درحالی که نیم قرن از انقلاب فرهنگی چین میگذرد، پنجاهمین سالگرد انقلاب فرهنگی چین بدون هیچ جشن رسمی از سوی مقامهای این کشور برگزار شد. ده سال انقلاب فرهنگی در دوران «مائو زدانگ» در برگیرنده یکی از سیاهترین و تکاندهندهترین بخشهای تاریخ دردناک کشور چین است. مائو معتقد بود که هر هفت تا هشت سال باید انقلابی روی دهد و تعداد زیادی از مردم از طریق آن کشته شوند. پس از مائو، حاکمان چین گرچه از آن دوران پر آشوب فاصله گرفتهاند و در ظاهر لباسی نو به تن کردند، اما سرشت حزب کمونیست به نظر نمیرسد که تغییری کرده باشد.
تاریخ چین نشان میدهد که حزب کمونیست، همواره به بهانه «داشتن ثبات»، هرچند سال یکبار جنبشی خشن را برای سرکوب گروهی از مردم به راه انداخته است. از سرکوبهای خونین انقلابفرهنگی مائو گرفته تا دهها سال سرکوب اهالی بودیستی تبت، قلع و قمع دانشجویان در اواخر دهه هشتاد میلادی و در نهایت آزار و شکنجه میلیونها نفر از مردمی که تمرین روش معنوی فالون گونگ را انجام میدادند. آزار و شکنجهای که از سال ۱۹۹۹ آغاز شده و تاکنون پایان نیافته است.
مائو معتقد بود که هر هفت تا هشت سال باید انقلابی روی دهد
و تعداد زیادی از مردم از طریق آن کشته شوند.
دروغها، جنگها، قحطی، استبداد، قتل عام و ترور در سرشت و تاریخ حزب کمونیست چین درهم تنیده شده است. در چین تحت سلطه کمونیسم اعتقادات و اصول سنتی بهطور خشونتآمیزی نابود شدهاند. مفاهیم اخلاقی و ساختارهای اجتماعی متلاشی شدهاند. همدلی، عشق و هماهنگی میان مردم به ستیز و تنفر تحریف شده است. آرزوی متکبرانه «جنگ با آسمان و زمین» جایگزین ستایش آسمان و زمین و سپاسگزاری از آنها شده است. نتیجه آنها سقوط کامل سیستمهای اجتماعی، اخلاقی و زیستمحیطی و بحرانی ژرف برای مردم چین و در حقیقت برای بشریت بوده است. تمام این فاجعهها از طریق برنامهریزی و سازماندهی حساب شده و تحت کنترل حزب کمونیست به بار آمد.
در نوامبر ۲۰۰۴، اپٍکتایمز چینی مجموعه مقالاتی بهنام «نُه شرح و تفسیر دربارهی حزب کمونیست» را منتشر کرد. نه شرح و تفسیر به طور بنیادینی ماهیت اهریمنی حزب کمونیست و تاریخچه شرمآور آن را افشا کرد. این مقالات باعث شد که میلیونها نفر از مردم چین از حزب کمونیست چین و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند، و برای تغییر و تحولات در چین، جنبش صلحآمیز بیسابقهای را پدید آورد.