Search
Asset 2

کارشناسانی که از قرنطینه حمایت کردند و حالا می‌گویند در اشتباه بودند: آیا درس گرفته‌‏ایم؟

کارشناسانی که از قرنطینه حمایت کردند و حالا می‌گویند در اشتباه بودند: آیا درس گرفته‌‏ایم؟
(Illustration by The Epoch Times, Getty Images)

با فرونشستن هیاهوی همه‌گیری کرونا و برملا شدن تبعات قرنطینه، کارشناسانی هستند که حامی قرنطینه بودند، حالا اما می‌‏گویند که در اشتباه بودند.

کسانی هم‌چون اسکات گالووی، استاد دانشگاه نیویورک. او در گفتگو با بیل مار گفت: «در دوران کرونا در جلسه هیئت‌مدیره مدرسه بچه‌هایم شرکت کردم. می‌خواستم سیاست‌های سختگیرانه‌تری در خصوص قرنطینه وضع شود. اما اشتباه می‌کردم.»

او با اشاره به مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری و فرماندار وقت نیویورک، اندرو کوئومو، گفت: «آسیبی که تعطیلی مدارس به بچه‌ها زد، بیشتر از کرونا بود. اما نکته اصلی این‌جاست که من و کارمندان عزیز مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها و شخص فرماندار، همگی با تکیه به اطلاعات ناقص عمل می‌کردیم و تمام تلاش‌مان را هم به کار گرفته بودیم.»

«باید درس عبرت بگیریم و همدیگر را پاسخگو کنیم اما نباید از لطف و بخشش غافل شویم.»

آقای گالووی تنها کسی نیست که اعتراف می‌کند در حمایت از قرنطینه، به‌ویژه برای کودکان، خطا کرده است. با این حال، برخی افراد تمام تقصیرها را گردن اطلاعات ناقص نیانداخته و درخواست بخشش کرده‌اند.

دکتر آری جاف، استاد بالینی اطفال در دانشگاه آلبرتای کانادا و پزشک مرکز مراقبت‌های ویژه کودکان هم در ابتدا از قرنطینه حمایت می‌کرد. کوین باس، دانشجوی سال هفتم پزشکی و پژوهشگر دانشکده پزشکی تگزاس هم حامی قرنطینه بود.

اما هر دو الان می‌گویند که به دلیل «تفکر گروهی» و «ترس جمعی» و نه اطلاعات ناقص، دچار اشتباه شده بودند. این دو با آقای گالووی که می‌گفت همه، نهایت تلاش‌شان را می‌کردند، هم‌عقیده نیستند.

ترس و قرنطینه از پاندمی

دکتر جاف در مقاله خود با عنوان «کووید-۱۹: بازاندیشی در تفکر گروهی قرنطینه» می‌نویسد: «در شانزدهم مارس ۲۰۲۰، تیم تحقیقاتی کووید-۱۹ در کالج امپریال لندن با انتشار مدلی نشان داد که اگر قرنطینه تا دو سال آتی جدی گرفته نشود، ۵۱۰،۰۰۰ نفر در بریتانیا و ۲.۲ میلیون نفر در آمریکا جان‌شان را از دست خواهند داد و موارد مراجعه به آی‌سی‌یو هم سی‌برابر خواهد شد.»

کالج امپریال تخمین زد که در سال اول ۷ میلیارد مورد عفونت و ۴۰ میلیون مورد مرگ در سطح جهان رخ خواهد داد.

دکتر جاف گفت که نتیجه این مدل‌سازی اشاعه ترس و وحشتی بود که گریبان او را هم گرفت.

در نتیجه، او از قرنطینه اجباری دولت در آغاز همه‌گیری حمایت کرد، زیرا معتقد بود «چنان‌که محققان کالج امپریال نشان دادند، قرنطینه نرخ انتقال ویروس و شمار مرگ‌و‌میر را کاهش می‌دهد.»

آقای باس که در ابتدای همه‌گیری گفته بود یک کوویدی سخت‌گیر است، گفت که مدل‌سازی کالج امپریال مانند گزارشات سازمان بهداشت جهانی در حمایت اولیه او از قرنطینه بی‌تأثیر نبوده است.

آقای باس به اپک تایمز گفت: «آن‌ها گفتند این بیماری ۳.۴ درصد از افراد آلوده را می‌کشد که آمار سازمان بهداشت جهانی هم تا اوایل آوریل به همین شکل بود. ۳.۴ درصد عدد بزرگی است. این یعنی از هر سی نفر یک نفر خواهد مرد.»

«سپس مدل‌های کالج امپریال لندن تعداد مرگ‌و‌میر ناشی از همه‌گیری را در سناریوهای مختلف- نزولی یا صعودی، بدون قرنطینه و با قرنطینه- پیش‌بینی می‌کرد.»

«اساساً هیچ داده دیگری وجود نداشت. فکر می‌کنم همه ما به دلیل هیستری، ترس و وضعیت چین، بیش از اندازه به مدل‌های کالج امپریال لندن اعتماد کرده بودیم.»

اما با فروکش کردن همه‌گیری، دکتر جاف و آقای باس در حمایت‌شان از قرنطینه تجدیدنظر کردند.

شناخت تفکر گروهی در دوران پاندمی

دکتر جاف گفت: «در ماه‌های اول قرنطینه متوجه شدم که تخصص من (و همکاران مشابه) به درد ارائه مشاوره در شرایط همه‌گیری نمی‌خورد.»

«وقتی نخستین‌بار مدل‌سازی کالج امپریال را دیدم، متوجه این نکته نشدم که «افراد ۷۰ سال به بالا و افراد ۶۰ تا ۶۹ ساله با بیماری‌های حاد زمینه‌ای جزو گروه‌های پرخطر بودند.»

اما واقعیت خیلی زود آشکار شد و همه فهمیدند که نرخ مرگ‌و‌میر ناشی از عفونت بیش از ۱۰ برابر کمتر از نرخ پیش‌بینی‌شده بود.

دکتر جاف گفت: «مدل‌سازی محققان ناقص بود و به‌طور کلی به شکست انجامید. زیرا مدل‌ها براساس فرضیات ناقص و رویکردهای مبهم توسعه یافته بودند»

«اگر از فرضیات نادرست استفاده کنید، آنوقت، مدل چیزی را نشان‌تان می‌دهد که شما دوست دارید ببینید. فرضیات نادرست اینها بودند: میزان مرگ‌و‌میر ناشی از عفونت بسیار بالا در نظر گرفته شد؛ جمعیت همگن تلقی شد، درحالی‌که از منظر ریسک ناهمگن بود؛ کرونا برخلاف سایر اپیدمی‌ها به‌عنوان یک معضل صعودی بی‌پایان در نظر گرفته شد؛ آستانه ایمنی جمعی بسیار بالا تصور شد؛ و موارد مشابه.»

دکتر جاف اظهار داشت که تأثیر قرنطینه را بر دانشجویان دانشگاه بررسی کرد و دریافت که حمایت وی از قرنطینه نتیجه نگاهی از بالا به پایین بود که باعث شد «از نقش تنهایی، بیکاری و تجربیات ناخوشایند دوران کودکی در کوتاه شدن طول عمر، مشکلات سلامت روان و بیماری‌های مزمن غیرواگیر غافل بماند.»

دکتر جاف نمی‌دانست که تعطیلی مدارس با کاهش نرخ توسعه اجتماعی، توان اجرایی (توانایی تصمیم‌گیری)، پتانسیل کاری و طول عمر، روی آینده یک نسل اثر می‌گذارد و به افزایش قابل توجه مشکلات سلامت روان دامن می‌زند.

وقتی دکتر جاف به این حقایق پی برد، شروع به تحقیق درباره قرنطینه کرد و مقاله‌ای را در بیست‌و‌ششم فوریه ۲۰۲۱ منتشر کرد.

دکتر جاف در نتیجه‌گیری مقاله‌اش نوشت: «مشکلات اقتصادی ناشی از هزینه‌کرد گزاف دولت روی مؤلفه‌های سلامت جمعی در درازمدت مشکلات بیشتری از خود همه‌گیری به بار خواهد آورد.»

