Search
Asset 2

رقابت آمریکا و چین در برمه

آمریکا و چین در برمه (میانمار) در تقابل با یکدیگر قرار گرفته‌اند. پکن به دولت و برخی از نیروهای مقاومت کمک مالی می‌کند اما واشینگتن از جنبش دموکراتیک حمایت می‌کند.
نگهبانی اعضای گروه مسلح اقلیت قومی ارتش آزادی‌بخش ملی تانگ در حوالی معبدی در اردوگاه تپه‌ای که آن را از چنگ ارتش برمه درآورده‌اند، نامسان، شمال ایالت شان در برمه، ۱۳ دسامبر ۲۰۲۳. (STR/AFP via Getty Images)

نویسنده: دکتر آنتونیو گراسفو

آمریکا و چین در برمه (میانمار) در تقابل با یکدیگر قرار گرفته‌اند. پکن به دولت و برخی از نیروهای مقاومت کمک مالی می‌کند تا سرمایه‌گذاری‌های خود را ایمن نگه‌دارد و دسترسی نامحدود خود به منابع این کشور را تضمین کند، اما واشینگتن از جنبش دموکراتیک حمایت می‌کند.

تقابل آمریکا و حزب کمونیست چین شامل حوزه‌های نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی می‌شود و کل قاره‌ها، قطب شمال، فضا و اقیانوس‌ها را دربرمی‌گیرد.

برمه از سال ۱۹۴۸ درگیر جنگ داخلی بوده و اکنون به جبهه دیگری بدل شده که در آن آمریکا سعی دارد دموکراسی را به‌عنوان جایگزین نفوذ سوداگرانه حزب کمونیست چین ترویج کند که در پی همکاری با دولت درمانده برمه و کشاندن آن به سمت محور پکن است.

اقدام حزب کمونیست چین در افزودن برمه به حوزه تحت نفوذ خود، با تضعیف نفوذ آمریکا در منطقه، مختل کردن تلاش‌های این کشور در راستای تقویت دموکراسی و افزایش سلطه چین در منطقه هند-آرام، که منافع و ائتلاف‌های آمریکا را به چالش می‌کشد، امنیت ملی ایالات متحده را به شکل جدی تهدید می‌کند. کریدور اقتصادی چین-میانمار، که بخشی از ابتکار کمربند و جاده محسوب می‌شود، هنوز در دست توسعه است، اما پس از تکمیل به چین اجازه می‌دهد که مستقیماً به اقیانوس هند دسترسی پیدا کند. این مسئله نگرانی‌های امنیتی قابل‌توجهی برای آمریکا و هند- متحد منطقه‌ای کلیدی- ایجاد می‌کند. کریدور اقتصادی چین-میانمار شامل یک مسیر ریلی از استان یون‌نان چین به بندر چینی خلیج بنگال در برمه می‌شود که عملاً به نیروی دریایی چین اجازه می‌دهد که مسیرهای حیاتی حمل‌و‌نقل نفت از خاورمیانه به دیگر نقاط جهان را مختل کند.

مناقشه برمه مقوله پیچیده‌ای است، اما محور اصلی آن جنگ بین شورای اداری دولت- که در کودتای نظامی سال ۲۰۲۱ به قدرت رسید- و شبه‌نظامیان دموکراسی‌خواه است. شورای اداری دولت آخرین نمونه خونتای نظامی در صف طویل حکومت‌های نظامی است. در دوره‌های قبلی، مقاومت عمدتاً از جانب گروه‌های مسلح قومی صورت می‌گرفت؛ گروه‌هایی متشکل از ۱۳۵ اقلیت قومی برمه که برای مبارزه با دولت نظامی شکل گرفته‌اند. از زمانی که کودتا به سرنگونی اتحادیه ملی دموکراسی آنگ سان سوچی انجامید، مقاومت از جنگل‌ها به شهرها کشیده شد. اکنون، نیروهای مدافع خلق- متشکل از اکثریت برمه‌ای‌ها و شهرنشینان- در کنار شورشیان قومی برای غلبه بر نیروهای خونتای، که به تاتماداو معروف هستند، می‌جنگند. اکثر نیروهای مدافع خلق و گروه‌های مسلح قومی از دولت وحدت ملی حمایت می‌کنند؛ دولتی در تبعید که برای اولین‌بار از کمک اقلیت‌های قومی نیز سود می‌برد.

مسیر این جنگ به شکل فزاینده‌ای تحت تأثیر نفوذ متقابل حزب کمونیست چین و آمریکا پیش می‌رود که باعث ایجاد دودستگی در بین مخالفان شده است. اقتصاد برمه در پی سال‌ها درگیری رو به افول است. این درحالی است که نیروهای مقاومت بیشتر قلمرو این کشور را تحت کنترل خود دارند که حدود ۸۰ درصد از خاک این کشور را شامل می‌شود. با این‌حال، تاتماداو به واسطه حمایت دیپلماتیک، مالی و تسلیحاتی حزب کمونیست چین به جنگ ادامه می‌دهد.

آمریکا که خود را غیر از تحریم پکن به‌طور عمده از این مناقشه دور نگه‌داشته، به شکلی محتاطانه با دولت وحدت ملی وارد تعامل شده و امیدوار است که به تقویت دموکراسی کمک کند. در مقابل، چین از گروه‌های مسلح قومی خواسته که با دولت وحدت ملی همکاری نکنند. گروه‌هایی مانند ارتش ایالتی متحد وا، که قدرتمندترین و نزدیک‌ترین گروه به چین محسوب می‌شود، بنا به درخواست پکن با دولت آتش‌بس کرده است.

