نویسنده: پاتریشیا آدامز
پاتریشیا آدامز اقتصاددان و رئیس بنیاد تحقیقاتی انرژی پراب و پراب اینترنشنال است؛ اندیشکدهای مستقل که در کانادا و سراسر جهان فعالیت دارد. آنچه در ادامه میخوانید تحلیل او از طرح «غزه ۲۰۳۵» کشور اسرائیل و بازسازی غزه بعد از جنگ است.
دولت بایدن از ماهها پیش از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، خواسته که دورنمای خود را درباره نحوه مدیریت و بازسازی غزه پس از جنگ ارائه کند. آقای نتانیاهو خواسته جو بایدن را با ارائه برنامهای سهمرحلهای اجابت کرده است؛ طرحی که میتواند غزه را طی یک یا دو دهه آتی به مرکز تولید و تجارت بینالمللی تبدیل کند.
این برنامه نوپا که اسرائیل آن را «غزه ۲۰۳۵» نامیده است، شاید برای خیلیها رویایی به نظر برسد اما در دنیای آژانسهای توسعه بینالمللی و شرکتهایی که پس از اتمام جنگها و بلایای طبیعی وارد میدان میشوند، چندان دور از ذهن نیست. قبل از اینکه نتانیاهو از برنامه خود رونمایی کند، طرحهای مشابهی برای توسعه اقتصادی غزه در دست اجرا بودند.
نیویورک تایمز در ماه آوریل گزارش داد که «بیش از دهها نفر از نهادهای بانفوذ خاورمیانه، اروپا و آمریکا در اتاق کنفرانس گردهم آمدند تا برای بازسازی و توسعه اقتصادی بلندمدت غزه برنامهریزی کنند.»
هدف این مؤسسات- شامل بانک جهانی، شرکت مشاوره مکینزی و شرکتهای سرمایهگذاری و ساختمانسازی خاورمیانه- این بود که «غزه را از مکانی منزوی و فقیر به یک مرکز تجاری مدیترانهای با محوریت دادوستد، گردشگری و نوآوری تبدیل کرده و به تشکیل طبقه متوسط کمک کنند.»
در این برنامه بلندمدت که قرار است لیمو را به لیموناد تبدیل کند، از ۳۰ میلیون تن آوار بهجامانده از ساختمانهای بمبارانشده برای ساخت جزیرهای مصنوعی در بندر آبهای عمیق استفاده خواهد شد. راهاندازی یک کارخانه آبشیرینکن و دیگر پروژههای زیربنایی، تأسییس دانشگاه فنی بازسازی در شمال غزه که دانشجویان سراسر جهان را جذب خود کرده و به آنها مدرک تحصیلی اعطا میکند، راهاندازی صنعت فیلم فلسطین و ساخت یک استادیوم فوتبال پیشرفته و ارتقای کیفی تیم فوتبال فعلی در سطح بینالمللی از جمله موارد پیشنهادی این برنامه هستند.»
برنامه آقای نتانیاهو دفاعی و در عینحال پیشگیرانه است و برای جلوگیری از بازگشت حماس و بهینهسازی منافع اقتصادی غزه و ائتلاف کشورهای عربی حامی اسرائیل طراحی شده است. برای بستن دهان حامیان محیطزیست، پیشنهاد شده که غزه نوین با انتشار گازهای گلخانهای که خواه ناخواه تولید میشوند مقابله خواهد کرد. روند توسعه غزه قرار است به کمک بیش از ۲۸ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی- که از میادین گازی مدیترانهای استخراج خواهد شد- و از طریق تأسیس نیروگاههای خورشیدی در صحرای سینا عملیاتی شود.
در هرسه مرحله از برنامه آقای نتانیاهو، اسرائیل کنترل امنیتی غزه را به دست خواهد داشت.
در مرحله نخست که در سال اول آغاز میشود، اسرائیل مناطق پاکسازیشده از دست حماس را در سراسر غزه کنترل خواهد کرد تا ائتلاف کشورهای عربی بتواند به توزیع کمکهای بشردوستانه خود ادامه دهد.
در مرحله دوم، که طی ۵ تا ۱۰ سال آتی آغاز خواهد شد، ائتلاف عربی طرح مارشال را برای نظارت بر بازسازی غزه به اجرا درمیآورد و شهروندان غزه بهطور فزاینده مسئولیت اداره شهر را برعهده میگیرند.