«ما باید واقعیت را به مردم بگوییم و سعی کنیم با جلوگیری از هر مورد ابتلا به کووید-۱۹، جان افراد بیشتری را نجات دهیم. اکنون وقت آن است که اندکی درنگ کنیم، اقدامات خود را با سطح ریسک واقعی هماهنگ کرده و با ارائه تحلیلی منطقی از هزینه و فایده اقدامات، به تفکر گروهی قرنطینه پایان دهیم.»

باس اما برای بازنگری در حمایت از قرنطینه مسیر پیچیده‌تری را پیمود.

او گفت که در اوایل سال ۲۰۲۲ سعی داشت موضوعات جدیدی برای صحبت درباره سلامتی پیدا کند. او که چهره‌‏ای شناخته شده و محبوب در شبکه‌های اجتماعی است، نسبت به کلی‌گویی‌ها بدبین شده بود. در عین حال، متوجه شد که مخاطبان او در شبکه‌های اجتماعی در وهله اول همکارانش هستند، نه افرادی که به دنبال توصیه‌های بهداشتی هستند. بدین ترتیب، او تصمیم گرفت به مسائل مختلفی بپردازد.

«با وجود این‌که علم روز را به دقت دنبال می‌‏کردم، مقالات را با دقت و وسواس بسیار می‌خواندم و به موضوع صحبت‌هایم اشراف داشتم، از جانب همان آدم‌هایی که روزی مرا به خاطر روشنگری درباره اطلاعات غلط تشویق می‌کردند، مورد هجمه و انتقاد قرار گرفتم.»

«آن‌ها مرا به انتشار اطلاعات غلط متهم کردند و مرا دروغگو خواندند.»

این هجمه‌ها باعث شد که باس به وجود قبیله‌گرایی در بین هم‌صنفان خود پی ببرد و متوجه شود که آن‌ها جویای واقعیت‌ها نیستند، بلکه از تفکر مرسوم و متخصصان محبوب در شبکه‌های اجتماعی دنباله‌روی می‌کنند.

او گفت: «وقتی متوجه این مسئله شدم، شروع به پرسش‌گری کردم.»

این پرسش‌گری زمانی کلید خورد که ایلان ماسک در سال ۲۰۲۲ توئیتر- ایکس فعلی- را خرید و در آن نوشت: «فاوچی را محاکمه کنید.»

باس گفت: «من آن جمله را عیناً بازنشر کردم و مورد حمایت قرار گرفتم. من از ابتدا حامی قرنطینه بودم. همیشه فکر می‌کردم وجود قرنطینه الزامی است و ما باید دستورالعمل‌های ماسک و واکسن را رعایت کنیم و خیلی هم سخت‌گیر بودم.»

«اکنون که به گذشته نگاه می‌کنم، خجالت می‌کشم.»

او در این مدت به صحبت‌های چهره‌های منتقد دولت هم توجه می‌کرد که باعث شد خودش هم شروع به پرسش‌گری کند.

«چیزهای زیادی راجع به کووید می‌گفتند. به این فکر می‌کردم که چقدر جالب حرف می‌زنند و شاید حق با آن‌ها باشد و شاید ما هم باید پذیرای دیدگاه‌های انتقادی باشیم. بدین ترتیب، همه چیز را زیر سؤال بردم و تجدیدنظر کردم.»

«و بالاخره معلوم شد که ریشه‌کن کردن کووید ایده مزخرفی بود. از اول هم قرار نبود کووید را کنترل کنیم. تازه معلوم شده که قرنطینه چیزی جز نقشه‌ای خیالی نبود و صرفاً کابوس شب‌های مردم می‌شد.»

آقای باس با قبول اشتباه خود در دوازدهم دسامبر ۲۰۲۲ در ایکس نوشت: «در مورد قرنطینه و دستورالعمل‌های کووید اشتباه می‌کردم. من در اشتباه بودم و دلیل اشتباهم قبیله‌گرایی، احساسات و شناخت بدی بود که از ماهیت انسان و ویروس داشتم. شاید بی‌اهمیت باشد اما می‌خواهم بابت اشتباهم عذرخواهی کنم.»

اشتباهات قابل اجتناب دولت‌‏ها

دکتر جاف گفت: «دولت‌ها افراد نادرستی را مسئول ارائه مشاوره و مدیریت شرایط اضطراری همه‌گیری می‌کنند.»

«نیروهای خدمات بهداشت عمومی نه به اندازه لازم آموزش دیده و نه از تجربه کافی برای مدیریت شرایط اضطراری برخوردار بودند. گروه‌های تخصصی هم فاقد آموزش‌های لازم و تجربیات کافی بودند و همه چیز تحت تأثیر تفکر گروهی قرار داشت.»

دکتر جاف، در راستای اظهارات دیوید ردمن، سرهنگ بازنشسته آژانس مدیریت اضطراری آلبرتا، در مقاله‌ای نوشت که آژانس‌های مدیریت اضطراری باید با تکیه بر رویه‌های خاص خود به مدیریت همه‌گیری می‌پرداختند.

اما دولت‌ها به کنترل اقدامات روی آوردند و فقط سعی داشتند منحنی تلفات را صاف‌تر کنند یا از نظام مراقبت‌های بهداشتی محافظت کنند. از این‌رو، از تأثیری که قرنطینه- علیرغم اثربخشی‌هایی که داشت- روی جامعه می‌گذاشت غافل شدند.

دکتر جاف می‌گوید: «یکی از اشتباهات رایج این بود که همبستگی را به‌جای علت‌و‌معلول در نظر می‌گرفتیم. یعنی وقتی قرنطینه اجرا می‌شد و موارد ابتلا و بستری در بیمارستان کاهش می‌یافت، به اشتباه به‌عنوان تأثیر قرنطینه تلقی می‌شد.»

«مشکل این بود که قرنطینه علت بهبود اوضاع نبود … واضح بود که همه‌گیری حتی بدون اجرای قرنطینه هم مسیر مشابهی را طی خواهد کرد.»

باس می‌گوید: «از همان زمانی که همه‌گیری شروع شد، به جنبه‌های منفی چنین دیدگاهی واقف بودم؛ اما با آن همراهی کردم. به نظر من- فکر می‌کنم خیلی‌ها هم با من هم‌عقیده باشند- جان هر انسانی ارزشمند است. یعنی هیچ‌کس نمی‌تواند این مسئله را انکار کند، درست است؟»

«اساساً فکر می‌کردیم که ممکن است برای یک دوره کوتاه دچار فروپاشی اقتصادی شویم یا چنان‌که فاوچی در مواجهه با معترضان قرنطینه یا رهبران بین‌المللی می‌گفت، ممکن است کمی سختی بکشیم. دائم به خودمان می‌گفتیم که شاید مشکلات اقتصادی، به‌مانند همین سختی‌ها، چندان هم بد نباشند و ما دوباره سرپا شویم. سعی می‌کردیم روی نکات مثبت تمرکز کنیم.»

با این وجود، آقای باس معتقد است که کارشناسان از همان ابتدا درباره پیامدهای قرنطینه هشدار می‌دادند.

«اتفاقی که افتاد این بود که ۸۰۰ نفر از نخبگان هاروارد، ییل، مؤسسه ملی بهداشت و مراکز مشابه نامه‌ای سرگشاده به معاون رئیس‌جمهور وقت مایک پنس نوشتند و پیشنهادات خود را درباره مدیریت همه‌گیری ارائه کردند.»

«پیشنهادات نخبگان که جی باتاچاریا بعدها نام بیانیه برینگتون را روی آن گذاشت، حول محور این مسائل می‌چرخید که «ما باید مراقب اجرای قرنطینه باشیم؛ چون معمولاً موثر نیست و ممکن است حقوق بشر را زیر پا بگذارد. قرنطینه می‌تواند مردم را از هم دور کند و باعث بی‌ثباتی سیاسی شود. باید خیلی مراقب باشیم راست بگوییم. باید ترس را کنترل کنیم، نه آن‌که به اشاعه آن دامن بزنیم. باید سعی کنیم از حقوق شهروندی محافظت کرده و قرنطینه را تا حد امکان اختیاری کنیم.» همین پیشنهادات بود که در نهایت بر سر زبان‌ منتقدان افتاد.

باس اظهار داشت که جامعه علمی در آغاز همه‌گیری به خوبی می‌دانست که اثرات قرنطینه بر بیماری‌های هوابُرد در ژاپن و چند پایگاه نظامی بررسی شده و می‌توان در اجرای قوانین سخت‌گیری کرد؛ اما نتایج نشان می‌دادند که قرنطینه‌های سخت‌گیرانه هم مؤثر نخواهند بود.

نهایت تلاش

دکتر جاف و آقای باس معتقدند که اظهارات آقای گالووی- مبنی بر این‌که او و همکارانش نهایت تلاش‌شان را به کار گرفته بودند- در بهترین حالت نادرست است.

دکتر جاف می‌گوید: «رهبرانی که در مدیریت همه‌گیری مداخله بی‌جا می‌کردند، باید به تمام جوانب، از جمله معایب و منافع قابل پیش‌بینی اشراف می‌داشتند.»

«اکثر مقالات مربوط به قبل از همه‌گیری نشان می‌دهند که قرنطینه، تعطیلی مدارس و ماسک اجباری به دلیل نسبت هزینه و فایده نامطلوب توصیه نمی‌شود. دست‌کم، برنامه‌های پیشگیری از همه‌گیری‌های قبلی و فرایند مدیریت اضطراری باید در دستور کار قرار می‌گرفتند.»

دکتر جاف اظهار داشت که کارشناسان در آغاز همه‌گیری می‌دانستند که قرنطینه آسیب‌های جانبی بالقوه‌ای به دنبال خواهد داشت، ماسک اجباری جواب نخواهد داد و کودکان در معرض «خطر جدی» قرار ندارند، بلکه سالخوردگان و کسانی که بیماری‌های زمینه‌ای دارند بیشتر در معرض خطر هستند.

«به نظر من، اظهارات آقای گالووی صحیح نیست.»

باس می‌گوید: «اظهارات او غیرعقلانی است. هیچ شواهد محکمی مبنی بر تأثیر قرنطینه وجود نداشت. آندرس تگنل از سوئد جزو منتقدان اصلی قرنطینه بود که به صراحت گفته بود مدل‌سازی محققان خوب نیست و کمکی نخواهد کرد. او می‌گفت که ما باید از داده‌های پایا استفاده کنیم. زیرا اگر از مدل و فرضیه و سناریوهای احتمالی استفاده کنیم، ممکن است اتفاقات ناخوشایندی برای ما رخ دهد و تاریخ پزشکی هم به این مسئله گواهی می‌دهد.»

دفعه بعد بهتر خواهد بود؟

براساس گزارش مرکز سیاست‌گذاری‌های سلامت و اقتصاد لئونارد دی شفر در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، خسارت کووید-۱۹ تنها به اقتصاد آمریکا تا پایان سال ۲۰۲۳ به ۱۴ تریلیون دلار خواهد رسید.

در این گزارش آمده است: «غیبت کارمندان و کاهش فروش به دلیل توقف معاملات خرده‌فروشی، سفرهای هوایی و اجتماعات عمومی، بیشترین سهم را در این بین داشته‌اند.»

همچنین نظرسنجی بنیاد خانواده قیصر نشان داد که ۵۰ درصد از بزرگسالان جوان (۱۸ تا ۲۴ ساله) در سال ۲۰۲۳ دچار علائم اضطراب و افسردگی شده‌اند و حدود ۴۷ درصد از والدین اظهار داشتند که همه‌گیری به سلامت روانی فرزندان‌شان آسیب رسانده است.