ارتش ایالتی متحد وا که با چین هم‌مرز است، یکی از ثروتمندترین و مسلح‌ترین گروه‌های شبه‌نظامی است که از دادوستد مستقیم با چین سود می‌برد. ارتش ایالتی متحد وا در جنگ حضور ندارد، اما برای بسیاری از نیروهای شورشی قومی که با دولت در جنگ هستند سلاح می‌سازد. این اقدام با منافع چین سازگار است، زیرا پکن تمایلی به پیروزی هیچ‌کدام از طرفین ندارد، بلکه ثبات در حوزه‌های سرمایه‌گذاری و کریدورهای تجاری خود را ترجیح می‌دهد.

اکثر سربازان ارتش ایالتی متحد وا نام‌های چینی دارند و به دو زبان وا و چینی صحبت می‌کنند. دیگر گروه‌های قومی از خودداری ارتش ایالتی متحد وا از جنگ  ناامید شده‌اند. این درحالی است که مشارکت این گروه می‌تواند ورق را علیه تاتماداو برگرداند. با این‌حال، این اقدام برخلاف منافع چین است. ارتش اتحاد ملی دموکراتیک میانمار نیز از جمله گروه‌های قدرتمندی است که به همراه ارتش آزادی‌بخش ملی تانگ و ارتش آراکان «اتحاد سه برادری» را تشکیل داده است. پکن از ارتش اتحاد ملی دموکراتیک میانمار خواسته که از کمک به دولت وحدت ملی، به دلیل هم‌سویی با غرب، دست بردارد، چراکه این اقدام موقعیت راهبردی چین را در برمه تهدید می‌کند.

دنگ شیجون، فرستاده ویژه چین، ظاهراً از شبه‌نظامیان قومی مانند ارتش ایالتی متحد وا خواسته که از کمک به ارتش اتحاد ملی دموکراتیک میانمار دست بردارند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، در نشستی در ماه اوت به «سه رکن اساسی» برای خونتای نظامی برمه و رهبران قومی اشاره کرد: از جنگ داخلی اجتناب کنید، عضو آسه‌آن بمانید و از دخالت خارجی- دولت دموکراتیک در تبعید- جلوگیری کنید. ارتش اتحاد ملی دموکراتیک میانمار در ماه سپتامبر اعلام کرد که دیگر با دولت وحدت ملی همکاری نمی‌کند و عملیات برنامه‌ریزی‌شده خود را برای تصرف ماندالی که جزو آخرین سنگرهای دولت محسوب می‌شود لغو خواهد کرد.

چین پیشبرد منافع اقتصادی و راهبردی خود را در اولویت قرار می‌دهد، اما آمریکا به‌طور سنتی از نیروهای دموکراتیک حمایت کرده و رژیم‌های نظامی برمه را تحت تحریم قرار داده است. آمریکا به دولت وحدت ملی اجازه داد که در واشینگتن یک دفتر ارتباطی باز کند، اما هنوز آن را به‌عنوان دولت قانونی برمه به رسمیت نشناخته است. دولت وحدت ملی همچنان تحت حمایت کشورهای غربی قرار دارد که از جمله می‌توان به حمایت مالی آمریکا و اروپا اشاره کرد که البته به اقلام غیرکشنده محدود می‌شود.

مشارکت پکن در روند صلح برمه و میانجی‌گری برای توافق آتش‌بس تحت تأثیر منافع شخصی است که در وهله اول با هدف تثبیت اوضاع برای حفاظت از منافع اقتصادی این کشور انجام می‌گیرد. خونتای برنامه خود را برای برگزاری یک انتخابات دموکراتیک در سال ۲۰۲۵ اعلام کرده که چین نیز از آن حمایت می‌کند. با این‌حال، این حمایت نوعی خودنمایی و فضل‌فروشی است، زیرا ناظران غربی این انتخابات را نامشروع می‌دانند. احزاب کلیدی اپوزیسیون از جمله لیگ ملی برای دموکراسی، که در هردو انتخابات دموکراتیک قبلی به پیروزی رسید، به اجبار منحل شده و صلاحیت شرکت در انتخابات را ندارند.

اگر جنگ خاتمه یابد، مقاومت گروه‌های مسلح قومی می‌تواند مانع از تدوین یک سیاست خارجی واحد شود، زیرا ممکن است که برخی از گروه‌های مسلح قومی به تعامل مستقیم با چین ادامه دهند. تکمیل کریدور اقتصادی چین-میانمار و سلطه ادامه‌دار چین می‌تواند دولت برمه را به دست‌نشانده چین تبدیل کرده و آن را با محور ضدآمریکایی حزب کمونیست چین، که روسیه، ایران و کره شمالی را نیز شامل می‌شود، همراه کند.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: دکتر آنتونیو گراسفو تحلیلگر اقتصادی چین است که بیش از ۲۰ سال را در آسیا سپری کرده است. آقای گراسفو فارغ التحصیل دانشگاه ورزش شانگهای است، دارای مدرک ام‌بی‌ای چین از دانشگاه شانگهای جیائوتنگ است و در حال حاضر در دانشگاه نظامی آمریکا در رشته دفاع ملی تحصیل می‌کند. او نویسنده کتاب «فراتر از کمربند و جاده: گسترش اقتصادی جهانی چین» (۲۰۱۹) است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی