در سالروز سومین سالگرد حاکمیت طالبان در افغانستان، کارشناسان میگویند که امارت اسلامی برای تغییر بافت جمعیتی شمال و مرکز افغانستان دست به کار شده و همزمان سیاست پاکسازی قومی را در پیش گرفته است.
به گفته آنها، طالبان در نظر دارند که ساکنان وزیرستان پاکستان بخصوص طالبان پاکستان را به همراه خانوادههایشان به اطراف کانال قوشتپه در شمال افغانستان انتقال دهند و همزمان به سیاست کوچ اجباری اقوام ازبک، تاجیک و هزاره در شمال و مرکز افغانستان ادامه میدهند.
کوچ اجباری بخشی از سیاست پاکسازی قومی
یورونیوز در بحبوحه به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان به نقل از کارشناسان افغانستانی گزارش داده بود طالبان همانطور که در دور اول امارت اسلامی به دنبال اجرای سیاست پاکسازی و یکدستسازی قومی در افغانستان بودند، این سیاست را بعد از به قدرت رسیدن مجدد امارت اسلامی، دنبال خواهند کرد.
در دور اول حاکمیت امارت اسلامی طالبان، ملا عبدالمنان نیازی، والی طالبان در ولایت بلخ در سال ۱۳۷۷ در سخنانی در رادیو شریعت اعلام کرد که تاجیکان به تاجیکستان، ازبکها به ازبکستان و هزارهها به گورستان بروند.
کانون وکلای آمریکا تخمین زده است که در همان زمان بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ شهروند هزاره توسط طالبان در دور اول امارت اسلامی در مزار شریف به قتل رسیدند.
در دور دوم امارت اسلامی، هر چند طالبان آشکارا از کشتار گروههای قومی سخن نگفته است، اما سیاست کوچ اجباری اقوام غیرپشتون را در ماههای قبل از تصرف ارگ و نهادهای حکومتی افغانستان آغاز کرد.
در هفته گذشته گزارشهایی درباره دعوا بر سر ۷۰۰ جریب زمین بین هزارهها و کوچیها (عشایر) در منطقه کندیر ولسوالی (شهرستان) گیزاب ولایت ارزگان منتشر شد، طالبان به هزارهها دستور دادهاند که ۳۰ میلیون افغانی به کوچیهای طرف دعوای زمین بپردازند یا اینکه زمینها را به نفع کوچیها ترک کنند.
هزارههای صاحب این زمینها اعلام کردهاند که اسناد مالکیت زمینهایشان را در دست دارند، اما امارت اسلامی حاضر به پذیرش مالکیت آنها نیست، آنها با فشار طالبان به تازگی ۱۵ میلیون افغانی را به کوچیها پرداختهاند. با این حال طالبان اعلام کردهاند که اگر تا دو ماه دیگر ۱۵ میلیون افغانی باقیمانده را نپردازند، باید این زمینها را ترک کنند.
محمدتقی مناقبی، کارشناس مسایل افغانستان و پژوهشگر در گفتگو با اپکتایمز فارسی در اینباره میگوید که طالبان هر چند داعیه دینی و مذهبی دارد، اما کاملا به طور حسابشده برنامه چندین دهه سلطه قومی بر افغانستان را دنبال میکند. استیلای قومی را نیز با سلطه و تصرف زمین انجام میدهد.
به گفته او، پشتونها در جنوب بخصوص در خطوط دیورند از نظر منابع زیرزمینی و زمینی بسیار فقیر هستند، تقریبا هیچ چیزی ندارند، حتی آب مناسب ندارند. به همین دلیل تلاش میکنند زمین حاصلخیز بدست آورند. برای بدست آوردن زمینها در مناطق مختلف به روشهایی متناسب با موقعیت هر منطقه عمل میکنند.
