موتسارت شگفتزده و مسحور، پس از آشنایی با «هنر فوگ» به بارون گوتفرید فون ساتن گفت ««باخ … نیازی به مخاطب نداشت. او تنها برای خودش مینوشت.» و پرسید: «اگر این اثر هیچگاه چاپ نشد، چطور به آن دست یافتید؟»
بارون پاسخ داد: «نسخهای از آن را در شهر لایپزیگ داشتم. چیز جدیدی به جز این نسخه قدیمی نیست.»
این گفتگوی خیالی از سریال کوتاه عالی فرانسوی «موتسارت» در سال ۱۹۸۲، هم به تحسین یوهان سباستین باخ از سوی موتسارت اشاره دارد و هم جایگاه واسطهای او در نقش آهنگساز در طول زندگیاش را نشان میدهد. هرچند به جز این داستان کلی، شواهدی در دست نیست که نشان دهد موتسارت واقعا این جملات را گفته یا خیر، یا اولین بار چه زمانی با موسیقی باخ مواجه شده است.
باخ که آهنگساز دربار و نوازنده ارگ منتخب در شهر زاکسن بود، بنا به درخواست مخاطبان ناگزیر بود به طور منظم آهنگ بنویسد. امروز او را یکی از «سه آهنگساز بزرگ» میشناسند. هرچند موتسارت و بتهون در سرشماریهای محبوبیت نزد مخاطبان عمومی، در جایگاه بالاتری نسبت به او قرار دارند، اما موسیقیدانان و محققان اغلب باخ را در جایگاه اول قرار میدهند. بر اساس یک سرشماری در سال ۲۰۱۹ توسط مجله موسیقی بیبیسی، ۱۷۴ آهنگساز برتر زنده، او را بزرگترین آهنگساز همه دورانها دانستند.
نبوغ موسیقی باخ بدون پیشزمینه نبود. بسیاری از طرفداران غیر جدی موسیقی میدانند که او از خانوادهای موسیقایی بود. خاندان او تا هفت نسل موسیقیدان بودند و تعداد زیادی موسیقیدان در این خانواده بود. پس در این میان باخ که بود؟
از شروعی فروتنانه تا شهرت محلی
بیشتر آنچه درباره خاندان گذشته باخ میدانیم به لطف شهرت خود یوهان سباستین باخ است. وقتی پنجاه ساله بود، شجرهنامه تبار خود را با نام «ریشه خانواده موسیقایی باخ» گردآوری کرد. او ۵۳ خویشاوند خود را در مدت زمان ۲۰۰ سال فهرست کرد. البته این فهرست به دلیل باورهای سنتی آن زمان درباره ادامه دادن حرفه پدر از سوی پسر، بیشتر نام مردان را دنبال میکند. باخ بیشتر به دنبال ترسیم میراث موسیقایی پدری خود بود و به این ترتیب، زنان را از این فهرست کنار گذاشت.
ویت باخ، بزرگ خاندان باخ بود که در قرن شانزدهم از مجارستان فرار کرد تا از مجازاتش به دلیل باور به کلیسای لوتران بگریزد. او در تورینگن، منطقهای جنگلی در آلمان مرکزی ساکن شد که از نظر حساسیتهای مدرن، شبیه به سرزمینی افسونکننده در داستانی خیالی بود. ویت کسبوکار خود را در آنجا راه انداخت و مشغول نانوایی و آسیابانی شد. اغلب وقتی آسیاب میچرخید، او سیترن مینواخت که یک ساز زهی با پشت صاف بود.

عشق ویت به موسیقی، تبدیل به حرفه نوادگانش شد که به شهرهای مختلفی در تورینگن رفتند تا نوازنده ارگ شوند. سپس در اوایل قرن هفدهم، جنگ سی ساله شروع شد. این نزاع وحشیانه، ۷۵ درصد جمعیت تورینگن را محو کرد. در طول این سالها، آثار ادبی و هنرهای تصویری برجستهای از آلمان ناپدید شد.
اما موسیقی به دلیل کارکرد ضروری آن در خدمات مذهبی شکوفا شد. دورههای رنج و خشونت اغلب باور را تحکیم میکند و باور به کلیسای لوتران نیز پابرجا ماند. خانواده باخ نیز پیشرفت کرد و بزرگ شد. البته سایر خاندانهای موسیقی نیز پیشرفت کردند. یک مورخ محلی در ۱۶۸۴ به جز خاندان باخ، از خاندان لیندمان، التنبرگ، اهل، و بریگل نیز نام میبرد که ساختههای موسیقی آنها «نام استان تورینگن را پرآوازه کرد.»

با خواندن شجرهنامه یوهان سباستین باخ، تکرار نامهای اول و میانی سبب میشود دنبال کردن رد هر یک از آنها دشوار شود. بعضی از این موسیقیدانها عبارت بودند از عمو (جورج کریستوف)، پدرزن (یوهان میشل)، پسرخاله درجه اول (یوهان ارنست)، پسرعموی درجه اول یک نسل قبل (یوهان کریستف) و برادرزاده (یوهان ارنست دوم) و البته این فهرست به اینجا ختم نمیشود.
به لطف مجموعهای به نام «آرشیو قدیمی باخ»، حدود دهها اثر آواز کر وجود دارد که توسط این افراد نوشته شدهاند. بیشتر این موسیقی توسط ارنست دیتریش هیندورف، آوازخوان مذهبی آرنستات کپی شد. یوهان ارنست باخ (پسرخاله، نه برادرزاده) نوازنده ارگ آن شهر بود و هیندورف موسیقی را برای ارنست کپی میکرد تا در اجرایش از آن استفاده کند. پس از درگذشت ارنست، یوهان سباستین در ۱۷۳۲ جای او را گرفت و این مجموعه به دست او رسید.
جایگاه بینالمللی
یوهان سباستین اولین عضو این خانواده بود که در عرصه بینالمللی شناخته شد. البته این شناخته شدن بیشتر به دلیل مهارتهای استادانه او در نواختن ارگ بود تا آهنگسازیهایش. آگهی درگذشتش ابتدا او را به عنوان نوازنده ارگ و سپس به عنوان آهنگساز معرفی میکند. آثار پیچیده او برای سلیقه مردم قرن هجدهم و حتی با استانداردهای دوره باروک نیز بیش از حد پیچیده بود.
پس از درگذشت یوهان سباستین در ۱۷۵۰، مشعل به پسرانش رسید. او دو همسر و بیست فرزند داشت و اگرچه فقط نیمی از این فرزندان تا بزرگسالی زنده ماندند، همین تعداد کافی بود تا میراث خانواده حفظ شود. این پسران به تمام اروپا رفتند و در شهرهای محل سکونت خود به شهرت رسیدند که به حفظ یاد و نام یوهان سباستین نیز کمک کرد. برای مثال ویلهلم فریدمان (باخ ساکن هیل)، کارل فیلیپ امانوئل (باخ برلین و بعدها باخ هامبورگ)، یوهان کریستوف فریدریش (باخ بوکبرگ)، و یوهان کریستین (باخ لندن).
از بین برادران باخ، یوهان کریستین و کارل فیلیپ امانوئل از بقیه مشهورترند. آنها هیچگاه به درجه نبوغ پدر خود نرسیدند، اما در دوران زندگی خود اعتبار بیشتری به عنوان آهنگساز کسب کردند، زیرا شم تجاری خوبی داشتند تا سلایق روز را دنبال کنند. همزمان که چندآوایی پیچیده دوران باروک به تقارنهای سادهتر موسیقی کلاسیک میرسید، برادران باخ نیز تحت تاثیر تغییر سلایق قرار گرفتند.
یوهان کریستین به موتسارت آموزش داد و تاثیر مستقیمی بر رشد موسیقایی این پسر جوان داشت. شاید موتسارت اولین بار در همین جا بود که نام یوهان سباستین را شنید و او را شناخت.
کارل فیلیپ امانوئل در دوره خود، بزرگترین آهنگساز خانواده باخ شناخته میشد. هرچند او امروز به دلیل ارتباطاتش در برلین و هامبورگ شناخته میشود، اما در اواخر قرن هجدهم، نام فراگیرتری داشت: «باخ بزرگ».
کارل فیلیپ امانوئل تقریبا سه دهه از عمر خود را صرف خدمت به پادشاه پروس در برلین کرد و سپس به جایگاه سرپرست موسیقی در هامبورگ آلمان رسید. مهمتر از همه، نوازنده بزرگ هارپکورد بود و «مقاله او درباره هنر حقیقی نواختن سازهای کیبورد» بسیار تاثیرگذار بود. او روشهای اپرا از جمله از برخوانی و همراهی آواز را در آهنگسازیهای کیبورد خود به کار گرفت که احساس دراماتیکی به آثارش داد.
همزمان، کارل فیلیپ امانوئل وجوهی از سبک پیچیده باروک در آثار پدرش را حفظ کرد و از خطوط باس صعودی و نزولی استفاده کرد و اغلب، حرکاتی را از یک سوژه، گسترش میداد. گوش دادن به «کنسرتو کیبورد دی مینور ۴۲۷ او» مانند شنیدن نقطه تلاقی آثار یوهان سباستین و ظرافت کلاسیک سونات موتسارت است.
استعداد رو به افول
یوهان سباستین دوم، پسر کارل فیلیپ امانوئل نیز استعداد موسیقی شگرفی نشان داد اما در سن ۳۰ سالگی و پیش از تولید هر نوع شاهکاری درگذشت. یوهان کریستف فردریش، «باخ ساکن بوکبرگ» نیز پسری به نام ویلهلم فردریش ارنست داشت. ویلهلم منصب خوبی در دربار پروس داشت. اما هیچگاه تبدیل به آهنگسازی برجسته نشد و نوآوریهای رمانتیک آثار بتهون و شوبرت را نادیده گرفت. این دو نوه یوهان سباستین همراه با پسرعمویش که شهرت بدی از خود به جای گذاشت، از آخرین افراد این خاندان با استعداد موسیقایی رو به افول بودند.
پس از این نسل، مشعل نبوغ و الهام آنها رو به خاموشی گذاشت. کمی پس از آن، آخرین نواده مستقیم باخ در ۱۸۷۱ درگذشت.

یوهان سباستین باخ
هنوز با گوش دادن به آثار خاندان باخ، بزرگترین خاندان موسیقایی جهان، شگفتزده میشویم که شهرت این خاندان چقدر زیاد طول کشید و همچنان میتوانیم از آثار آنها لذت ببریم. هیچ چیز تا ابد پایدار نیست، اما موسیقی خاندان باخ، جاودان بوده است.