سال ۲۰۲۴ سالی پرحادثه و پر از تحولات بزرگ در عرصههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی بود که تأثیرات عمیقی بر جهان گذاشت. این سال با انتخاب دوباره دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا، سقوط حکومت بشار اسد در سوریه، و ادامه جنگ فرسایشی میان روسیه و اوکراین، صحنهای از تغییرات بزرگ در نظام بینالمللی را رقم زد. همچنین، منطقه خاورمیانه شاهد تنشهای بیسابقهای بین جمهوری اسلامی و اسرائیل بود که پیامدهای گستردهای به همراه داشت.
در کنار این تحولات سیاسی و نظامی، بحرانهای اقتصادی در کشورهای مختلف، بهویژه در ایران، چالشهای جدی برای مردم و دولتها ایجاد کرد. از سقوط ارزش پول ملی ایران تا تشدید بحران انرژی و بیکاری، شرایط اقتصادی بسیاری از جوامع را به سمت بحرانهای عمیقتر سوق داد. در همین حال، تغییرات در رهبری سازمانهایی چون حزبالله و حماس، ساختار قدرت در منطقه را تحت تأثیر قرار داد.
این گزارش تلاش میکند تا با بهرهگیری از آمار و تحلیلهای موجود، به بررسی مهمترین رویدادهای سال ۲۰۲۴ بپردازد و تصویری جامع از تأثیر این وقایع بر آینده جهان ارائه دهد.
جنگ فرسایشی روسیه و اوکراین
نوزدهم نوامبر ۲۰۲۴ هزارمین روزی بود که روسیه به اوکراین حمله کرد. این جنگ به عقیده بسیاری از کارشناسان نظامی و سیاسی هیمنه روسیه را در هم شکسته است، چراکه این کشور مجاب شده از کره شمالی ۱۰ هزار سرباز سرباز و از جمهوری اسلامی تجهیزات نظامی دریافت کند.
بر اساس گزارش شورای روابط خارجی آمریکا، در این جنگ سهساله، تلفات و مجروحات روسیه حدود ۱۱۵ هزار کشته و ۵۰۰ هزار زخمی و برای اوکراین ۴۳ هزار کشته و ۳۷۰ هزار زخمی بوده است.
بر اساس نوشته این نشریه، روسیه برتری مشخصی در مردان و مواد دارد. با این حال، اقتصاد آن در حال تزلزل است. در همین حال، ارتش اوکراین به لبه پرتگاه رانده شده و حمایت غرب ممکن است متزلزل شود. درخواستها برای آتشبس از طریق مذاکره افزایش یافته است. با این حال و با توجه به شرایط اقتصادی روسیه، به نظر میرسد که ولادمیر پوتین، برای توافق احتمالی آماده باشد.
اقتصاد متزلزل چین در سال ۲۰۲۴
اقتصاد چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، در سال ۲۰۲۴ با مشکلات قابل توجهی مواجه شد. در سهماهه سوم، رشد اقتصادی چین به کمترین میزان از اوایل سال ۲۰۲۳ رسید. هرچند آمار مصرف و تولید صنعتی در ماه گذشته توانست از پیشبینیها فراتر رود، اما بحران در بخش املاک همچنان یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی پکن باقی ماند. این وضعیت، تلاشهای چین برای احیای رشد اقتصادی را به چالش کشید.
بر اساس نظرسنجی رویترز، اقتصاد چین سال ۲۰۲۴ را احتمالاً با رشدی معادل ۴.۸ درصد به پایان برساند که کمتر از هدف تعیینشده توسط پکن خواهد بود. همچنین پیشبینی میشود که رشد اقتصادی این کشور در سال ۲۰۲۵ به ۴.۵ درصد کاهش یابد. اقتصاددانان بلومبرگ نیز اعلام کردند که اقتصاد چین در سهماهه سوم سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته تنها ۴.۵ درصد رشد کرده است، که پایینترین سطح از مارس ۲۰۲۳ محسوب میشود. با این حال، میانگین رشد اقتصادی در ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۴ همچنان در حدود ۴.۹ درصد باقی ماند که نزدیک به هدف سالانه پکن یعنی ۵ درصد است.
