در مجموعه مقالات ارتباطات دکتر مجید مجدنیا، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات که در اِپُکتایمز فارسی منتشر میشوند، به نقش ارتباطات و جایگاه آن در زندگی کنونی میپردازیم.
در مقالات گذشته، به تعاریف ارتباطات، اهمیت و انواع آن اشاره مختصری داشتیم و اینکه گفتیم ارتباطات از خویشتن آغاز میشود. اکنون با توجه به گستردگی در تعریف و اینکه فرآیندی برای خاص و عام (هم از لحاظ گستردگی و هم محدود بودن) است، از زاویه دیدی دیگر بدان نگاه میکنیم.
ارتباطات انسانی، مجموعهای از فرآیندهای دقیق و زیرکانه است. این ارتباط (هر قدر هم که پیام یا بده و بستان اطلاعات، ساده باشد)، انباشته از صدها جزء ترکیبی (علایم، رمزها، معانی، نشانه و…) است؛ مجموعه متنوعی از فرآیندهاست و میتواند هر یک از دهها روش مختلف، چه کلمات، ژستها و حالتها، مکالمات خودمانی، رسانههای گروهی و مخاطبان جهانی را به کار بگیرد. اگرچه به لحاظ کثرت تعاریف و فراگیر بودن آنها و وسیع بودن دامنه این اصطلاح، توافق کلی میان پژوهشگران وجود ندارد، لکن میتوان گفت که ارتباطات عهدهدار سه نقش عمده در قبال فرد است:
۱- الگو یا نمونهای در جهان برای فرد، فراهم میآورد.
۲- وضع فرد را در بستگی با دیگران تبیین میکند.
۳- فرد را در سازگاری توفیقآمیز با محیط خویش، یاری میدهد.
تنهایی، بزرگترین آفت روح انسانها بوده است. دلهره بزرگ انسانها در سراسر تاریخ، «تنها ماندن» است. اندیشمندان جدید در روانشناسی تا آنجا در بحث ارتباطات انسانی سخن گفتهاند که میگویند: «بگو با کی دوستی تا بگویم که هستی».
هدف ارتباطات تنها باز بودن انسانها به سوی دیگران و بنای روابط سالم و سازنده اجتماعی نیست، بلکه نگهداری ارتباطات انسانی، بقا و امنیت ارتباطی بین انسانها مورد توجه است.
رابطه انسانها، همانند یک نوزاد است که باید به طور مداوم مورد حمایت و نگهداری قرار گیرد و باید هر دو طرف در حفظ آن بکوشند.
بنابراین، چند اصل اساسی در نگهداشت ارتباط انسانی عنوان میشود:
۱- اصل تقابل؛ باید توجه داشت که هیچ بنای دوستی یکطرفه باقی نخواهد ماند. باید همواره بر تقابل روابط تکیه داشت. نباید خوبیها را بیجواب گذاشت. روابط انسانی بر پایه تبادل استوار میشود. انسانها در مسیر نوعی دادوستد قرار میگیرند که در جریان آن تا حد اشباع ارضا میشوند؛ حتی آنان که تا مدتها سخن از بخشش مطلق و بی هیچ چشمداشت میراندند، امروزه، در اندیشه خود تجدید نظر کردهاند(۱)
۲- اصل اندیشه ترکیبی؛ این بدان معناست که در هر واکنشی، بتوانیم اندیشیده و سنجیده عمل کنیم. گذشته را به خاطر آوریم و نوعی عمل سنتتیک ارایه نماییم. تصور کنیم که از دوستی که سالها با او رابطه صمیمی داریم، تقاضایی کردهایم و او از انجام و یا اجابت آن اجتناب کرده است. اولین تمایل انسان این است که فرد مقابل را در هالهای قرار دهیم و نوعی نارضایتی از او داشته باشیم. نتیجه این است که یکباره دوست صمیمی در نظرمان به صورت یک هیولا مجسم میشود و کمکم درصدد دوری از وی برمیآییم. این طرز اندیشه کودکانه است؛ گذشتهها را در نظر آوریم، همه نیکیها را در ضمیر خود ارزیابی کنیم و آنگاه میبینیم که اساساً جایی برای شکوه و گلایه هم نیست.
۳- اصل آگاهی؛ انسانها در روابط خود باید به حد بالایی از اطلاعات دست یابند. هدف این است که در هر رابطهای بتوانیم مسایل دیگران را درک کنیم؛ یعنی انسان در مقابل عملکرد خود نسبت به دیگران، باید خود را جای دیگران بگذارد و سپس قضاوت نماید. انسانها باید آگاه و توانا در شناخت مسایل دیگران باشند و انتظارات بیپایه و توقعات نامحدود از دیگران نداشته باشند.
۴- اصل بقا؛ باید هر رابطه انسانی را همانند سرمایهای بینظیر بپنداریم و همواره در این اندیشه باشیم که تنها به دست آوردن کافی نیست، بلکه مهم، نگهداشتن سرمایههای انسانی است. برخی معتقدند که رابطه انسانها، همانند یک نوزاد است که باید به طور مداوم مورد حمایت و نگهداری قرار گیرد و باید هر دو طرف در حفظ آن بکوشند.
۵- اصل توازن؛ دوستی دوطرفه است و تعادل طبیعی و مطلوب بین طرفین ارتباط برقرار است. نباید انتظار داشت که دوستی، همواره بار سنگین دوست دیگر را بر دوش بکشد، بدون آنکه طرف مقابل امکان هیچ جبرانی داشته باشد. چنانچه در اثر عدم توازن ارتباط، یکی از طرفین سربار طرف دیگر شود، روابط مطلوب خود را از دست خواهد داد.
۶- اصل همتایی؛ حتماً ضرب المثل «کبوتر با کبوتر، باز با باز» را شنیدهاید که از اصول بدیهی ارتباطات انسانی است. تداوم ارتباط به صورت مطلوب، زمانی فراهم میآید که هر دو طرف رابطه، افقهای مشترکی داشته باشند. قطعاً رابطهای رو به تکامل میرود که بر همدلی، تفاهم، همسویی و همراهی و دیدگاههای مشترک استوار باشد.
۷- اصل تمیز حریم؛ باید رابطهها در محدوده خاصی برقرار شود و اصطلاحاً باید حریمها و مرزها را بشناسیم. یکی از اصول فراگرفتن ارتباط، شناخت مرزهای آزادی است. احترام به حریم دیگران تا جایی که میسر است و گذشت به هنگام، در شرایطی که احیاناً خطایی بروز میکند.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به موضوع ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وب سایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.