ نوامبر ۲۰۲۲ به این سو، پول نفت را به واحد پولی چین (یوان) میپردازد که قابل تبدیل (به دلار یا ریال) نیست و فقط میتواند در داخل چین استفاده شود و برای خرید کالاهای چینی پرداخت شود.»
پیش از این هم، انستیتوی میدل ایست در تحلیلی تاکید کرده بود که بخش عمده درآمدهای نفتی ایران، صرف خرید کالاهای بیکیفیت و بسیار ارزان چینی میشود که شاهد بر این مساله، بازارهای ایران است که از کالاهای چینی اشباع شده و صنعت تولیدات داخلی ایران را به ورشکستگی رسانده است.
اشاره اویل پرایس به نتایج سفر هیات چینی به ایران در نوامبر سال گذشته میلادی است که در آن توافقنامههایی درباره میادین نفتی و گازی بین دو رژیم امضا شد.
جواد اوجی وزیر نفت ایران با اشاره به امضای این توافقنامهها به خبرنگاران گفته بود که قرار نیست خانههای مسکونی و نهادهای صنعتی در زمستان با چالش کمبود مواد سوختی مواجه شوند. اما در ماههای بعد گزارشها حاکی از این بود که بسیاری از مدارس و ادارات بخاطر کمبود مواد سوختی در ایران به حالت نیمه تعطیل درآمدند و حتی گاز خانههای مسکونی در تعدادی از شهرهای ایران در اوج سرمای زمستان قطع شد.
اکونومیست در سال ۲۰۱۹ گزارش داده بود که طبق قرارداد ۲۵ ساله، قرار بود که ایران، نفتش را با ۳۰ درصد تخفیف کمتر از قیمت جهانی به چین بفروشد که از این میان، ایران دو سوم درآمد نفتی را به صورت نقد دریافت کند و رژیم چین یک سوم آن را از طریق صادرات تولیدات و خدمات به ایران بپردازد.
غزال ویسی تحلیلگر در انستیتوی میدل ایست به دیگر ابعاد منافع چین در قرارداد ۲۵ ساله اشاره میکند و مینویسد: «رهبری جمهوری اسلامی از سرمایهگذاریهای چین به عنوان یک فرصت عالی برای هر دو ملت یاد میکند. با این حال، اکثریت قریب به اتفاق پروژههای چینی عمدتاً به شرکتهای چینی، نیروی کار و مواد خام متکی هستند. بنابراین ایران نه، بلکه چین سود میبرد. همان توافق ۲۵ ساله که توسط رهبری به عنوان یک پیروزی برای ایران مورد استقبال قرار گرفت، شامل همکاریهای اقتصادی، نظامی و امنیت سایبری است. همچنین ابتکار کمربند و جاده چین را نیز همراه خود میآورد. یک پروژه زیرساختی گسترده و بحث برانگیز پان اوراسیا با سابقه مشکوک دیپلماسی «تله بدهی» برای به دام انداختن کشورهای در حال توسعه است. در نتیجه، چین به بزرگترین شریک تجاری ایران و شاهرگ حیاتی برای رهبری آن تبدیل شده است.»
ویلیام بار، دادستان آمریکایی درباره تاکتیک تله بدهی گفته است که حزب کمونیست چین «کشورهای فقیر را بدهکار میکند، از مذاکره مجدد درباره شرایط امتناع میورزد و سپس کنترل زیرساختها (در آن کشورها) را به دست میگیرد.»
طبق ارزیابیها، درآمدهای نفتی نیمی از درآمد ملی را در ایران تشکیل میدهد و بودجه سالانه دولت ایران وابسته به صادرات نفت خام است.