گرفتاریها جزئی از زندگی هستند و شیوه برخورد ما با آنها بر کیفیت زندگی اثر میگذارد.
آیا تاکنون چنین حسی داشتهاید که ایدههایی دارید که هرگز رنگ حقیقت به خود نمیگیرند یا طبق میل شما پیش نمیروند؟ آیا برنامههای بینقص شما قبل از آغاز به حاشیه رانده میشوند؟
من اغلب چنین احساسی دارم. سالها طول کشید تا دلیلش را متوجه شدم و توانستم به شکل مسالمتآمیز با آن کنار بیایم.
گرفتاریها منشأ این احساس هستند که دنیای واقعی نابسامانتر و ملالانگیزتر از آن چیزی است که فکرش را میکنیم. تمام رنجشها، زحمتها، دست و پا زدنها و ناراحتیها در قالب گرفتاری گردهم میآیند.
گرفتاری از نوع ساده یعنی اینکه تصمیم میگیرید شام بپزید و متوجه میشوید که باید برای تهیه چیزی که فراموش کردید بخرید به فروشگاه بروید؛ یعنی اینکه سعی میکنید قبضتان را بهصورت آنلاین پرداخت کنید و متوجه میشوید که کارت اعتباریتان منقضی شده است؛ یعنی اینکه با دوستان خود قرار شام میگذارید و متوجه میشوید که فرزندتان همان روز مریض شده است.
راستش را بخواهید، گرفتاری همهجا وجود دارد و میتواند شما را از زندگی بیزار و از اینکه هیچ کاری طبق میلتان پیش نمیرود سرخورده کند.
من تقریباً هر راهی را امتحان کردهام تا گرفتاریها را از زندگیام دور کنم، اما هربار فهمیدم که گرفتاریهای بیشتری وجود دارد.
با گرفتاریها چه باید کرد
راهحل این است که با گرفتاریها کنار بیایید و آنها را بهعنوان جزئی از زندگی بپذیرید. شاید بیان این حرف آسانتر از عمل به آن باشد. از اینرو، نکات زیر را با شما در میان میگذارم:
۱. انتظارات خود را به حداقل برسانید
یکی از بهترین نکات فرزندپروری که تاکنون با آن برخورد داشتهام، این بوده که استانداردهای خود را حفظ کنم و انتظاراتم را پایین بیاورم. بچهها نعمت هستند و اغلب موجب شادی عمیق ما میشوند، مگر اینکه از آنها انتظار داشته باشیم مثل بزرگترها رفتار کنند. به این ترتیب، فرزندپروری سختتر میشود. این مسئله در تمام جوانب زندگی صدق میکند. وقتی انتظار دارید همه چیز بینقص پیش برود، هر رنجشی را به چشم یک زیان بزرگ خواهید دید. اما اگر گرفتاری را در محدوده انتظارات خود بگنجانید، ممکن است از تأثیر مثبت آن متحیر شوید.
۲. در زندگیتان حاشیه امن بیشتری ایجاد کنید
وقتی برنامه کاریام در تنگنا قرار میگیرد، بیقراریام به اوج خود میرسد. این برنامه فشرده اغلب خودخواسته بوده است. اگر در زندگیتان حاشیه امن نداشته باشید، هر رنجش کوچکی میتواند کل زندگیتان را تهدید کند. اگر حاشیه امن ایجاد نکنید، مثل این است که انتظار داشته باشید همه چیز بینقص پیش برود. بدیهی است که چنین چیزی واقعبینانه نیست و مجبورتان میکند که دائماً با واقعیت بجنگید.
۳. تمرکز بر پیشرفت بهجای شتاب
من ذاتاً دوست دارم که با سرعت کار کنم. از اینرو، همیشه وسوسه میشوم که کیفیت زندگیام را براساس سرعت انجام کارها یا رفتن از کاری به کار دیگر بسنجم. مشکلی که زندگی کردن با کرنومتر دارد، این است که فعالیتهای عادی به مانعی بزرگ بدل میشوند. برای نمونه، وقتی بچهها میخواهند درباره چیزی که درست کردهاند با من حرف بزنند یا وقتی همسرم تصمیم میگیرد که زمان صرف ناهار را طولانیتر کند، ممکن است کارم گره بخورد. وقتی این مسائل باعث میشوند که بهجای شادی دچار آشفتگی شوید، اولویتها به حاشیه رانده میشوند. بهجای سنجش بهرهوری براساس میزان پیشرفت، روزهایی را که بهصورت متوالی پیشرفت کردهاید در نظر بگیرید.
۴. قبول کنید که گرفتاریها شخصیت ما را شکل میدهند
شاید بگویید کاش زندگی راحتی داشتید، اما ممکن است در این شرایط احساس ملال کنید. بخشی از ذات و ماهیت زندگی همین است که انجام کارهای مهم دشوار است. گرفتاری به زندگی معنا میبخشد و اگر با شجاعت بر چالشها چیره شویم، وارستهتر خواهید شد. وقتی گرفتاری پیش میآید، میتوانید از فرصت استفاده کنید و چالشهای زندگی را به چشم یک فرصت در نظر بگیرید.
۵. از مسیر لذت ببرید
درنهایت زندگی همین است که هست. اینکه در این دنیا با دیگران دست به انجام کاری بزنید، بدین معنی است که با کمی گرفتاری دستوپنجه نرم خواهید کرد. میتوانید زندگیتان را با بیزاری از این امر سپری کنید یا آن را بپذیرید. هرگز نمیتوان بهطور کامل بر گرفتاریها چیره شد و اینکه کل انرژیتان را صرف غلبه بر گرفتاریها کنید، باعث میشود که تمرکزتان از روی اهداف و اولویتهای زندگی برداشته شود. گرفتاریها را قبول کنید و به زندگی و لذت بردن از مسیر تکرارنشدنی خود بپردازید.
تمام انسانهایی که تاکنون در این دنیا بودهاند، با چالشهای زندگی روبهرو شدهاند. همه ما با این چالش روبهرو هستیم و باید دیدگاهمان را نسبت به آن انتخاب کنیم. شما میتوانید در سایه گرفتاریها زندگی کنید و اجازه ندهید که بر افکارتان چیره شوند.