مرحله سوم از نظر زمانی نامحدود است. در بهترین حالت، شهروندان غزه طی یک دهه آتی دست از افراطگرایی برداشته و موجودیت اسرائیل را در دوران مداخله به رسمیت میشناسند. چنانکه از پیمان ابراهیم پیداست، اسرائیل در منطقه دوستانی برای خود دست و پا کرده است. امارات متحده عربی در سال گذشته به نشانه احترام متقابل و همزیستی مسالمتآمیز اقدام به ساخت یک کنیسه کرد.
وقتی غزه اسرائیل را بهعنوان همسایه خود بپذیرد، به منطقهای خودمختار تبدیل میشود و ائتلاف عربی قدرت را به یک دولت محلی یا دولت واحد فلسطینی واگذار میکند؛ دولتی که درنهایت بر غزه و کرانه باختری حکمرانی خواهد کرد.
بدین ترتیب میتوان به صلح و رفاه رسید. برنامه نتانیاهو این است که منطقه آزاد تجاری مصر-اسرائیل-غزه را در دریای مدیترانه راهاندازی کند تا عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر کشورها از طریق راهآهن و خطوط لوله به بنادر مدیترانه دسترسی نامحدود پیدا کنند.
پیشنهاد آقای نتانیاهو برای توسعه یک غزه مستقل تحت تأثیر اقدامات فاجعهبار قبلی مطرح شده است. نخستوزیر قبلی اسرائیل، آریل شارون، در سال ۲۰۰۵ نیروهای اسرائیلی را بهطور کامل از غزه خارج کرد و اختیار امور را به دست فلسطینیان داد. صنعت گلخانهای پیشرفته غزه نیز که میوه، سبزیجات و گلهای ارزشمند اتحادیه اروپا را تأمین میکرد، به دست فلسطینیان افتاد. گفتوگوهای سرخوشانه در آن مقطع حول محور این مسئله بودند که حاکمیت نوپای غزه از منابع طبیعی خود برای تبدیل شدن به سنگاپورِ مدیترانه استفاده کرده و طبقه متوسط ثروتمندی را تشکیل میدهد که حاضر است برای حفاظت از امتیازات خود با اسرائیل صلح کند.
آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد، از «تصمیم شجاعانه» آقای شارون برای پیشبرد روند صلح استقبال کردند. تنها مخالفِ آن تصمیم، وزیر دارایی وقت اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، بود که در اعتراض به عقبنشینی اسرائیل از کابینه دولت استعفا داد و از دولت خواست که «دست از این شرارت بردارد و این پایگاه بزرگ ترور را در اختیار فلسطینیها نگذارد.»
در کمال تأسف جامعه بینالمللی، وقتی شهروندان غزه سکان هدایت کشور را به دست گرفتند، بلافاصله گلخانهها را غارت کرده و حماس را با وعده نابودی دولت اسرائیل بر سر کار آوردند.
برخلاف فاجعه سال ۲۰۰۵، که اسرائیل سکان هدایت کشور را به دست تروریستها سپرد، کنترل کشور اینبار صرفاً زمانی به دست مردمان غزه سپرده خواهد شد که این شهر از وجود تروریستها پاکسازی شده و مردمان آن همزیستی مسالمتآمیز با اسرائیل را بپذیرند. مسئولیت این امر بر دوش کشورهای عربی خواهد بود که یک دهه فرصت دارند مردمان غزه را متقاعد کنند تا بهازای رفاهی که براساس منابع اقتصادی طبیعی غزه تحقق خواهد یافت، نفرت از اسرائیلیها را کنار بگذارند.
آقای نتانیاهو با ارائه برنامه بلندپروازانه غزه ۲۰۳۵ برای جایگزینی طرحهایی که کنسرسیومهای توسعه بینالمللی پیشنهاد کردهاند، قبل از هرچیز روی غزه ۲۰۲۴ متمرکز است. برنامه نتانیاهو خواستِ بایدن مبنی بر ارائه دورنمای پساجنگ را برآورده میکند، همسایگان عرب غزه را به مشارکت در خلع سلاح تروریستهایی که خودشان نیز از آنها نفرت دارند تشویق کرده و برای اسرائیل نیز زمان میخرد تا مأموریت بیرون راندن حماس از غزه را به پایان برساند.
اما برنامه نتانیاهو به آینده بستگی دارد. اگر حماس نابود نشود، دستیابی به صلح بلندمدت برای اسرائیل یا غزه غیرممکن خواهد بود.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.