Search
Asset 2

چگونه خود را از خودداوری برهانیم

اتخاذ یک رویکرد مهربانانه و فارغ از قضاوت در قبال احساسات به شما کمک می‌کند که هر بحرانی را پشت سر بگذارید. در ادامه می‌گویم که چرا فکر می‌کنم یک رویکرد مهربانانه تأثیر بهتری دارد...
(U__Photo/Shutterstock)

اتخاذ یک رویکرد مهربانانه و فارغ از قضاوت در قبال احساسات به شما کمک می‌کند که هر بحرانی را پشت سر بگذارید.

اکثر افراد باعجله شروع به قضاوت خود می‌کنند و درباره هرچیزی نظر می‌دهند. ممکن است از بیان عقیده خود خجالت بکشید یا از قضاوت شدن بترسید، اما تقریباً همیشه از روی غریزی تصمیم می‌گیرید که چه چیزی خوب، بد یا جور دیگری است.

غریزه معمولاً جواب می‌دهد. قوه شهود قدرتمند است و به ما کمک می‌کند که سریعاً تصمیم بگیریم. اما رمزِ کنترل هر قدرتی در این است که بدانید چه موقعی از آن استفاده نکنید.

برای نمونه، من همیشه احساساتم را به‌شدت مورد قضاوت قرار می‌دهم. هربار که احساس دلسردی یا بی‌حوصلگی می‌کنم، به‌سرعت به احساساتم برچسب بد می‌زنم و هربار که چنین احساسی دارم کمی سرخورده می‌شوم.

این‌قدر که با خودم نامهربان هستم، با دوستانم نامهربان نیستم. اگر با دوستی صحبت می‌کردم، احتمالاً می‌گفتم: «اشکالی ندارد که چنین احساسی داری؛ مهم این است که بعد از این چه می‌کنی.»

در قضاوت درباره احساسات دوستانم عجله‌ای ندارم یا سعی نمی‌کنم توجیه‌شان کنم یا به معنا و مفهوم‌شان پی ببرم. وجود آن احساسات را می‌پذیرم و تمرکزم را روی اقدامات بعدی می‌گذارم.

اتخاذ چنین رویکردی در مواجهه با حالات عاطفی سودمند است. در مقایسه با انتقاد از عواطف شدید، این رویکرد روشی انسانی‌تر و سازنده‌تر برای مواجهه با حقیقتِ نهفته در احساسات انسانی است.

۶ روش مهربانانه برای مواجهه با احساسات

در ادامه می‌گویم که چرا فکر می‌کنم یک رویکرد مهربانانه تأثیر بهتری دارد:

۱. سطح استرس را کاهش می‌دهد

وقتی به احساسات خود برچسب بد یا ناخوانده می‌چسبانید، فوراً به یک دشمن درونی بدل می‌شود. واکنش بعدی این است که احتمالاً دچار ترس و استیصال شوید؛ ترس از این‌که نمی‌توانید احساسات و استیصال خود را در مواجهه با واقعیت موجود کنترل کنید. به‌جای دامن زدن به انباشت احساسات صرفاً به احساسات خود توجه کنید و به دنبال تغییر آن‌ها نباشید. این کار باعث می‌شود که احساس بی‌تکلف بودن کنید.

۲. باعث بهبود خودآگاهی می‌شود

وقتی با احساسات خود گلاویز می‌شوید، عمل شفاف اندیشیدن سخت می‌شود. وقتی نگرانِ عقب افتادن کارها هستم، به سختی می‌توانم به خودم فکر کنم. افکارم پراکنده می‌شوند و بی‌هدف و بدون برنامه به نشخوار فکری می‌پردازم. وقتی بدون هیجان‌زدگی افراطی به احساساتم اجازه بروز می‌دهم، بهتر می‌توانم از چند و چونِ امور سر دربیاورم و از دریچه خودشناسی رشد کنم.

۳. شما را به دلسوزی برای خود تشویق می‌کند

چنان‌که یک دوستِ حمایتگر بدون انتقاد یا ارائه راهکارهای آنی به حرف‌تان گوش می‌دهد، دلسوزی در قبال احساسات شخصی به منزله این است که به عواطف خود فرصت بدهید. اگر یک قدم عقب بنشینید، می‌فهمید که چه حرفی برای گفتن دارند و چرا اصلاً دچار آشفتگی شده‌اند. چرا همان میزان محبتی را که نثار دیگران می‌کنیم، صرف خودمان نکنیم؟ یکی از مزایای این کار این است که باعث می‌شود خودمان را همان دوستی بدانیم- نه یک خودتخریبگرِ بی‌پروا- که می‌توانیم به او اطمینان کنیم.

۴. باعث ایجاد انعطاف می‌شود

احتمال شکستن اشیای سفت و سخت بیشتر از اشیائی است که انعطاف‌پذیر هستند. این قانون ساده طبیعت درباره ماهیت انسان‌ها نیز صدق می‌کند. این‌که بدون قضاوت به احساسات شخصی خود توجه کنیم، رویکردی منعطف در قبال سلامت روان است که اجازه می‌دهد احساسات گُر بگیرند و خاموش شوند و نیازی هم نباشد که کار خاصی برای آن‌ها بکنیم.

۵. تمرکز ذهنی را افزایش می‌دهد

گلاویز شدن با احساسات مثل این است که با خودتان وارد جنگ شوید. همه از هرج‌و‌مرجِ جنگ، خبر داریم. در شرایط جنگی همه چیز به هرج‌و‌مرج ختم می‌شود و به‌سختی می‌توان فهمید که چه کار باید کرد. بدیهی است که وضعیت روانی خوبی برای کار کردن یا ایجاد ارتباط با نزدیکان نیست. از سوی دیگر، اگر احساسات خود را با بی‌تفاوتی در نظر بگیرید، مغزتان فرصت پیدا می‌کند که به‌طور شهودی و نه تکانشی به علل اصلی واکنش نشان دهد.

۶. از اقدام کردن حمایت می‌کند

مهم‌ترین جنبه توجه به احساسات شخصی و عدم داوری درباره آن‌ها این است که باعث می‌شود انرژی‌تان را به‌جای حل‌و‌فصل احساسات صرفِ ادامه زندگی خود کنید. همان‌طور که دوست‌تان را که در وضعیت عاطفی مشابهی قرار دارد تشویق می‌کنید که در احساسات خود دست‌و‌پا نزند و با قدم‌های کوچک به سمت جلو خیز بردارد، می‌توانید این کار را برای خودتان هم بکنید. درمجموع، انجام اقدامات سازنده و نرنجیدن از احساسات شخصی راه‌حل سالم‌تری برای کنترل احساسات است.

برخی از احساسات زیان‌بار و بی‌فایده هستند. شاید برای خودتان داستان‌هایی تعریف کنید که واقعی نباشند یا واقعیت را جور دیگری نشان دهند. اگر این صداها آن‌قدر بلند شوند که نتوانید نادیده‌شان بگیرید، بهترین کار این است که از یک متخصص کمک بگیرید. این‌که بابت احساس خاصی که دارید از دست خود عصبانی شوید، راه‌حل نیست. درنهایت، فرایند تغییر با آرام کردن افکار مغشوش و برداشتن قدم‌های مثبت در مسیر دلخواه آغاز می‌شود.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی