متخصصان پیشگام در حوزه سلامت یک سیستم دوگانه را برای تشخیص چاقی پیشنهاد میکنند.
در بحبوحه افزایش سریع نرخ چاقی در سطح جهان، کارشناسان برجسته حوزه سلامت خواستار یک بازنگری اساسی در نحوه تشخیص این بیماری شدهاند و سعی دارند که با عبور از سنجش شاخص توده بدنی، از روش دقیقتر ارزیابی چربی بدن و تأثیر آن بر تندرستی استفاده کنند.
سنجش مستقیم چربی بدن
گزارش اخیر کمیسیون چاقی بالینی که در ۱۴ ژانویه در مجله دیابت و اندوکرینولوژی لنست انتشار یافت، از ایجاد تغییرات بزرگ در فرایند تشخیص چاقی حمایت میکند و بر نیاز به عبور از شاخص توده بدنی، که معیار سنتی تشخیص این بیماری است، تأکید دارد.
در گزارش این کمیسیون که به تأیید ۷۶ سازمان پزشکی رسیده، حدود ۶۰ متخصص تغذیه، اندوکرینولوژی و چاقی به همراه حامیان بیمار مشارکت کردند تا تعاریف جدیدی برمبنای سودمندی بالینی و ادراکات اجتماعی ارائه کنند.
کمیسیون یک چارچوب تشخیصی دقیقتر را پیشنهاد کرد که شامل سنجش مستقیم چربی بدن میشد. استدلال کمیسیون این است که شاخص توده بدنی به تنهایی معیار قابل اطمینانی برای ارزیابی سلامتی یا بیماری نیست.
روشهای پیشنهادی کمیسیون برای تأیید توده و توزیع چربی مازاد شامل دستکم یکبار سنجش اندازه بدن (دور کمر، نسبت دور کمر به باسن یا نسبت دور کمر به قد) و شاخص توده بدنی، و دستکم دوبار سنجش اندازه بدن و اندازهگیری چربی از طریق اسکن میشود که بدون توجه به شاخص توده بدنی انجام میگیرد.
دکتر رابرت ایکل، عضو کمیسیون و استاد پزشکی دانشگاه کلرادو آنشوتز، در بیانیهای مطبوعاتی گفت: «اینکه برای تشخیص چاقی صرفاً به شاخص توده بدنی توجه کنیم، مشکلساز است؛ زیرا بعضیها چربی مازاد را در ناحیه کمر یا درون و اطراف اندامها از جمله کبد، قلب یا ماهیچهها ذخیره میکنند.»
به گفته محققان، این نوع توزیع چربی در مقایسه با زمانی که چربی مازاد در زیر پوست بازو، پا یا دیگر نقاط بدن ذخیره میشود، با خطرات سلامتی بیشتر از جمله دیابت نوع ۲، بیماری قلبی، برخی از انواع سرطانها و مسائل مربوط به سلامت روان مرتبط است.
معرفی گروههای تشخیصی جدید
کمیسیون دو گروه تشخیصی جدید را معرفی کرد: چاقی بالینی- زمانی که چاقی باعث بیماریِ ادامهدار میشود- و چاقی پیشبالینی- زمانی که چاقی هنوز باعث بیماری یا اختلال ارگانها نشده است.
دکتر فرانچسکو روبینو، رئیس کمیسیون و استاد کینگز کالج لندن، از بررسی همهجانبه چاقی حمایت میکند. او در بیانیه مطبوعاتی خود گفت: «این سؤال که آیا چاقی نوعی بیماری است یا خیر، مشکل دارد؛ زیرا این یک سناریوی غیرقابل قبولِ صفر و صدی است که چاقی را همیشه نوعی بیماری بدانیم یا آن را اصلاً جزو بیماری به حساب نیاوریم.»
او گفت: «اینکه چاقی را صرفاً بهعنوان یک عامل خطر در نظر بگیریم، ما را از دسترسی به مراقبتهای عاجل در بین افرادی که تنها به واسطه چاقی دچار بیماری هستند، بازمیدارد.»
روبینو گفت: «تعریف کلی چاقی- داشتن شاخص توده بدنی ۳۰ یا بالاتر- میتواند به تشخیص افراطی و مصرف غیرموجه دارو و انجام جراحی منجر شود و فرد را دچار آسیبهای احتمالی و جامعه را متحمل هزینههای سرسامآور کند. متغیرهای فردی در رابطه با ترکیب بدن، سوختوساز و خطرات سلامتی جایی در این تعریف کلی ندارند.»
این امر ممکن است باعث شود که افراد صرفاً براساس شاخص توده بدنیشان به چشم یک بیمار دیده شوند، حتی اگر از دیگر جهات در سلامت کامل باشند. چنین رویکردی میتواند تمرکز ما را از تندرستی به کاهش وزن معطوف کند و دیگر عوامل مهم سلامتی را به حاشیه براند.
تشخیص افراطی نیز میتواند به مصرف غیرضروری داروهای کاهش وزن بینجامد که عوارض جانبی دارند و ممکن است برای همه مناسب نباشند. این مسئله همچنین میتواند تعداد افرادی را که تحت عمل جراحی کاهش وزن قرار میگیرند، دوچندان کند که انتخاب سختی است و خطرات بالقوهای دارد.
در گزارش کمیسیون بر یکی از نواقص شیوههای کنونی تشخیص چاقی تأکید شده است: سنجش شاخص توده بدنی ارتباطی با دادههای توزیع چربی و تأثیر آن بر سلامتی ندارد.
لوئیز باور، عضو کمیسیون و استاد دانشگاه سیدنی استرالیا، پزشک اطفال و محقق پرآوازه چاقی کودکان و بزرگسالان، در بیانیهای مطبوعاتی گفت: «این نگاه ریزبینانه به چاقی، اتخاذ رویکردهای شواهدمحور و شخصیسازیشده را برای پیشگیری، مدیریت و درمان چاقی در بزرگسالان و کودکان میسّر میکند و به آنها اجازه میدهد که براساس نیاز خود سراغ درمان مناسبتری بروند.»