
خبرنگار تلویزیون، خسته از سالها اعلام اخبار بد، تصمیم به تغییر میگیرد
خبرنگار تلویزیون به خاطر اعلام اخبار بد تغییر کرد
چرا خیلی از اخباری که میبینیم اخبار بدی هستند؟ آیا به این دلیل است که جهان، به مکانی مملو از غم و اندوه و سختی تبدیل شده است؟ یا به این دلیل است که ما جذب اخباری با مضامین ناراحت کننده میشویم؟
«کارا جونز»، خبرنگار در این خصوص میگوید: «یکی از دلایلی که ما به اخبار بد توجه میکنیم این است که ما به خوب و درست پیش رفتن اوضاع توجه داریم و بنابراین وقتی که موضوعی یا چیزی اشتباه رخ میدهد، نظر ما را به خود جلب میکند.»
وی درباره تغییر زندگی خودش چنین میگوید:
جونز که خبرنگار بوستون است، یک روز به طور تصادفی خبر مرگ مادر یک نوجوان را بر اثر حادثه اعلام میکند. وی میگوید که این روز هم مثل بقیه روزها بود. او در طول ۱۰ سال کارش در اخبار تلویزیون، اغلب از خبرهای غمانگیزی چون تصادف ماشین، تعداد تلفات حوادث صحبت میکرد.
همان روز جونز تصادفا از کنار خانه زنی که در تصادف درگذشته بود، میگذرد. دخترش خود را به سمت جونز رساند و گفت: «چه اتفاقی برای مادرم افتاده است؟ میدانم که چیزی اتفاق افتاده است. پدرم به من گفت اینجا صبر کنم. من فقط خبر مرگ یک نفر در تصادف را شنیدم. مادرم بوده؟»
بدون اینکه جونز چیزی بگوید، همکارانش که در کنار وی بودند این خبر را تأیید میکنند.
در همین موقع بود که جونز فهمید نمیتواند بدون داشتن هیچ احساسی به فعالیتش ادامه دهد. بنابراین تصمیم گرفت قرارداد خود را با ایستگاه تلویزیونی به پایان برساند و از این به بعد اخبار شاد را پوشش دهد.
اولین کاری که وی انجام داد در مورد داستان دختری به نام «کای لی هاریوت» بود. کای وقتی سه ساله بود و روی ایوان خانه مشغول بازی بود، به ضرب گلوله مجروح شده است. کای به دلیل این جراحت فلج شد اما با این وجود در سنین نوجوانی، دختری پر جنب و جوش و پرانرژی بوده است.
یک سال پس از اینکه داستان هاریوت توسط جونز منتشر شد، دختر در جلسه محکومیت مردی که او را به ضرب گلوله زخمی کرده بود، وی را بخشید واز قاضی خواست که با مرد متهم ملایم برخورد کند. جونز نیز گفت: «من در دادگاه شاهد حضور انرژی قدرتمندی بودم، قدرت بخشش. اینکه یک دختر جوان طی یک عمل جسورانه بتواند ضارب را ببخشد.»
درست از زمانی که قرارداد جونز در بخش تلویزیون بوستون به پایان رسید، جونز برای کشف خودش تلاش کرد.
او که در بوستون خبرنگار اخبار تلویزیون بود، با رفتن به مکانی دیگر، سعی کرد تا آنچه را که واقعا میخواهد، پیدا کند.
به همین دلیل وی به شیلی رفت. سپس داوطلب کمک به یک یتیم خانه در بولیوی شد و از طریق هیمالیا ۵۴۶ مایل سراسر شمال اسپانیا را پیمود و بعد در هند یوگا یاد گرفت. در پایان از سفر بازگشت و به ایالات متحده رفت و تبدیل به یک قصه گو شد.
او به سان فرانسیسکو نقل مکان کرد و سازمانی برای نقل داستانهای خوب تأسیس کرد. این داستانها به تولید فیلم نیز انجامید.
همچنین مردان بی خانمان را تشویق میکرد که دوباره روی پای خود بایستند و سپس از داستان یک دختر در روستای کوچکی در هند با عنوان یک مبارز نام برد.
وی حرفه گزارشگری را تقریبا ۱۰ سال پیش ترک کرد و شروع به گفتن داستانهای خوب کرد که بیشتر آنها به فیلم تبدیل شدهاند. این فیلمها اغلب به کمک سازمانهای غیر انتفاعی نه تنها برای کمک به افراد و الهام بخشیدن به بینندگان استفاده میشود، بلکه برای تقویت سازمان نیز هست.
فکر می کنم که به هر چه تمرکز کنیم، همان میشود.
«کارا جونز»، بنیانگذار مؤسسه داستان سرایان برای خوبی
جونز گفت که فکر می کنم که به هر چه تمرکز کنیم، همان رشد میکند و همانطور که ما توجه خود را به همه مسائل منفی در جهان معطوف کنیم، باعث میشود که نتوانیم پیشرفت کنیم. وی در ادامه گفت که داستانهای خوب جایگزین مناسبی برای اخبار بد هستند. آنها میتوانند تعادل خبر بد را تنظیم کنند و باعث میشود تمرکز بر راه حل مسئله باشد.
وی همچنین گفت که باور نمیکنم ما به تنهایی حامل خبر خوب باشیم. چیزهای بد در جهان اتفاق میافتد و این اخبار منعکس کننده این وقایع تلخ هستند. این اخبار در مورد مسائل مربوط به امنیت عمومی حتی بیشتر است. جونز معتقد است که خبرهای بد تمام رسانهها را پر کرده است و تصویر نادرستی از جهان به همه ارائه میدهد.
جونز در مقام یک قصهگو میگوید که نقشش در داستان گویی تقویت رویکرد مثبت در مردم است.
وی درباره کار جدید خود گفت که این قدرت و یک هدیه است؛ چراکه شما وارد زندگی مردم میشوید و در حالی که در صمیمیترین لحظات آنها هستید، در همین حین درسهای بزرگی را یاد بگیرید.