او افزوده است در ارزگان خاص، منطقه گیزاب به دلیل اینکه منطقهای استراتژیک و بسیار حاصلخیز است، طالبان در سال اول به قدرت رسیدن، صاحبان زمین را از طریق ایجاد رعب و وحشت و قتل تحت فشار گذاشتند تا زمینهایشان را رها کنند. در همان زمان حدود ۴ هزار نفر از مردم این منطقه آواره شدند، بعدها بر اثر فشارهای رسانهای و فشار نهادهای حقوق بشری، این قضیه کمی فروکش کرد، اما بسیاری از مردم آواره شده بودند.
این پژوهشگر با اشاره به فرصت دو ماهه طالبان به صاحبان زمین برای پرداخت ۳۰ میلیون افغانی برای بازخرید زمینهایشان میگوید مشابه این ماجرا در منطقه اسمیدان در ولسوالی کوهستانات ولایت سرپل اتفاق افتاده است که طالبان یک ولسوالی کوچکی درست در آنجا درست کردهاند و نام آن را «البدر» گذاشتهاند. همچنین در آن منطقه ۳ تا ۴ هزار خانواده هزاره زندگی میکنند که از سوی طالبان به شدت تحت فشار هستند تا ۳۵ میلیون افغانی به آنها بپردازند یا اینکه زمینهایشان را برای طالبان رها کنند. این خانوادهها به شدت فقیر هستند و توانایی پرداخت چنین مبلغی را ندارند.
به گفته مناقبی، در منطقه «جوی ششپر» که در منطقه ارزگان خاص واقع شده است و مردم در زمان ظاهرشاه با فرمان رسمی او، این منطقه را احیا کردند، نزدیک به هزار خانواده هزاره در این مناطق زندگی میکنند؛ چون اسناد مالکیت زمینهایشان از طرف حکومت وقت به آنها داده شده است، کسی نمیتواند بر سر این زمینها ادعا کند. بنابراین غاصبان زمین به روشهای دیگری متوسل شدهاند. هر روز خبرهایی مبنی بر قتل یکی از ساکنان این منطقه، از بین بردن شبانه درختان، کشتزارها و آزار و اذیت ساکنان منتشر میشود تا مردم مجبور شوند که زمینهایشان را رها کنند و به کوچ اجباری تن بدهند. در مناطق خوات و ناهور در غزنی نیز همین وضعیت وجود دارد.
کانون وکلای آمریکا در بخشی از قطعنامه اخیر خود درباره نسلکشی هزارهها به کوچ اجباری این گروه قومی در افغانستان اشاره کرده و نوشته است که کوچاندن اجباری هزارهها به ابزاری رایج برای طالبان تبدیل شده است. در سه سال گذشته هزاران تن از این گروه قومی از ولایات هلمند، کابل، میدان وردک و بلخ به زور از خانههایشان رانده شدهاند.
در ادامه این قطعنامه آمده است در اوت سال گذشته، در منطقه جوی نو در ولسوالی ارزگان خاص که بخش بزرگی از جامعه هزارهها در آنجا زندگی میکرد، مجبور به ترک خانههایشان شدند. خانوادههایی که با وجود تداوم خشونتها به ماندن در خانه و زمینهایشان ادامه داده بودند، مجبور شدهاند که خانه و زمینهایشان را ترک کنند، به دلیل اینکه طالبان تنها منبع درآمد این خانوادهها یعنی درختان میوه در روستاهای این منطقه را قطع کردهاند و خانهها و مزارع را به آتش کشیدهاند.
مناقبی افزوده است طالبان سیاست غصب زمین را براساس یک تجربه درازمدت تاریخی در افغانستان انجام میدهند که از قرن شانزدهم آغاز شد و تاکنون ادامه دارد، مبنی بر اینکه هر کسی ابزار قدرت و اعمال خشونت را در دست دارد، بر دیگران برتری دارد. اکنون نیز طالبان به دنبال تغییر بافت جمعیتی افغانستان هستند، این سیاست از ۹۰ سال پیش تحت عنوان پروژه ناقلین در افغانستان آغاز شد و طالبان نیز این سیاست را دنبال میکنند.
در مطالعات قومشناسی، یکدستسازی و پاکسازی قومی در کنار هم میآیند، یعنی تلاشی با استفاده از زور و اجبار با کوچاندن اجباری، مهاجرت و کشتار قومی برای یکدست کردن قومی یک منطقه اعمال میشود.
پروژه کانال قوشتپه و تغییر جغرافیای تروریسم
کارشناسان معتقدند که پروژه کانال قوش تپه یکی از بزرگترین طرحهای آبی در شمال افغانستان است. این کانال قرار است ۲۰ درصد از منابع آبی آمودریا را به خود اختصاص دهد. اگر این پروژه با موفقیت بهرهبرداری شود، باعث رونق کشاورزی در شمال افغانستان میشود، اما آگاهان سیاسی معتقدند که بهرهبرداری از این پروژه به زیان کشور ازبکستان و تغییر جغرافیای تروریسم منجر خواهد شد.
از آنجایی که شمال افغانستان با کشورهای آسیای میانه هممرز است، دروازه ورود به کشورهای آسیای میانه به شمار میرود. انتقال طالبان پاکستان به شمال افغانستان میتواند به بیثباتی آسیای میانه و تغییر جغرافیای تروریسم منجر شود.
کاظم امینی، پژوهشگر تاریخ، روزنامهنگار و استاد سابق دانشگاه در ولایات شمالی افغانستان در اینباره به اپکتایمز فارسی میگوید: «در ماههای نخستین تحویل قدرت از سوی حکومت جمهوری به امارت اسلامی، من به عنوان استاد در یکی از دانشگاههای بلخ تدریس میکردم. در همان زمان در ولسوالی کلدار، طالبان اعلام کردند ترکمنهایی که در این منطقه زندگی میکنند، باید خانههایشان را ترک کنند و حدود ۷ یا ۸ کیلومتر دورتر از دریای آمو، ساکن شوند و به دشتها بروند.»
به گفته او، مدتی بعد از تخلیه مناطق اطراف آمودریا، طالبان به پروژه کانال قوشتپه و انتقال طالبان پاکستان و ناقلین از سرزمین دیورند به این مناطق مشغول شدند. همزمان با آغاز فاز دوم پروژه کانال قوشتپه در مناطق اطراف این کانال، کوچ اجباری و غصب زمینهای ترکمنها، تاجیکها و ازبکها در این مناطق ادامه دارد. در ولسوالیهای شیرینتگاب و میمنه در فاریاب، ولسوالی برغه بغلان، ارگوی بدخشان و رستاق دشت قلعه ولایت تخار تنشهای زمین و کوچ اجباری صاحبان ملکیتها (املاک) به شدت جریان دارد، اما از چشم رسانهها دور مانده است.
او همچنین با اشاره به مواردی از دعوای ناقلان از صاحبان زمین محلی در مناطق شمال که خودش شاهد این دعاوی بوده است، افزوده است که در ولایات شمالی بخصوص در ولسوالیهای خواجه سبزهپوش و شیرینتگاب که در شاهراه میمنه و مزار شریف موقعیت دارند و ولسوالی قیصار که در فاصله بین ولایات بادغیس و فاریاب موقعیت دارد، موارد بسیار زیادی از دعواهای زمین میان «ناقلین پشتون» و ازبکهای صاحب زمین در جریان است.
به گفته این پژوهشگر، غاصبان زمین با سندسازی، خشونت و در برخی موارد طالبان با بهانه اینکه صاحبان زمین با حکومت قبلی افغانستان یا یکی از قومندانها (فرمانده) در ارتباط بوده است، زمین این افراد را غصب میکنند.
او میافزاید هدف از دعواهای زمین در شمال افغانستان این است که مردمان بومی ترک زبان و فارسی زبان از این منطقه استراتژیک افغانستان رانده شوند.