در قسمت اول مقاله به مواضع آمریکا در برابر ائتلاف چین و روسیه پرداخته شد، در قسمت دوم به مواضع متحدان ایالات متحده در اروپای غربی و پیشینه روابط روسیه و چین و دورنمای این روابط مورد بررسی قرار میگیرد.
«چین کمونیستی چالش اصلی قرن»
در اروپای غربی نیز جناحهای چپ که در میان جناحهای سیاسی دیگر بخاطر حمایت از روابط نزدیک و مداراگونه با چین و متحدانش معروف بودند، به نظر میرسد که مدارا را کنار گذاشتهاند و لحن جدیتری در قبال چین در پیش گرفتهاند.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چند روز بعد از بازگشت شی از سفر روسیه واکنش نشان داد و گفت وابستگی اروپا میتواند به سلاحی علیه اروپا تبدیل شود، همانطور که اروپا وابستگیاش را به گاز روسیه کاهش داد، باید وابستگیاش به چین را نیز کاهش دهد.
حزب دموکرات مسیحی آلمان که پیش از رویکرد مرکل مبنی بر گسترش تجارت با چین برای حفظ صلح جهانی تاکید میکرد، به تازگی سندی درباره تغییر رویکرد در قبال چین نوشته است. در این سند آمده است: «ظهور چین کمونیستی چالش اصلی و اساسی قرن بیست و یکم برای همه دولتهایی است که به دنبال حفظ، تقویت و محافظت از نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین هستند.»
به گزارش پولیتیکو، این یک تغییر رویکرد مهم برای حزب محافظهکار است که استراتژی نزدیک شدن و وابستگی متقابل اقتصادی به چین و روسیه را در طول یک و نیم دهه قدرت آنگلا مرکل دنبال کرد. تهاجم مسکو به اوکراین و موضع تهاجمی فزاینده پکن چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی در منطقه آسیا و فراتر از آن باعث اتخاذ چنین موضعی شده است.
بر اساس پیشنویس این سند که توسط پولیتیکو مشاهده شده است، محافظهکاران میگویند که ایده حفظ صلح از طریق همکاری اقتصادی در مورد چین نیز شکست خورده است. این پیشنویس ۲۲ صفحهای که قرار است توسط گروه پارلمانی راست میانه اتحادیه دموکرات مسیحی/اتحادیه سوسیال مسیحی در حوالی عید پاک تصویب شود، نکات کلیدی برای سیاست جدید چین را تشریح میکند.
دولت بریتانیا نیز اخیرا سیاستهای امنیتی و بینالمللی خود را مورد ارزیابی قرار داده است. دولت بریتانیا در بازبینی اصول سیاست خارجی و امنیتیش، چین را «یک چالش دورانساز» خوانده است. بریتانیا در مارس سال گذشته، رژیم چین را بزرگترین تهدید دولتی برای امنیت اقتصادی بریتانیا دانسته بود.
ریشی سوناک در مقدمه ارزیابی سیاستهای امنیت و بینالمللیاش نوشته است: «از زمان تهاجم غیرقانونی روسیه به اوکراین، سوءاستفاده تسلیحاتی از انرژی، مواد غذایی و اظهارات غیرمسئولانه در مورد استفاده از سلاحهای هستهای و اقدامات تجاوزکارانه چین در آبراه تایوان و دریای جنوبی چین، جهانی را به وجود آورده است که ویژگی اصلیاش خطر، بینظمی و رویارویی است».
رادیو فردا گزارش داده است که دولت بریتانیا در نظر دارد حدود سه میلیارد پوند از افزایش بودجه نظامیاش را به طرحهای هستهای از جمله کمک به استرالیا برای ساخت زیردریاییهای هستهای با هدف مقابله با چین در منطقه اقیانوس آرام و هند اختصاص دهد.
ریشی سوناک سال گذشته در رقابت برای تصدی پست نخست وزیری درباره نفوذ فرهنگی، فناوری، اقتصادی و نقض حقوق بشر در چین هشدار داده بود. او گفته بود که این رژیم «فناوری ما را میدزدد و به دانشگاههای ما نفوذ میکند و با خرید نفت روسیه از ولادیمیر پوتین حمایت میکند و همچنین تلاش میکند برای همسایگانش از جمله تایوان قلدری کند. از طرح کمربند و جاده برای سرنگونی کشورهای در حال توسعه با بدهیهای غیرقابل جبران تلاش میکند و شهروندانشان را در سینکیانگ و هنگکنگ شکنجه و بازداشت میکنند و از آنها اعترافات اجباری میکنند که باعث نقض حقوق بشری آنها میشود.»
پیشینه روابط روسیه و چین
روسیه و چین دو کشور همسایهای هستند که با داشتن مرزی به طول ۴۳۷۴ کیلومتر، یکی از طولانیترین مرزهای مشترک را دارند و تا قبل از آغاز قرن بیست و یکم میلادی، این دو کشور بر سر مسائل مرزی و مناطق خاصی در روسیه از جمله درباره مالکیت منطقه منچوری و جزایری در دریای آمور با یکدیگر اختلافاتی داشتند.
در ابتدای جنگ سرد، جماهیر شوروی سابق با چین در تضاد قرار گرفت؛ بخصوص بعد از سفر ریچارد نیکسون، رئیسجمهور سابق آمریکا از حزب جمهوریخواه به پکن، روابط دیپلماتیک این دو کشور از سال ۱۹۷۲ آغاز شد. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، بین روسیه و چین رقابتی بر سر جمهوریهای تازه تاسیس آسیای مرکزی بوجود آمد. در ابتدای قرن بیست و یکم، دو دولت روابط خود را در سیاست و اقتصاد گسترش دادند و روابطشان بهبود یافت. این بهبود روابط باعث افزایش روابط تجاری بین این دو کشور شد.
در سال ۱۳۸۷ شمسی، روسیه ۱۷۴ کیلومتر مربع از جزایرش در دریای آمور را به رژیم کمونیستی چین واگذار کرد، به این ترتیب به حدود دو قرن اختلاف بر سر این جزایر پایان داد.
همچنین پیش از این تاریخ، جیانگ و رهبر وقت روسیه بوریس یلتسین در ۱۱ دسامبر ۱۹۹۹ در پکن، در ازای حمایت روسیه، سه توافقنامه مرزی چین و روسیه را امضا کردند که براساس آن چین باید بخش شرقی مرز چین و شوروی به مساحت بیش از یکمیلیون کیلومتر مربع (۳۹۰هزار مایل مربع) از خاک چین را به روسیه واگذار میکرد. مساحت زمین واگذارشده بیش از ۳۰ برابر مساحت تایوان بود.
بعد از به قدرت رسیدن شیجینپینگ به عنوان رئیس حزب کمونیست چین، روابط با روسیه به رهبری پوتین بیش از پیش دوستانه شد. این روابط از سطح همکاریهای سیاسی و اقتصادی به روابط نزدیک شخصی نیز منجر شد.
هنگامی که شی جینپینگ روز دوشنبه وارد مسکو شد، چهلمین دیدار او با ولادیمیر پوتین بود.
فارین پالیسی در گزارشی به گسترش روابط روسیه و چین پرداخته و نوشته است: «در سالهای اخیر، روابط اقتصادی چین و روسیه رشد کرده است. حتی قبل از حمله روسیه به اوکراین، چین جانشین ایالات متحده و آلمان شده بود تا به شریک تجاری شماره اول روسیه و خریدار اصلی نفت و گاز روسیه تبدیل شود. در سال گذشته، چین یک راه نجات اقتصادی برای روسیه فراهم کرده است، هر چیزی را که غرب نمیخرد و به روسیه کمک میکند در بحبوحه تحریمهای گسترده غرب، دسترسی به بازارهای مالی را حفظ کند. خرید انرژی از روسیه توسط چین در سال گذشته ۵۰ درصد نسبت به سال ۲۰۲۱ افزایش داشت، درحالیکه تجارت دوجانبه به بالاترین حد خود رسید. چین نهتنها بزرگترین صادرکننده جهان به روسیه در سال ۲۰۲۲ بود، بلکه بیشترین افزایش سالانه صادرات به روسیه را نیز نسبت به سایر کشورهای جهان به خود اختصاص داد. در ماه گذشته، یوان برای اولین بار از دلار به عنوان پرمعاملهترین ارز در بورس مسکو پیشی گرفت و تقریباً ۴۰ درصد از کل حجم معاملات را به خود اختصاص داد.»
تعدادی از کارشناسان آمریکایی معتقدند که هر چند روسیه و چین خود را به عنوان شرکای استراتژیک بدون محدودیت معرفی میکنند، اما نگاهی به تاریخ پر فراز و نشیب این دو کشور و مرز طولانی مناقشهبرانگیزشان نشان میدهد که اگر نظامهای فعلی در چین و روسیه تغییر نکند، در درازمدت روابط خصمانهای را علیه یکدیگر نیز در پیش خواهند گرفت که منتهی به درگیری نظامی نیز میشود.