Search
Asset 2

چرا اژه‌ای سیاست «تواب‌سازی» لاجوردی را ادامه می‌دهد؟

غلامحسین محسنی اژه‌ای (رئیس قوه قضاییه) (WIKIMEDIA)

بعد از آخرین سخنرانی غلام حسین اژهای، رئیس قوه قضائیه ایران که از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب ۵۷ خواست که در زمینه توبهپذیر کردن زندانیان، بخصوص بازداشت اعتراضات اخیر به دستگاه قضایی کمک کنند، بار دیگر سیاست توابسازی زندانیان سیاسی و عقیدتی بر سر زبانها افتاد.

رسانههای منتقد از امکان استفاده از روشهای شکنجه دهه شصت با هدف شستشوی مغزی بازداشتشدگان اخیر و سیاست توابسازی سخن میگویند.

روشی که در آن از انواع روشهای شستشوی مغزی و شکنجهها تحت عنوان «تعزیر» برای «احراز توبه» استفاده میشود

اژهای با یادآوری نقش اسدالله لاجوردی، رئیس پیشین زندان اوین و دادستان تهران گفت: «من در اوایل انقلاب شاهد بودم که شهید لاجوردی شبانهروز خود را صرف تربیت واصلاح زندانیان میکرد ودر این راه مجاهدتها به خرج میداد

اژهای در دو سال گذشته نیز از امکان «توبه» زندانیانی که «فساد» میکنند، سخن گفته بود.

جمهوری اسلامی، زندانیان سیاسی و عقیدتی را «زندانیان امنیتی» میخواند.

در چند روز گذشته، رسانههای دولتی خبر دادند که رهبر جمهوری اسلامی، موافقتش را با پیشنهاد قوه قضائیه برای عفو و تخفیف مجازات دهها هزار نفر از متهمان و محکومان اعلام کرده است، اما این «عفو و تخفیف مجازات» مشروط به ابراز ندامت زندانیان است. قوه قضائیه ایران میگوید که «عفو و تخفیف مجازات»‌ها برای بازداشتشدگان اعتراضات اخیر در ایران است.

نهادهای حامی حقوق بشر، این حرکت را نمایشی خواندند. عفو بینالملل، این تصمیم رهبر جمهوری اسلامی را برای فرونشاندن اعتراضهای بینالمللی دانسته و سازمان حقوق بشر ایران نیز آن را حرکتی تبلیغاتی و ریاکارانه خوانده بود.

براساس تعاریف، توابسازی، سیاستی بود که در زندانهای دهه شصت توسط بازجویان و مدیران زندانها اجرا میشد، در این فرایند زندانی بعد از گذراندن شکنجههای متعدد، از اعمال گذشتهاش به اصطلاح «توبه» میکرد. همچنین زندانی وادار میشد تا گذشتهاش را نفی کند و حتی در شکنجه و اعدام دوستان و همفکران سابق خود سهم بگیرد. در اقرارهای تلویزیونی شرکت کند و برای همرزمان یا هم عقیده‌‌های سابقش سخنرانی کند و از گذشته ابراز «توبه» و پشیمانی کند.

چرا توابسازی؟

آیتاله سیدمحمد بهشتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای مقابله با مخالفان جمهوری اسلامی گفته بود: «چنانچه بخواهید ریشه منافقین و گروههای معاند را خشک کنید، باید از کسانی استفاده کنید که با عقیده آنها آشنایی کامل داشته باشد

به همین منظور او و همفکرانش تلاش کردند که از زندانیان سابق برای مقابله با زندانیان سیاسی و عقیدتی استفاده کنند.

به نظر میرسد که دلیل روی آوردن اژهای به «زندانیان مجاهد دوره شاه» برای «احراز توبه» از بازداشتشدگان اعتراضات اخیر، ریشه در همین نگرش داشته باشد.

اسدالله لاجوردی از زندانیان سابق در دوره محمدرضا شاه پهلوی که بخاطر شرکت در ترور حسنعلی منصور یکی از نخستوزیران دوره شاه، مدتی در زندان بود و با کمونیستهای مخالف شاه نیز روابطی داشت، برای گرفتن پست دادستان انقلاب اسلامی در زندان اوین انتخاب شد.

اسدالله لاجوردی، وظیفه داشت تا سیاست توابسازی و سرکوب گسترده زندانیان سیاسی عقیدتی و بخصوص مجاهدین خلق را اجرا کند.

ارتباط توابسازی و شستشوی مغزی

هما کلهری یکی از زندانیانی است که به خاطر همکاری با یک گروه کمونیستی به نام «سازمان راه کارگر» در دهه شصت بازداشت شد. او کتابی به نام «تابوت زندگان» نوشته است که در آن به شرح مراحل «توابسازی» در زندانهای دهه شصت میپردازد. وی در کتابش نوشته است که برای گذراندن دوره محکومیتش در«تابوت» یا «اتاق قبر» نشانده میشد تا سرانجام به عنوان یک «تواب» از گذشتهاش ابراز ندامت کند. به این ترتیب او از نقش زندانی به نقش زندانبان و سرپرست بند زندانیان تغییر هویت داد.

خانواده هما بعد از آزادی وی با مشاهده رفتارهایش به هما میگویند که وی در زندان تحت شستشوی مغزی بوده است.

محمدرضا حسینی از نویسندگان کیهان لندن، در نقد کتاب وی از اصطلاح «شستشوی مغزی خشن» برای توابسازی زندانی سخن میگوید. به نوشته وی، «شستشوی مغزی‌‌ای که در زندانها اعمال میشود از نوع خشن و همراه با انواع شکنجهها و محدودیتها با ایجاد مصنوعی «بحران هویت» و به قصد ایجاد مصنوعی «هویت جدید» و جایگزینی آن بجای هویت اصلی زندانی اجرا میشود

بحث «توبه» هر چند ریشه مذهبی دارد اما روشهای توبه پذیرکردن زندانیان با بهکارگیری تکنیکهای شستشوی مغزی خشن انجام میشود.

ادوارد هانتر، روزنامهنگار برای اولین بار از اصطلاح «شستشوی مغزی» برای توصیف چگونگی به وجود آمدن حکومت کمونیستی در چین برای وادار کردن مردم به همکاری با این نوع حکومت استفاده کرد، به عبارتی شستن مغز برای توصیف پذیرش اجباری مردم برای حمایت از دولت مائویست چین استفاده شد.

در فرایند «شستن مغز» در دولت مائو، شهروندان چینی از افرادی به اصطلاح «مرتجع» به افرادی «درست فکر» تبدیل میشدند، به این معنا که از سنتهای گذشته ناشی از ارزشهای فرهنگ کهن دست میکشیدند و به ارزشهای کمونیستی پایبند میشدند.

اتاقی شبیه تابوت، دو روایت از زندانهای چین و ایران

این اتاقها با هدف از بین بردن یکپارچگی روحیروانی فرد زندانی و درهم شکستن زندانی استفاده میشد.

محمدرضا حسینی در توصیف این روش میگوید که با اعمال بیشترین محدودیتها و شکنجههای جسمی و روانی به زندانیان، همراه با ایجاد ترس، تحقیر، توهین، کتک، لگد، شلاق وبرای ایجاد گسست در «یکپارچگی روانی» زندانی انجام میگرفت.

هما کلهری در شرح اتاق تابوت نوشته است که «اتاقکهایی کوتاه به شکل تابوت روباز با سه دیوار کوتاه ساخته بودند، کف هر قبر یک پتوی تاشده انداخته بودند، ما را مجبور کرده بودند هر روز پانزده ساعت از شش صبح تا فرا رسیدن خاموشی یعنی نُه شب رو به دیوار با چشمبند، بنشینیمرادیو داشت قران پخش میکردبا صدای خیلی بلند، آهنگران پرسوز و گداز نوحه میخواندتکرار و تکرارشبها خاموشی که میزدند رادیوی لعنتی هم خفه میشد

البته چنین روشهای شکنجهای فقط محدود به جمهوری اسلامی نیست و حتی هماکنون نیز در کشور چین نیز در حال انجام است.

هو ژائو، پزشک و تمرینکننده فالوندافا از استان یوننان چین که بخاطر اعتقاد به روش معنوی فالون دافا از اکتبر تا نوامبر ۲۰۱۱ زندانی شده بود، در وبسایت مینگهویی در گزارش تجربهاش نوشته است: «سلول کوچکی که در آن محبوس بودم، محفظهای به شکل تابوت بود که حدود ۱.۵ متر عرض و ۲ متر ارتفاع داشت. رختخوابم در ساعت ۱۰ شب به داخل سلول آورده میشد و در ساعت ۶ صبح آن را میبردند. دستانم را در طول روز از پشت و در شب در جلو میبستند. زنجیرها همیشه با من بودند. پس از اینکه سایر بازداشتشدگان در صبح آنجا را ترک کرده و به کارگاه کار اجباری میرفتند، نگهبانان یک بلندگو در بیرون از سلول راهاندازی میکردند که با صدای شدیداً بلند، قوانین و مقررات زندان را بارها و بارها اعلام میکرد، این کار آنقدر ادامه داشت تا زمانی که زندانیان از یک روز کامل کاری برمیگشتند

هو ژائو نیز نوشته است که مأموران زندان بهطور عمدی او را تحت تزریق با مواد شیمیایی سمی و داروهای مخدر قرار دادند تا به جسم او آسیب برسانند، ثبات روحیروانیاش را از بین ببرند و ارادهاش را تضعیف کنند.

گزارشهای پیروان فالوندافا از زندانهای چین نشان میدهد که مقامات حزب کمونیست چین از روشهای مشابه توابسازی برای پیروان فالوندافا استفاده میکنند و این روش را «تبدیل» مینامند؛ به این معنا که فرد بازداشتشده وادار میشود از عقاید خود به این روش معنوی دست بکشد و به طور کتبی و عملی تعهد بدهد که دیگر در این روش تزکیه نکند. به این ترتیب مقامات زندان از «فرد تبدیلشده» برای جاسوسی و شستشوی مغزی سایر پیروان فالوندافای بازداشتشده استفاده میکنند.

فالوندافا که فالون گونگ نیز نامیده میشود، یک روش معنوی تزکیه بدن و ذهن است که معتقد به اصول جهانی، حقیقت، نیکخواهی، بردباری است. پیروان این روش معنوی بخاطر پایبندی به ایمانشان از سال ۱۹۹۹ میلادی به این سو توسط حزب کمونیست چین آزار و شکنجه میشوند و به قتل میرسند.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی