Search
Asset 2

جامعه ایران همچنان در مسیر براندازی

اکثرین مردم ایران در همان مسیری ماندند که از سال ۹۶ ترسیم کرده و در آن قرار گرفته بودند؛ تحریم انتخابات و عدم اعتقاد به اصلاح حکومت.
حامیان محمدباقر قالیباف نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، در راهپیمایی ۲۶ ژوئن ۲۰۲۴ در تهران، شرکت کردند. (Majid Saeedi/Getty Images)

نویسنده: نجات بهرامی، روزنامه نگار

در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری چند نکته حائز اهمیت را نباید فراموش کرد:

مهمترین نکته‌ای که در این انتخابات خودنمایی کرد، مشخص شدن این موضوع بود که قاطبه مردم ایران در همان مسیری ماندند که از سال ۹۶ ترسیم کرده و در آن قرار گرفته بودند؛ تحریم انتخابات و عدم اعتقاد به اصلاح حکومت.

در تایید چنین ادعایی باید به آمار مشارکت مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری پیشین رجوع کرده و با این دوره مقایسه کنیم. به‌طور مشخص در انتخابات ریاست‌جمهوری سال هشتادوهشت، حدود ۸۵ درصد از واجدن شرایط شرکت کردند. در انتخابات سال نودوشش نیز بیش از ۷۳ درصد واجدین شرایط رای دادند. اما این انتخابات علیرغم تبلیغات فراوان طیف اصلاح‌طلب و به میدان آمدن شخصیت‌هایی چون جواد ظریف، سطح مشارکت در حد انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته بود و اگر آمار تدریجی و منتشرشده توسط جناح‌های حکومتی را هم قابل اعتماد بدانیم، قاعدتا باید بین ۳۰ تا ۳۵ درصد مشارکت ثبت می‌شد اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد که حکومت با هدف قابل قبول دانستن سطح مشارکت، حدود ۱۰ درصد را به این آمار اضافه کرده است!

در این انتخابات نیز قاطبه مردم ایران بر همان موضع تحریم و مخالفت با کلیت جمهوری اسلامی پافشاری کردند و اگر همانند انتخابات پیشین، کاندیداهای اصولگرا متحدشده و دو نفر از آنها به نفع یکی کنار می‌رفتند، اصولا انتخابات به دور دوم هم کشیده نمی‌شد و کاندیدای اصلاح‌طلبان علیرغم تبلیغات وسیع این جریان مبنی بر شکست پروژه «براندازی» و نیز به خدمت گرفتن عنصر قومگرایی، با مقدار کمی آرای بیشتر از سال ۱۴۰۰ از دور خارج می‌شد.

حتی چهره‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا در شبکه‌های اجتماعی و در ساعات برگزاری انتخابات، خلوت بودن حوزه‌های اخذ رای و عدم مشارکت مردم را اعلام کردند و به همین دلیل در پستهای متعددی از هواداران خود تقاضای جدیت بیشتر کردند.

محمود صادقی چهره اصلاح‌طلب و نماینده پیشین مجلس، مصطفی فقیهی سردبیر سایت انتخاب و صادق الحسینی اقتصاددان اصلاح‌طلب از یک طرف و کانالها و اکانتهای اصولگرا از طرف دیگر با نگرانی تمام از پایین بودن سطح مشارکت مردم و احتمال پیروزی جناح رقیب گفتند و نوشتند.

نکته دوم اینکه اختلاف در اردوگاه اصولگرایان که در مجموع هسته سخت قدرت را تشکیل داده و نهادهای اصلی حکومت را در اختیار دارند، بسیار جدی و ریشه‌ای شده و این موضوع نشان از پایان «فصل الخطابی» و عدم امکان آشتی در میان آنهاست و نشانه امیدبخشی برای براندازان و مخالفان حکومت محسوب می‌شود.

جبهه پایداری و چهره‌های برجسته آن دیگر گوش به فرمان سران حکومت نیستند و منافع شخصی و گروهی خود را بر اولویتهای حکومت ترجیح می‌دهند. وساطتهای متعدد شخصیتهای نظامی و امنیتی و سیاسی هم نتوانست سعید جلیلی را متقاعد به کنار کشیدن از عرصه به نفع قالیباف کند و از سویی، قالیباف هم در میان بسیجی‌ها و آتش به اختیارهای پرشماری به نماد رانتخواری و فساد و اختلاس تبدیل شده است و بر جایگاه هاشمی رفسنجانی در اواخر دهه هشتاد تکیه زده است. این شرایط در بین طیفهای اصلی حامی حکومت، راه را بر اپوزیسیون برانداز هموار می‌کند تا تا راحتتر بتواند نارضایتی و خشم انبارشده مردم را در فرصتهای آینده مدیریت کرده و کلیت رژیم را به سمت فروپاشی سوق دهد.

نکته سوم اینکه جنس آرای پزشکیان همانند «آرای مشروط» سالهای اصلاحات به اصلاح‌طلبان است و رای دهندگان تعهد و التزامی به جمهوری اسلامی نداشته و حتی در صورت فراهم شدن شرایط، به اردوگاه براندازی پیوسته و در خیابانها علیه حکومت شعار خواهند داد.

اگر از این زاویه نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که این انتخابات علیرغم مدیریت پیچیده علی خامنه‌ای، بیش از پیش ضعف و استهلاک جمهوری اسلامی را نشان داد. هسته سخت حکومت و شخص رهبر همواره به بدنه اصلاح‌طلبان بدبین بوده و آنها را ستون پنجم دشمن تصور کرده‌اند. حال با تایید صلاحیت یک مهره دست چندم از اصلاح‌طلبان، باز هم جبهه انقلاب شکست خورد و دو طیف بزرگ و قدرتمند در برابر علی خامنه‌ای نمایان شدند: طیف براندازان که آرا را تا حد امکان دچار ریزش کردند و طیف «نیمه‌برانداز» یا «آماده براندازشدن» که در قالب رای به کاندیدایی اصلاح‌طلب، وارد بازی سالهای اصلاحات شده و رژیم را دچار دردسر خواهند کرد.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی