رهبری جدید حزب کمونیست چین، دقیقاً بهترین فرصت را دارد تا حزب را از بحران نجات داده و پایهای محکم برای قدرت حاکمه چین فراهم کند.
در سومین مجمع عمومی از هجدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، که در ۱۲ نوامبر به پایان رسید، شی جینپینگ، رئیس حزب کمونیست چین، و لی کچیانگ، نخستوزیر، دستهای از سیاستهای اصلاحی جدید را مطرح کردند، اما تاریخ نشان میدهد این طرحها به حدی محافظهکارانه بودند که قادر به برآوردهکردن نیازهای زمان موردنظر نخواهند بود.
“یکی از ترفندهای حزب کمونیست چین برای کسب حمایت مردمی، تبلیغ نوعی از حس میهنپرستی براساس برانگیختن نفرت در آنها است. دوست داشتن چین به معنای نفرت از ایالات متحده آمریکا و یا ژاپن است.”
اولین کاری که شی جینپینگ و لی کچیانگ لازم داشتند انجام دهند، گرفتن قدرت از جناح جیانگ زمین و انتقال آن به خودشان بود، سپس باید سیاست حزب کمونیست چین را براساسی قرار دهند که مطابق سیاستهای مورد توافق آنها باشد. آنها مرحله اول را که همان انتقال قدرت به خودشان بود، با موفقیت سپری کردند، اما شکست در گذراندن مرحله دوم نشان میدهد که قادر به حل مشکلاتی اساسی که حزب با آنها مواجه میشود، نیستند.
پس از اینکه وانگ لیجون، مرد دست راست سابق بو شیلای، در ۶ فوریه، ۲۰۱۲، بهدنبال پناهندگی به کنسولگری ایالات متحده در چنگدو گریخت، جدال در درون حزب کمونیست چین، مابین جناح وفادار به جیانگ زمین -رئیس سابق حزب- و رهبری رسمی حزب به ناگهان آشکارا آغاز شد.
شی جینپینگ و لی کچیانگ، میبایست پایههای اساسی قدرت جیانگ زمین را از بین میبردند که در طی دهههای گذشته در پشت صحنه در اختیار جناح جیانگ قرار داشت. جیانگ زمین قبل از بازنشستگی، عملکرد کمیته دائمی دفتر سیاسی حزب را به گونهای تغییر داد که هو جین تائو، جانشین او، و نخستوزیر وقت، ون جیابائو، در انجام سیاستهای خودشان، با محدودیتهای بسیاری مواجه شدند.
در سومین مجمع عمومی، کمیته مرکزی حزب به اتفاق آرا، ایجاد یک کمیته امنیت ملی و یک گروه پیشگام را برای اصلاحات بیشتر به تصویب رساند که تحت رهبری، شی و لی است. این موارد تصویبشده جدید، رسماً قدرت جیانگ را در کمیته دائمی حزب از بین میبرد.
ریشههای بحران
در میان فهرست طولانی از اصلاحاتی که پس از به پایان رسیدن سومین مجمع عمومی منتشر شد، دوباره و دوباره دیده میشود که حزب کمونیست چین تلاش میکند با عواقب ناشی از آزار و اذیت روش باستانی و معنوی فالون گونگ مقابله کند، بدون اینکه به موضوع آزار و شکنجه آنها توسط حزب بپردازد.
جیانگ زمین در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۹۹، سلسله عملیاتی را برای ریشه کنکردن روش معنوی فالون گونگ بهراه انداخت و درنظر داشت که به کار این افراد پایان دهد که تمرینات مدیتیشن فالون گونگ را انجام میدادند و بر اساس اصول آن، یعنی حقیقت نیکخواهی و بردباری زندگی میکردند.
جیانگ طی نامهای که در شب ۲۵ آوریل ۱۹۹۹، به دفتر سیاسی حزب نوشت، شکایت کرده بود که تعداد تمرینکنندگان فالون گونگ و جذابیت آموزههای آن برای مردم چین تهدیدی برای حزب کمونیست چین محسوب میشود.
در سال ۱۹۹۹، حدود ۱۰۰ میلیون نفر در چین، تمرین فالون گونگ را انجام میدادند. سلسله عملیات حاکی از شکنجه و شستشوی مغزی توسط جیانگ، مستقیماً همچون صاعقهای بر سر صدها تمرینکننده این روش صلح آمیز که شهروندانی مطیع قانون بودند، فرود آمد و گستره آن حتی اعضای خانواده تمرینکنندگان را دربر گرفت.
ریشه بحران کنونی حزب کمونیست چین، آسیب بزرگی است که جیانگ بهبار آورده است و امتناع او یا جناح وی از مسئولبودن درقبال این آسیب است.
اصلاحات قضایی
پس از اینکه جیانگ زمین اقدام به آزار و اذیت فالون گونگ کرد، به منظور حذف تمام موانع در مبارزه علیه فالون گونگ، تمامی کارهای انجامشده برای حاکمیت قانون در چین را زیر پا گذاشت.
سپس، حزب کمونیست چین با استفاده از روشهای قانونی پیشرفته، خشم و آشفتگی گستردهای در عموم مردم، علیه فالون گونگ برانگیخت.
کلید موفقیت جیانگ در بازسازی نظام حقوقی، نقش کمیته امور سیاسی و قضایی بود که درحالیکه برتمام بخشهای نظام حقوقی سیطره داشت، آزار و اذیت فالون گونگ را به جلو پیش برد.
شی جینپینگ در حال حاضر اقدامات مختلفی برای مهار قدرت کمیته امور سیاسی و قضایی انجام داده است. او با اصلاحات جدید خود، ارتباط بین کمیته امور سیاسی و قضایی با دادگاههای محلی و وکلا را قطع میکند که دفاتر مسئول بررسی و پیگیری جرائم هستند، به این ترتیب به تلاش خود درجهت تضعیف کمیته امور سیاسی و قضایی، ادامه میدهد. در حال حاضر این موسسات بهطور مستقیم توسط رهبری مرکزی حزب اداره میشوند، در حالی که مسئولیت تأمین بودجه و پرسنل آنها را دیوان عالی برعهده دارد.
جیانگ زمین، به منظور جمعآوری هزینه برای آزار و اذیت فالون گونگ، کنترل شرکتهای سودآور دولتی را به دست دوستان و نزدیکان خود سپرد. در حال حاضر، شی جینپینگ و لی کچیانگ درصدد پس گرفتن کنترل از دست آنها هستند.
اخیراً، جیانگ زمین، رئیس سابق شرکت عظیم نفت طبیعی چینCNPC و ژو یونگکانگ، فرد مورد اعتماد و مهره کلیدی جناح جیانگ، از مقام خود برکنار شدند. گفته میشود که شرکت نفت طبیعی چینCNPC به سه شرکت تقسیم شده است.
آزار و اذیت فالون گونگ مستلزم صرف مقادیر هنگفتی از سرمایه است، و حکومتهای محلی باید بار این هزینههای نجومی را تحمل کنند. بنابراین حکومتهای محلی با اضافهشدن سایر هزینههای مربوط به فساد مالی بهشدت مقروض هستند.
بهعلت عدم محدودیت مقامات مرکزی، دولتهای محلی با بهزور تصرفکردن زمین، به سود سرشاری دست یافتند. این موضوع باعث ایجاد یک حباب در زمینه املاک و مستغلات شده و همزمان آتش اعتراضات مدنی در سراسر چین را شعلهور ساخته است. شی جینپینگ و لی کچیانگ دراین وضعیت مجبور به ارائه پیشنویسی برای اصلاحات شدند تا برای دولتهای محلی، بهویژه در امور مالی آنها محدودیت ایجاد کنند.
بنیادهای اخلاقی
هنگامی که دنگ شیائوپنگ در سال ۱۹۷۸ اصلاحات خود را به سومین مجمع عمومی از یازدهمین کمیته مرکزی ارائه کرد، اصلاحات خود را با پرداخت غرامت به قربانیان انقلاب فرهنگی و اصلاح بیعدالتیها آغاز کرد. دنگ با این منابع اخلاقی محدود، قادر به پیشبردن اصلاحات خود بود و۳۵ سال حاکمیت حزب کمونیست چین را تضمین کرد.
اصلاحات کلیدی نیاز به اتفاقنظر در قالب یک گروه دارند. اجرا و پیادهسازی آن، مستلزم صلاحیت اخلاقی و جلب اعتماد مردم است. حزب کمونیست چین امروز این ویژگیها را ندارد.
ایدئولوژی مارکسیسم حزب کمونیست چین، یک ایدئولوژی ورشکسته است، و کمونیسم چیز مضحکی بیش نیست. با این حال، هیچ اعتقاد دیگری وجود ندارد تا حزب کمونیست چین را بهعنوان یک واحد یکپارچه حفظ کند. مقامات و اعضای حزب به چیزی جز رشوه و ترفیع خود نمیاندیشند. حزب متشکل از هزاران جناح است، که هیچ اتفاقنظری باهم ندارند.
بهویژه، جناح جیانگ زمین، که به خاطر ترس از پاسخگویی درقبال آزار و اذیت فالون گونگ، محل تجمع تبهکاران است، دست به هر کاری میزنند تا مانع شی جینپینگ و لی کچیانگ از تصویب اصلاحات شوند. در پشت صحنه، جناح جیانگ و شی درحال مبارزه تلخی برسر قدرت هستند و اثر انگشت جیانگ در تعدادی از حوادث مشهود است که باعث ایجاد مشکل برای شی جینپینگ شده و یا او را از مسیر انجام اصلاحات منحرف کرده است.
یکی از منابع بهجای مانده برای حزب کمونیست چین برای بهدستآوردن حمایت مردمی، تبلیغ حس وطنپرستی است – آن نوع وطنپرستی که احساس نفرت را برمیانگیزد. دوستداشتن چین به معنای نفرت از ایالات متحده آمریکا و یا ژاپن است. ایجاد چنین نوعی از میهنپرستی بهمعنی تخریب روابط با سایر کشورها است. در این عصر جهانی شدن، درپیشگرفتن این استراتژی، بهطور اجتنابناپذیری باعث پسرفت چین خواهد شد.
درعینحال، موضوع جذابیت میهنپرستی برای مقامات حزب کمونیست چین کنونی، چیزی بیش از یک نمایش مضحک نیست. بسیاری از نمایندگان مجلس قانونگذاری رژیم چین و گروه مشاوران نخبه، دارای تابعیت دوگانه هستند. ثروتمندان چین مهاجرت کرده اند، و مقامات رده بالا، درحالیکه دارای پاسپورتهای خارجی هستند، همسران، فرزندان و داراییهای خود را به خارج از کشور فرستادهاند. در این وضعیت، واژه میهنپرستی پوچ و بیمعنی به حساب میآید.
قبل از سومین مجمع عمومی، مقامات ارشد حزب بر اهمیت سیاست “دو کاری که انجام نخواهد شد” تأکید کردند: حزب حاضر نخواهد بود اشتباهاتی را که در طی ۳۰ سال اول (۱۹۴۹-۱۹۷۹) ، مرتکب شد، اصلاح کند، و اشتباهات ۳۰ سال دوم (۱۹۷۹-۲۰۰۹) خود را نیز نخواهد پذیرفت.
حزب کمونیست چین بیش از ۶۰ سال حکومت کرده است. این حزب کشتار۸۰ میلیون چینی و آزار و شکنجه صدها میلیون نفر را در کارنامه خود دارد. آزار و شکنجه دهها میلیون نفر از تمرینکنندگان فالون گونگ همچنان ادامه دارد. رویکرد “دو کاری که انجام نخواهند شد”، دیدگاه افشاسازی و انتقادکردن از جنایات جیانگ زمین را بهدست فراموشی سپرده است.
شی جینپینگ و لی کچیانگ با تأکید دوباره بر سیاست “دو کاری که انجام نخواهند شد” خودشان را از این فرصت محروم خواهند کرد که انتقال قدرت را بر پایههای اخلاقی قرار دهند. انجام هر گونه اصلاحات بدون پایه و اساس اخلاقی محکوم به شکست است.
نقطه عطف
سومین مجمع عمومی از هجدهمین کمیته مرکزی، بهطور ناخواسته، تبدیل به یک نقطه عطف در تاریخ شده است. رهبران حزب در تلاش برای حل مشکل جناحبندی در حزب، از افشاسازی و انتقادکردن از جنایاتی که حزب کمونیست چین مرتکب شده است، دست کشیدهاند.
با انکار مشکلات اساسی که حزب با آنها مواجه میشود، مسیری که در پیش روی حزب میگیرد، بهحدی باریک میشود که درنهایت به بن بست میرسد.
عواقب ناشی از این وضعیت بهزودی آشکار خواهند شد. اصلاحاتی که بهتازگی راهاندازی شدند، بهزودی متوقف خواهد شد، و درگیری و تضادها آنها را احاطه میکند. جناحهای موجود در حزب کمونیست چین، به همراه حکومت مرکزی و محلی، در جدالی پر هرج و مرج سقوط میکنند. جامعه چین متلاشی و اضمحلال حزب کمونیست چین آغاز خواهد شد. هنگامی که اصلاحات سطحی به شکست منتهی میشود، اصلاحات اجتماعی واقعی آغاز خواهند شد.
اپک تایمز در ۳۵ کشور و ۲۱ زبان منتشر میشود.