در همین حال، نشانههایی از تلاش سیاستگذاران چینی برای مواجهه با این چالشها دیده میشود. پکن به دنبال تقویت تقاضای داخلی است و این موضوع را پس از بهبود بخش صنعتی، در رتبه دوم اولویتهای اقتصادی خود برای سال ۲۰۲۴ قرار داده است.
آینده نامشخص سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۴ با چالشهای بیسابقهای در حوزههای سیاسی و اقتصادی روبرو شد. دو کشور بزرگ این اتحادیه، فرانسه و آلمان، دچار بحرانهای جدی سیاسی شدند و دولتهای هر دو کشور با خطر فروپاشی مواجه شدند. این بیثباتی سیاسی تأثیر مستقیمی بر شرایط اقتصادی اتحادیه اروپا گذاشت.
اقتصاد آلمان، بهعنوان بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپا، با کاهش رشد اقتصادی و ورود به رکود مواجه شد، وضعیتی که بر کل منطقه تأثیر منفی گذاشت. در عین حال، احتمال اعمال تعرفههای تجاری از سوی ایالات متحده علیه کالاهای اروپایی، چشمانداز اقتصادی این اتحادیه را پیچیدهتر کرده است. این شرایط، آینده سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا را با ابهام و چالشهای بیشتری روبرو کرده است.
بازگشت دونالد ترامپ به ریاستجمهوری ایالات متحده
یکی از مهمترین اتفاق سال ۲۰۲۴ انتخابات آمریکا و پیروزی دونالد ترامپ در این انتخابات بود. در نوامبر ۲۰۲۴، دونالد ترامپ بار دیگر بهعنوان چهلوهفتمین رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد. بازگشت ترامپ به قدرت، سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا را تحت تأثیر قرار میدهد. او وعده داد تا سیاست «اول آمریکا» را با شدت بیشتری اجرا کند و همچنین توافقات بینالمللی مانند برجام و پیمان اقلیمی پاریس را مجدداً بازنگری کند. سیاستهای اقتصادی ترامپ درخصوص کشورهای مختلف وضعیت خاصی برای کشورها رقم خواهد زد. تعرفههای تجاری مهمترین دغدغه کانادا و نیز کشورهای رقیب ماند چین و کشورهای اروپایی است.
کشته شدن رهبران حزبالله و حماس
سال ۲۰۲۴ برای منطقه خاورمیانه پر از اتفاقات غافلگیر کننده بود. اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، برای شرکت در مراسم تحلیف پزشکیان به تهران سفر کرده بود. اما در بامداد ۱۰ مرداد ۱۴۰۳، او به همراه محافظ شخصیاش در تهران کشته شد. این رویداد موجی از واکنشها و گمانهزنیها را به همراه داشت و به بحرانهای سیاسی و امنیتی برای جمهوری اسلامی دامن زد.
در دیماه ۱۴۰۳، یسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل، بهطور علنی تأیید کرد که این کشور در ترور اسماعیل هنیه دست داشته است. این افشاگری نهتنها تنشها در منطقه را افزایش داد، بلکه به تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتیاش منجر شد.
پس از کشته شدن هنیه، یحیی سنوار در ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ به عنوان رئیس جدید دفتر سیاسی حماس انتخاب شد. با این حال، دوران رهبری او نیز بسیار کوتاه بود. در تاریخ ۲۵ مهر ۱۴۰۳، یحیی سنوار در یک درگیری نظامی با ارتش اسرائیل کشته شد.
از سوی دیگر، حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، توسط اسرائیل و با استفاده از فرود ۸۰ تا ۸۵ بمب سنگرشکن یک یا دو تنی ساخت آمریکا، روی مقر حزبالله، کشته شد. با وجود شدت حملات، گزارشها حاکی است که جسد حسن نصرالله سالم مانده بود و علت مرگ او به احتمال زیاد ناشی از شوک، ضربه ناشی از انفجار، یا استنشاق گازهای سمی حاصل از بمباران بوده است.
بعد از این اتفاقات درگیری جمهوری اسلامی و اسرائیل به شکل مستقیم درامده و تحوات زیادی را در منطقه ایجاد کرد.
سقوط بشار اسد و تحول بزرگ در خاورمیانه
در ۱۸ آذر ۱۴۰۳، هیئت تحریر شام به رهبری احمد الشرع، ملقب به محمد جولانی، پس از ۱۰ روز نبرد موفق شد کنترل کامل دمشق را به دست گیرد. بشار اسد و خانوادهاش پس از این شکست به روسیه گریختند. سقوط دمشق نهتنها پایان حکومت اسد را رقم زد، بلکه باعث از دست رفتن پایگاههای نظامی و استراتژیک جمهوری اسلامی در سوریه شد. اعتراضات مردم سوریه بیش از ده سال طول کشیده و بر اساس برخی از اخبار بیش از ۶۰۰ هزار نفر کشته و میلیونها نفر در این کشور آواره شدند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی سالانه بیش از دو میلیارد دلار برای حفظ رژیم اسد در سوریه هزینه کرده بود. محمد الجلالی، آخرین نخستوزیر حکومت بشار اسد، در مصاحبهای با میدلایست اظهار داشت: «ایران ماهانه دو میلیون بشکه نفت به سوریه میداد و یک میلیون بشکه نفت نیز از ما میخرید. علاوه بر این، ایران از ابتدای بحران سوریه سالانه سه میلیارد دلار به این کشور کمک کرده است. بدهی سوریه به ایران اکنون بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار است.»
با این حال، حکومت جدید سوریه جمهوری اسلامی را عامل اصلی ویرانیهای این کشور میداند. دولت جدید سوریه اعلام کرده که ایران باید به دلیل خسارات ناشی از مداخلهاش، ۳۰۰ میلیارد دلار به این کشور غرامت پرداخت کند. به گزارش سایت خبری لبنانی «المدن،» حکومت سوریه در حال آمادهسازی مدارک برای ارائه به دادگاههای بینالمللی به منظور مطالبه این غرامت است.
سقوط هلیکوپتر رئیسجمهور ایران
در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور دولت سیزدهم، به همراه وزیر امور خارجه و تعدادی از مقامات محلی در سفری به تبریز، در نزدیکی روستای ورزقان در شمال استان آذربایجان شرقی سقوط کرد و تمامی مسافران آن کشته شدند. رئیسی برای افتتاح سد خداآفرین و سد قیز قلعهسی (قلعه دختر) به این استان سفر کرده بود.
این حادثه باعث شکلگیری شایعات و گمانهزنیهای فراوانی در ایران شد. برخی رسانهها و افراد احتمال عمدی بودن این سقوط را مطرح کردند، اما تاکنون هیچ مدرکی در تأیید این ادعا ارائه نشده است.
در تیرماه همان سال و پس از این حادثه، انتخابات زودهنگامی برای تعیین رئیسجمهور جدید برگزار شد. این انتخابات در دو مرحله انجام گرفت و در نهایت، در ۱۵ تیر ۱۴۰۳، مسعود پزشکیان، نامزد جبهه اصلاحات، به عنوان چهاردهمین رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
در مرحله دوم انتخابات، رقابت میان سعید جلیلی، که از حمایت اصولگرایان یا طیف راست برخوردار بود، و پزشکیان، که اصلاحطلبان و جناح چپ از او حمایت میکردند، صورت گرفت. بر اساس آمار اعلامشده توسط وزارت کشور جمهوری اسلامی، حدود ۴۹ درصد از واجدین شرایط در این انتخابات شرکت کردند. پزشکیان با کسب حدود ۱۶ میلیون رأی در برابر ۱۳ میلیون رأی جلیلی، به پیروزی دست یافت.
پیروزی پزشکیان موجی از امید را در میان طرفداران حکومت و اصلاحطلبان ایجاد کرد. مهمترین عاملی که باعث این شور و هیجان شد، اعلام تمایل دولت جدید برای آغاز مذاکرات با غرب و ایالات متحده آمریکا بود. اما چند ماه بعد، مشخص شد که این امیدواری بیاساس بوده و جمهوری اسلامی در این مذاکرات موفق به کسب امتیاز خاصی از غرب نشده و آمریکا و کشورهای اروپایی هم چندان رغبتی برای مذاکره با جمهوری اسلامی ندارند. حتی به دلیل رعایت نکردن جمهوری اسلامی در بخش انرژی هستهای پرونده ایران را برای فعال شدن مکانیزم ماشه در آینده به سازمان ملل بردند.
این رویدادها نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران به شمار میآیند که نشاندهنده پیچیدگیها و چالشهای پیش روی جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و بینالمللی هستند.
درگیری مستقیم اسرائیل و جمهوری اسلامی
تنشهای جدید میان اسرائیل و جمهوری اسلامی با حمله هوایی اسرائیل به ساختمانی مجاور سفارت ایران در دمشق در ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ آغاز شد. در این حمله، ۱۶ نفر از جمله سرتیپ محمدرضا زاهدی و محمدهادی حاجی رحیمی، دو فرمانده ارشد نیروی قدس سپاه پاسداران، کشته شدند. دنیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل، در واکنش به این رویداد اعلام کرد: «بر اساس اطلاعات ما، این ساختمان نه یک کنسولگری بوده و نه یک سفارت، بلکه یک مرکز نظامی نیروی قدس سپاه پاسداران بود که در پوشش یک سازه غیرنظامی در دمشق پنهان شده بود.»
در پاسخ به این حمله، جمهوری اسلامی عملیات «وعده صادق ۱» را اجرا کرد و حدود ۳۰۰ موشک و پهپاد به سمت اسرائیل شلیک کرد. با این حال، تنها پنج موشک بالستیک به اهداف خود اصابت کردند که از این میان، تنها یک دختر ۱۰ ساله زخمی شد.
چند ماه بعد، در ۱۰ تیر ۱۴۰۳، و در پی کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران و مرگ حسن نصرالله، جمهوری اسلامی عملیات دیگری به نام «وعده صادق ۲» را آغاز کرد. در این عملیات، ۲۰۰ موشک بالستیک شامل موشک هایپرسونیک فتاح و خیبرشکن از مراکز مختلف در حومه تهران، کاشان، تبریز، شیراز و کرمانشاه در دو موج به سوی اسرائیل شلیک شد.
اسرائیل در واکنش به این حملات، در ۵ آبان ۱۴۰۳ عملیات گستردهای با نام «روزهای توبه» علیه ایران انجام داد. این عملیات شامل سه موج حملات هوایی بود که در آن بیش از ۱۰۰ جنگنده از جمله اف-۱۶ فایتینگ فالکن، اف-۱۵ ایگل و اف-۳۵ لایتنینگ ۲ با پرواز ۲,۰۰۰ کیلومتری از موشکهای بالستیک هواپایه برای هدف قرار دادن نقاط حساس استفاده کردند. در این حملات، چهار نفر از نیروهای کادر ارتش ایران و یک نگهبان کشته شدند. مقامات اسرائیلی می گویند که در اثر این حملات، سیستم سامانه دفاعی هوایی جمهوری اسلامی از بین رفته و ناکارامد شده است.
این تبادل حملات نشاندهنده اوج تنش میان اسرائیل و جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ بود که با پیامدهای منطقهای گسترده همراه شد.
تشدید بحرانهای اقتصادی و بازی با کلماتی مقامات جمهوری اسلامی
در نیمه دوم سال ۱۴۰۳، شرایط اقتصادی ایران بهمراتب وخیمتر از گذشته شد. ارزش پول ملی کاهش شدیدی یافت و نرخ دلار به حدود ۸۰ هزار تومان رسید. بازار طلا و سکه نیز رکوردهای جدیدی ثبت کردند؛ بهطوریکه قیمت سکه در روزهای پایانی سال ۲۰۲۴ میلادی به ۵۶ میلیون تومان و هر گرم طلا به بیش از پنج میلیون تومان رسید. این در حالی است که در نخستین روزهای آغاز به کار مسعود پزشکیان بهعنوان رئیس دولت چهاردهم، نرخ دلار حدود ۵۹ هزار تومان، قیمت سکه ۴۱ میلیون تومان و هر گرم طلا حدود سه میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود.
با وجود این وضعیت بحرانی، آمارهای رسمی جمهوری اسلامی از کاهش تورم به ۳۰ درصد حکایت دارد؛ اما بسیاری از کارشناسان این آمارها را غیرواقعی میدانند و معتقدند فشار تورمی بر اقشار کمدرآمد همچنان رو به افزایش است.
-بحران بیکاری و رکود اقتصادی
یکی از بحرانهای جدی اقتصادی ایران، افزایش نرخ بیکاری بهویژه در میان جوانان و تحصیلکردگان است. طبق گزارش مرکز آمار ایران، در تابستان ۱۴۰۳ سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران به ۴۳.۹ درصد رسید. این نرخ در میان زنان و در مناطق شهری نسبت به مردان و مناطق روستایی بالاتر بوده است. همچنین، سهم جمعیت شاغل فارغالتحصیل آموزش عالی از کل شاغلان تنها ۲۷.۲ درصد بوده است. نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ تا ۳۵ سال نیز بیش از ۱۵ درصد گزارش شده است.
اقتصاد ایران با رکودی عمیق دستوپنجه نرم میکند. گزارش مرکز پژوهشهای اتاق ایران در آبان ۱۴۰۳ نشان میدهد که شاخص موجودی کالا در انبار به ۴۸ درصد کاهش یافته است؛ این شاخص در کشورهای بدون رکود معمولاً بالای ۵۵ درصد است و کاهش آن در ایران نشاندهنده افت تولید و تقاضا در بازار است. شاخص صادرات کالا نیز در آبان ۱۴۰۳ به ۴۷ درصد رسید، در حالی که این رقم در آبان سال گذشته حدود ۵۰ درصد بود.
-بحران انرژی و ناکارآمدی زیرساختها
تحریمهای بینالمللی و سیاستهای تنشزا در سطح جهانی، فشار اقتصادی بر ایران را تشدید کرده و کسریهای بزرگی در بخشهای مختلف بهویژه انرژی ایجاد کرده است. مقامات جمهوری اسلامی این وضعیت را «ناترازی» مینامند، اما شواهد حاکی از فرسودگی شدید زیرساختها و ناکارآمدی مدیریت است. عباس علیآبادی، وزیر نیرو، اخیراً اذعان کرد که «دو سوم نیروگاههای برق ایران سوخت کافی برای تولید برق ندارند.» صنعت نفت و انرژی نیز بهدلیل کمبود سرمایهگذاری و مدیریت ضعیف، در تأمین نیازهای کشور ناتوان مانده است.
-چشمانداز تیره اقتصاد ایران
کسری بودجه بالای یک هزار هزار میلیارد تومانی، خالی بودن صندوقهای ذخیره و احتمال افزایش تحریمهای آمریکا و غرب، آینده اقتصادی ایران را بیش از پیش تیره کرده است. تحلیلگران هشدار میدهند که بدون اصلاحات اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی، چشمانداز اقتصاد ایران همچنان تاریکتر خواهد شد.