در مجموعه مقالات ارتباطات دکتر مجید مجدنیا، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات که در اِپُکتایمز فارسی منتشر میشوند، به نقش ارتباطات و جایگاه آن در زندگی کنونی میپردازیم.
ارتباط چیست؟
ارتباط یک حوزه مطالعاتی چند رشته ای است ، که به مطالعه رفتارهای انسانی میپردازد.
نخستین گروه ازپژوهشگران ، ارتباط را انتقالدهنده پیام میدانند و به دنبال آنند تا دریابند که چگونه فرستندگان و گیرندگان پیام، رمزگذاری و رمزگشائی میکنند و چگونه ابزار انتقال پیام و مجراها را بهکار میگیرند . اما گروه دیگری از آنان ارتباط را تبادل معنی میدانند و به دنبال کشف آنند تا دریابند که چگونه پیامها یا متنها ، در کنش متقابل با مردم قرار میگیرند و تولید معنی میکنند.[۱]
نقطه افتراق این دو مکتب در مطالعات ارتباطی ، آن است که گروه اول بر علوم اجتماعی و روانشناسی و جامعهشناسی تاکید دارند و گروه دوم بر نشانهشناسی و زبانشناسی و معنیشناسی . از این رو دیدگاههای این دو مکتب در فهمشان از عناصر سازنده یک پیام، با هم تفاوت دارند. مکتب فرایند، پیام را انتقال دهنده ارتباط میبیند، لکن برای مکتب نشانه شناسان، پیام، ساختی از نشانهها است که از راه کنش متقابل با دریافتکنندگان تولید معنی میکند. گروه اول به دنبال الگوها و مدلهای خطی و گروه دوم به دنبال الگوهای ساختاری هستند که بر تحلیل رشتهای از روابط استوار است.
کارکردهای ارتباطات
دنس (۱۹۸۸) چهار کارکرد زیر را برای ارتباطات طبقه بندی کرده است:
۱. پیوند دادن فرد با اجتماع یا محیط اطراف او
۲. تنظیم رفتارهای درونی و بیرونی افراد
۳. تنظیم رفتارهای ذهنی، حسی و فیزیکی شخص
۴. توسعهی فرایندهای بالاتر ذهنی
ارتباطات کلیدی است برای نوعی سازگاری روانی شادمانه. این روش نه تنها فراتر از حرف زدن و شنیدن، یا خواندن و نوشتن است، بلکه وسیله ای است برای نوعی تعامل اجتماعی که می تواند به تفاهم کمک کند و بر تنهایی فایق آید. این روش، راهی است برای شناخت افکار و تحلیل کردن احساسات مان. خوشبختی انسانی بستگی به پیامهایی که ما برای دیگران میفرستیم دارد و نیز به کیفیت پیامهایی که برای خودمان ارسال میکنیم.
ارتباطات موفق، از دل احترام متقابل و تلاش دوجانبه بیرون میآید.
دکتر مجید مجد نیا، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات
ارتباطات موفق، از دل احترام متقابل و تلاش دوجانبه بیرون میآید. چوان یا پیر، سالم یا مریض، پزشک یا بیمار، فرستنده یا گیرنده، فرقی نمیکند؛ چون آنچه که باید مورد نظر قرار گیرد، انسانیت مشترک میان همهی افراد است.
شکل و عملکرد ارتباط براساس اَشکال شخصیتی و ویژگیهای سنی افراد تغییر میکند.
کارل یونگ، روانپزشک سوئدی، دو نوع شخصیت را طبقه بندی کرده است:
افراد درون گرا: خیالپرداز، خلاق، حساس و علاقه مند به دنیای درونیاند که تا وقتی هنوز شرایط و انگیزهها را بررسی نکردهاند، ابراز احساسات نمیکنند. آنها ارتباط با همفکران خود را ترجیح میدهند.
افراد برون گرا: اجتماعی و اهل معاشرت و مشتاق ارتباط با افراد دیگرند. علاقه مند به دنیای فیزیکی و واقعی و نیازمند کنترل محیطاند. فرد برون گرا، اهل فعالیت اجتماعی، سیاسی و عملی است.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به موضوع ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وب سایت ایشان: www.majdnia.ir
[۱] -.(فسیگ،جان-غبرائی،مهدی-درآمدی بر مطالعات ارتباطی-دفتر مطالعات توسعه رسانه ها -۱۳۸۶ ص۱۱)