نویسنده: دکتر آنتونیو گراسفو
آمریکا و چین برای ساخت اولین نیروگاه همجوشی هستهای در مقیاس شبکه برق عمومی درگیرِ رقابتی سرنوشتساز هستند که میتواند آینده انرژی قرن بیستویکم را رقم بزند و حزب کمونیست چین را به پیشرفتهترین سلاحی که میتواند متصور بود مجهز کند.
رآکتور همجوشی وسیلهای است که برای تولید انرژی طراحی شده است. این رآکتور فرایند هستهای مشابهی را که در خورشید رخ میدهد شبیهسازی میکند: همجوشی هستههای اتمیِ سبک مانند هیدروژن تحت گرما و فشار شدید. برخلاف شکافت هستهای که اتمها در آن برای آزاد کردن انرژی تقسیم میشوند، فرایند همجوشی باعث انتشار گازهای گلخانهای نمیشود و با کمترین ضایعات رادیواکتیو انرژی بسیار بیشتری تولید میکند.
انرژی همجوشی تحولآفرین است و میتواند انرژی بیپایان و بدون کربن عرضه کند و بازارهای جهانی انرژی را دگرگون کند. همجوشی، که از آن بهعنوان «جام مقدسِ» انرژی پاک یاد میشود، میتواند بدون انتشار گازهای گلخانهای یا ضایعات رادیواکتیو انرژی قابلتوجهی تولید کند. ارزش این بازار تا سال ۲۰۵۰ به ۱ تریلیون دلار میرسد.
آمریکا اولینبار از فرایند همجوشی در آزمایش بمب هیدروژنی در سال ۱۹۵۲ استفاده کرد، اما کنترل پلاسما برای تولید انرژی همچنان مشکلساز است. میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی آمریکا در استارتآپهای همجوشی با حمایت شرکتهای بزرگی مانند آمازون، گوگل و متا به بیش از ۸ میلیارد دلار رسیده است، اما چین در زمینه تأمین مالی دولتی و ساخت رآکتور دست بالا را دارد. به گزارش دفتر علوم همجوشی وزارت انرژی آمریکا، پکن سالانه حدود ۱.۵ میلیارد دلار در حیطه همجوشی سرمایهگذاری میکند که بیش از کشورهای دیگر و تقریباً دوبرابر بیشتر از هزینههای فدرال آمریکا است.
چین در ثبت اختراعات مربوط به همجوشی پیشتاز بوده و تعداد فارغالتحصیلان دکترای علوم همجوشی در این کشور ۱۰ برابر بیشتر است. پکن همچنین قویاً به دنبال حفظ مواد حیاتی مانند آهنرباهای ابررسانا، فلزات خاص و نیمهرساناها است. رویکرد تهاجمی این کشور شامل ساخت سریع رآکتور و طرحهای آزمایشی است که ممکن است با مقررات آمریکا مغایرت داشته باشند.
تصاویر ماهوارهای پلانت لبز نشان میدهند که چین در سال ۲۰۲۴ یک سایت همجوشی لیزری بسیار بزرگ ساخته است. این سایت که در کوههای میانیانا در جنوب غربی چین واقع شده است، یک گنبد مهارکننده دارد که دوبرابر بزرگتر از تأسیسات ملی احتراق آمریکا است. کارشناسان معتقدند که این سایت میتواند تلفیقی از شکافت و همجوشی باشد؛ مدلی که امکان ساخت آن در نظام دولتی چین بیشتر است.
کشوری که قبل از دیگران به همجوشی در مقیاس تجاری دست پیدا کند، کنترل یکی از ارکان مهم اقتصاد جهانی را به دست خواهد گرفت. سناتورهای آمریکایی و کارشناسان همجوشی خواستار سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری دولت برای حفظ پیشتازی آمریکا هستند، اما با کوچک شدن دولت در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ، وضعیت این بودجه همچنان نامعلوم است. اگر چین در رقابت همجوشی به پیروزی برسد، میتواند بر بازار انرژی آینده مسلط شود؛ همان کاری که در حوزه پنلهای خورشیدی، باتری خودروهای برقی و مواد معدنی کمیاب موفق به انجام آن شده است.
از پیامدهای اقتصادی که بگذریم، توسعه انرژی همجوشی با دغدغههای مهم ژئوپلیتیکی و امنیت ملی همراه است. استیلا بر فناوری همجوشی برای حزب کمونیست چین یک اهرم دیپلماتیک است و به حزب اجازه میدهد که شرایط خود را به کشورهای متقاضی انرژی دیکته کند؛ درست مثل کاری که به واسطه انحصار خود در زمینه مواد معدنی کمیاب انجام میدهد.
پیشرفت در حوزه همجوشی همچنین میتواند زیرساختهای نظامی آینده از جمله کشتیهای نیروی دریایی، سامانههای فضایی و تسلیحات انرژی هدایتشده را تقویت کند. امکان تولید انرژی نامحدود میتواند تدارکات نظامی را متحول کند و پایگاهها، ناوهای هواپیمابر و حتی ایستگاههای فضایی را بدون نیاز به وجود زنجیرههای تأمینِ آسیبپذیر خودکفا کند.
ساخت رآکتورهای هیبریدی شکافت-همجوشی در چین، نگرانیهایی را در رابطه با توانمندیهای هستهای جدید ایجاد میکند، زیرا این سامانهها مرز بین تولید انرژی غیرنظامی و کاربرد نظامی را برمیدارند. فرایند همجوشی براساس معاهدات کنونی در دسته فناوریهای تسلیحاتی قرار نمیگیرد، اما آکتورهای هیبریدی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای را نقض میکنند.
پکن میتواند فناوری همجوشی را با پیشرفتهای نظامی مهمی که «ارتش آزادیبخش خلق» در آنها پیشتاز است، از جمله تسلیحات همجوشی ژاو، کلاهکهای هستهای تقویتشده، تسلیحات انرژی هدایتشده، پیشرانشگر دریایی پیشرفته، سامانههای فضایی، بمبهای نوترونی، تسلیحات پالس الکترومغناطیسی، تسلیحات فراصوت و جنگافزارهای زیردریایی ادغام کند.
نسل چهارم تسلیحات هستهای از جمله تسلیحات همجوشی ژاو از یک تحول بزرگ در فناوری هستهای حکایت دارد. برخلاف تسلیحات هستهای سنتی که بر شکافت یا واکنشهای گرماهستهایِ ناشی از شکافت متکی هستند، در این تسلیحات پیشرفته از فرایندهای هستهای جایگزین استفاده شده که با معاهدات منع گسترش تسلیحات از جمله پیمان منع جامع آزمایشهای هستهای هم مغایرتی ندارند.
برخلاف بمبهای گرماهستهای مرسوم که برای همجوشی به انفجار اتمی متکی هستند، این تسلیحات نیازی به عامل شکافت ندارند و میتوانند از لیزرهای پرقدرت یا محصورسازی مغناطیسی به همجوشی کنترلشده دست پیدا کنند و احتمال بارش رادیواکتیو را به حداقل برسانند. این قابلیت باعث میشود که تسلیحات همجوشی ژاو از نظر نظامی عملی و از نظر سیاسی قابل قبول باشند، زیرا این تسلیحات تشعشعات نوترونی قدرتمند و انفجار حداقلی دارند و امکان حملات تاکتیکی دقیق با کمترین آسیب جانبی را فراهم میکنند.
از این گذشته، این تسلیحات بهرهوری انرژی بالاتری دارند و انرژی بیشتری را به شکل مستقیم به هدف منتقل میکنند که باعث میشود قدرت تخریب بسیار بیشتری داشته باشند. توانایی آنها در متمرکز ساختن تشعشعات نوترونی و به حداقل رساندن آسیبهای مرتبط با انفجار هستهای سنتی میتواند شرایط جنگ مدرن را دگرگون کند. در عینحال، چین در تلاش است که بر زنجیره تأمین مواد همجوشی- کنترل مؤلفههای حیاتی رآکتورها، ابررساناها و تسلیحات پیشرفته مبتنی بر انرژی- دست بالا را یافته و ارتش آزادیبخش خلق را از یک مزیت نامتقارن قابلتوجه برخوردار کند.
پیشتازیِ چین در حوزه همجوشی تبعات گستردهای دارد که ابعاد ان فراتر از اقتصاد و امنیت انرژی است و دفاع ملی را بهطور جدی به خطر میاندازد. اگر رژیم چین بر فناوری همجوشی استیلا پیدا کند، میتواند از برتری خود برای تغییر شکل سیاستهای جهانی و ارتقای توانمندیهای جنگی ارتش آزادیبخش خلق و به چالش کشیدن استیلای نظامی آمریکا استفاده کند.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: دکتر آنتونیو گراسفو تحلیلگر اقتصادی چین است که بیش از ۲۰ سال را در آسیا سپری کرده است. آقای گراسفو فارغالتحصیل دانشگاه ورزش شانگهای است، دارای مدرک امبیای از دانشگاه شانگهای جیائوتنگ است و در دانشگاه نظامی آمریکا در رشته دفاع ملی تحصیل کرده است.