رقص ناحیه جنوب آسیا دارای فرهنگی سحرآمیز و غنی است، اما برای بسیاری از غربیها هنوز ناشناخته میباشد

آنچه بسیاری از مردم درباره رقص هندی و پاکستانی میدانند، از بالیوود فراتر نمیرود. درحالیکه این رقصها در حقیقت، دارای فرهنگی گسترده با قدمتی در حدود هزاران سال میباشند.
کریستوفر بانِرمَن، استاد رقص از دانشگاه میدلسکس، در زمینه رقص ناحیه جنوب شرقی آسیا، از دانش گستردهای برخوردار است. بانِرمَن میگوید که برای غربیها، فراگیری فرهنگهای دیگر امری غیرعادی است و این فراگیری تاحدودی به شیوه آموزش و پرورش فرد در دوران کودکی مرتبط است.
او اعتراف میکند که “با وجود اینکه تا چند سال پیش این را نمیگفتم، اما من نیز نسبت به آسیا و شرق احساسی خاص داشتم. ولی وقتی به آن زمان برمیگردم میفهمم که به حد کافی شناخت از آن حس نداشتم.”
دوران کودکی او در کانادا گذشت که در آن هنگام در مرکز باله ملی کانادا تحت آموزش قرار گرفت. پدرش در رشته فلسفه چینی به درجه دکترا نائل شد، و در خانهاش صنایع دستی چینی بسیاری وجود داشت، پدربزرگش گویا در ژاپن ناخدا بود و دوستان خانوادگیای نیز از هند داشتند.
در طول یک سالی که در ناحیه جنوب شرقی آسیا سپری کرد، مجذوب عجایب رقص آن ناحیه شد، یوگا تمرین کرد، و اوقاتی را با تبتیهای مقیم شمال هند گذراند. او درحقیقت، وقتی به سختی و دشواری رقص پی برد، بیشتر به تماشای رقصها پرداخت تا اینکه خودش آنها را انجام دهد.
دورههای طاقتفرسای آموزشی که رقصندهها ازمیان آن میگذرند، بسیار ستودنی است. رقص قانون دشواری است. کار و تمرین سخت، انعطافپذیری، استقامت، هماهنگی و نوعی ادراک ناخودآگاه را طلب میکند. بانِرمَن ادراک ناخودآگاه را چنین شرح میدهد: “احساس درونی شما در مفصلهایتان متجلی شده و میگذارد حس کنید که بازوی شما در کدام نقطه از فضا رقصان است. ” این هماهنگی و این دریافت درونی از اینکه در کدام نقطه از فضا هستید، باعث میشود که بدنی ورزیده، تماشایی و بسیار جذاب داشته باشید.
“وقتی بدنی رقصان را میبینید و بدنی هنرمند و ورزیده، هرچند در ظاهر آرام به نظر میرسد، اما به تلاش و زحمت نهفته در پشت هر حرکت پی میبرید“
– کریستوفر بانِرمَن
“وقتی بدنی رقصان را میبینید و بدنی هنرمند و ورزیده، هرچند در ظاهر آرام به نظر میرسد، اما به تلاش و زحمت نهفته در پشت هر حرکت پی میبرید؛ میتوانید درک کنید که دههها باید بگذرند تا چنین حرکات بدنی درظاهری آرام شکل بگیرند.” حرکاتی که دلرباترین و موزونترین جلوهها را دارند، باید بیشترین تلاش و مشقت را در پس خود برای ارائه شدن داشتهباشند.

نکته جالب توجه این است که باله و رقص هندی دارای وجوه تشابهی با یکدیگر میباشند. درمیان انواع مختلف رقصهای برخاسته از هند، رقصی به نام باراتاناتیام وجوددارد. بانِرمَن توضیح میدهد که: “باراتاناتیام همچون باله رقصی هندسی است، هردوی این رقصها به شکل در فضا توجه دارند.” دراین رقص نیز همانند باله از حرکت خمکردن و ازهم جداکردن زانوها و صاف نگهداشتن کمر استفاده میشود. تفاوت آنها در استفاده از وزن است. رقصندهها دراین رقص محکم پای بر زمین میکوبند و از وزن استفاده بسیار زیادی میکنند؛ درحالیکه حرکات باله معمولاً طوری طراحی وانجام میشوند که بیوزنی و سبکی در فضا را القا میکنند.”
باراتاناتیام ارتباط تنگاتنگی با ناتیاشاسترا دارد. ناتیاشاسترا یکی از قدیمیترین و اصلیترین کتابها درارتباط با هنر رقص و نمایش هندی میباشد که عقیده براین است که حدود یکسال قبل از میلاد به رشته تحریر درآورده شده است. این کتاب مشتمل بر ۳۶ بخش حاوی تجزیه و تحلیلهای بسیار دقیق و جالب توجه است. بانِرمَن شرح میدهد که “آنها رقص و نمایش را به سه دسته تقسیم میکنند: یکی رقص خالص (صرف) بوده به نام نریتا، دیگری رقص نمایشی به نام ناریتیا، و سومی دارای ژستهای احساسی بوده که آبهینایا نام دارد.”
آبهینایا به معنی “انتقال نزدیک” است، به این صورت که تماشاگران را به درک معنی رقص سوق میدهد. در کتاب ناتیا شاسترا، مفهوم آبهینایا به چهار نوع دیگر متمایز میشود: بیان از طریق حرکات بدنی، سخنوری، لباس، سبک آرایش مو و تجهیزات صحنه و تغییر حالتهای احساسی.
شاید کتاب ناتیا شاسترا کتابی شگفتانگیز از شرق باشد که درغرب کسی درباره آن نمیداند. بانِرمَن اشاره میکند که “خیلی چیزهایی که ما نمیدانیم از آسیا میآیند…هر وسیلهای مربوط به رسانههای چاپی، از کاغذ گرفته تا باروت، همه از چین میآید.”
تماشاچیان درطول اجرای رقص اغلب در بهت و حیرت فرو میروند و شاید مسئله از این هم فراتر برود. هنر رقص اثری واقعاً عمیق بر ما میگذارد. بانِرمَن میگوید که ” اکنون دانشمندان با گذاشتن الکترونهایی روی سر و نشان دادن رقص به شما، به این نتیجه رسیده اند که دراین حالت مغز شما با عضلاتی که رقصندهها به هنگام رقص از آنها استفاده میکنند، حرف میزند و ارتباط برقرار میکند. یعنی دراین حالت نوعی رابطه عصبی برقرار میشود.”
کریستوفر بانِرمَن رئیس مرکزرسسن(مرکز تحقیقات در زمینه خلق هنرهای نمایشی)است. وی همچنین ریاست سمپوزیوم رقص برگزارشده توسط آکادمی رقص لندن را برعهده داشت.