نویسنده: اندرو موران
خاویر مایلی، رئیسجمهور منتخب آرژانتین، دستور کار جاهطلبانهای را مطرح کرده است که به پیروزی او در انتخابات اخیر منجر شد، از جمله تعهد به لغو بانک مرکزی این کشور و تغییر به دلار آمریکا.
علیرغم گمانهزنیها مبنی بر تغییر احتمالی به سمت سیاستگذاری معتدلتر در آستانه آغاز به کار، آقای مایلی عزم خود را برای تعطیل کردن بانک مرکزی تکرار کرد و آن را «غیرقابل مذاکره» خواند.
با توجه به اینکه آرژانتین اکنون برای کشوری بدون بانک مرکزی شدن و تغییر از پزو به دلار آمریکا آماده میشود، بسیاری از اقتصاددانان در حال بحث هستند که آیا این اقدامات برای احیای اقتصاد موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر.
دانیل لاکال، اقتصاددان ارشد در ترسیس، یک شرکت سرمایه گذاری مستقر در مادرید، میگوید: «این کاملاً امکان پذیر است.»
در ابتدا، ممکن است به نظر برسد که این یک سیاست عمومی غیرمتعارف برای برچیدن یک بانک مرکزی و کنار گذاشتن یک ارز است. با این حال، آقای لاکال به اپک تایمز گفت که مردم قبلاً برای این تغییر آماده شدهاند زیرا خانوادهها پزو را رد کردهاند.
ابتدا باید بفهمیم که پزو آرژانتین یک شکست است. این ارزی است که شهروندان آرژانتینی آن را نمیپذیرند.
در حالی که رئیس جمهور منتخب از حمایت کافی در کنگره یا در میان فرمانداران استانها برخوردار نیست، پیتر سنت اونگه، اقتصاددان هریتیج، میگوید که دلاری شدن به یک «مفهوم نسبتاً جریان اصلی» تبدیل شده است.
او به اپک تایمز گفت: «اگر آنها نیز بتوانند به دلار روی بیاورند، فکر میکنم آنقدرها هم بد نخواهد بود. احتمالاً نتیجهای را خواهید دید که کم و بیش شبیه اکوادور یا شاید السالوادور است که در این مرحله رئیسجمهور پوپولیست مناسبی نیز دارد. بنابراین قطعاً میتواند یک پیشرفت بزرگ برای مردم آرژانتین باشد.»
در سال ۱۹۹۹، قبل از پذیرش یورو، مونته نگرو درگیر دلارسازی شد. در ژانویه ۲۰۰۰، اکوادور به یک اقتصاد دلاری تبدیل شد. در سال ۲۰۰۱، دلار آمریکا به ارز قانونی در السالوادور تبدیل شد. بیست سال بعد، این کشور بیت کوین را نیز به عنوان ارز قانونی پذیرفت. پس از مواجهه با تورم فوق العاده، زیمبابوه دلار را به ارز اصلی کشور آفریقایی تبدیل کرد، اگرچه دولت اخیراً اعلام کرد که قصد دارد دلار آمریکا را در سال ۲۰۲۵ کاهش دهد.
اما در مورد بانکهای مرکزی چطور؟ لغو بانکهای مرکزی در نظم جهانی پس از برتون وودز رایج نبوده است. با این حال، بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به جز آمریکای لاتین، تا دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بانک مرکزی نداشتند.
برای کشورهایی که بانکهای مرکزی نداشتند، فضای بانکداری آزاد وجود داشت. به بانکهای تجاری از سوی دولتها در خصوص انتشار اسکناس امتیاز انحصاری اعطا شد. در کشورهای دیگر، مؤسسات پولی وجود داشت که دولت ها بر آنها نظارت داشتند. اقتصاددانان ادعا میکنند که این نوع سیستمهای پولی که در آن دولتها محدود بودند، نتایج مناسبی را، عمدتاً به شکل تورم پایین، به بار آوردند. علاوه بر این، به دلیل کنترل بخش خصوصی پول در گردش یا مقررات سختگیرانه حاکم بر سیاست پولی، دسترسی سیاستمداران به چاپخانهها محدود بود.
برخی از ناظران این سوال را مطرح کردهاند که چگونه آرژانتین در جامعه بین المللی مشارکت خواهد کرد، زیرا دیگر بانکهای مرکزی طرف مقابلی برای مشارکت در حرکت رو به جلو ندارند.
آقای لاکال خاطرنشان میکند که این یک مشکل نیست، زیرا کشورهای سراسر جهان یک «کریدور دلاری» ایجاد کرده و حفظ کردهاند، بنابراین تولید نقدینگی از منابع داخلی و خارجی یک تلاش ساده است. او افزود که تلاشهای سیاست پولی آقای مایلی در مورد تثبیت و محدود کردن «اسراف هزینههای دولت» است.
آقای سنت اونگ نیز این عقیده را تکرار کرد و توضیح داد که وقتی کشورها دلار آمریکا را داشته باشند، به بقیه زیرساختها نیازی ندارند.
او گفت: «برای بسیاری از تماسهای فعلی بین بانکهای مرکزی، آنها کم و بیش در تلاش برای حمایت از یکدیگر هستند. این سیستم تقریباً کارتلی در بین بانکهای مرکزی جهان وجود دارد.»
در مورد سرعت اجرای اصلاحات دولت مایلی نگرانی هایی وجود دارد.
علیرغم انتظارات از روندی شتابان، ممکن است جنگ صلیبی طولانی باشد زیرا دولت باید سپردههای بانکی، ارز در گردش و بدهیهای بانک مرکزی را دلاری کند. اما هر چه زودتر ابتکار شروع شود، برای اقتصاد بهتر است.
نویسنده: اندرو موران بیش از یک دهه است که در مورد تجارت، اقتصاد و امور مالی می نویسد. او نویسنده «جنگ با پول نقد» است.