در گزارش بنیاد آمده است: «همه‌گیری به طرق مختلف بر سلامت و رفاه عمومی اثر گذاشته که برای نمونه می‌توان به انزوا و تنهایی، بیکاری، بی‌ثباتی مالی و رنج و بیماری اشاره کرد.»

«همه‌گیری با افزایش مصرف مواد مخدر و افزایش نرخ مرگ‌و‌میر ناشی از سوءمصرف مواد همراه بوده است… نرخ کلی مرگ‌و‌میر ناشی از سوءمصرف مواد در جریان همه‌گیری ۵۰ درصد افزایش یافت.»

همچنین در گزارش مجله نیچر آمده است که بررسی روشمند و تحلیل جامع اثرات همه‌گیری بر یادگیری دانش‌آموزان در جریان قرنطینه نشان می‌دهد که «اختلالات یادگیری» منجر به کاهش ۳۵ درصدی راندمان تحصیلی دانش‌آموزان شده است.

همه‌گیری کووید-۱۹ منجر به یکی از بزرگ‌ترین اختلالات یادگیری در طول تاریخ شده است. باستین ای. بتهاوزر، استادیار مرکز پژوهش‌های نابرابری‌های اجتماعی و آندرس باخ مورتنسن، پژوهشگر ارشد مقطع پسادکترا در دانشگاه آکسفورد معتقدند که این مسئله تا حد زیادی به تعطیلی مدارس مربوط است که برآورد می‌شود ۹۵ درصد از دانش‌آموزان جهان را تحت تأثیر قرار داده است.

«قرنطینه تحرک کودکان را کاهش داده و توانایی آن‌ها را برای بازی کردن، ملاقات با سایر کودکان و شرکت در فعالیت‌های فوق برنامه محدود کرده است. رفاه کودکان و روابط خانوادگی هم به دلیل بی‌ثباتی اقتصادی و تقابل نیازهای کاری، مراقبتی و یادگیری دچار زیان شده است.»

دکتر جاف در پاسخ به این پرسش که جامعه علمی از واکنش دولت به کووید-۱۹ چه درسی گرفته است، گفت: «درس‌های زیادی گرفتیم. شاید بهتر باشد به درسی که خودم گرفتم اشاره کنم. اول این‌که «کارشناسان» پزشکی و بهداشت عمومی آمادگی لازم را برای مدیریت شرایط اضطراری نداشتند. پی بردن به اهمیت فرایند مدیریت اضطراری بزرگ‌ترین درسی بود که من گرفتم.»

او افزود: «اگر همان موقع درس می‌گرفتیم، می‌توانستیم از قرنطینه‌ها‌، قوانین، ترس‌ها و آسیب‌های جانبی جلوگیری کنیم و به نتایج بسیار بهتری در راستای رفاه مردم دست پیدا کنیم.»

«دوم این‌که فهمیدم جامعه، رهبران و متخصصان پزشکی چقدر تحت تأثیر تفکر گروهی و رفتار گله‌ای قرار دارند. ترس حس قدرتمندی است که جلوی تفکر و تصمیم‌گیری صحیح را می‌گیرد. شکل‌گیری تفکر گله‌ای پدیده خوفناکی است.»

«سوم این‌که سانسور و نفی سایر دیدگاه‌های شواهدمحور با ماهیت علم در تضاد است و اعتبار مؤسسات ذیربط را در جریان همه‌گیری خدشه‌دار کرده است. احیای اعتماد ازدست‌رفته، تلاش زیادی می‌طلبد.»

آقای باس مطمئن نیست که جامعه علمی اصلاً درسی گرفته باشد. «همه چیز اشتباه بود. منظورم این است که مقامات به معنای واقعی کلمه در تمام ابعاد اشتباه کردند. کل راه‌کارهای سازمانی نیاز به اصلاح دارند.»

«اگر به‌طور سیستماتیک در مسیر اشتباه حرکت کنید که دیگر تصادفی نیست، هست؟ پس باید از هر چیزی که باعث سوگیری شده جلوگیری کنید. این‌که بگوییم مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها باید جور دیگری عمل کند کافی نیست. کل سیستم باید تغییر کند.»

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی