«کریستین تایش» از ٣٠ سال پیش بارها و بارها به دنبال حقیقت به هند سفر کرد. او اصالتاً آلمانى است. پیش از سفر به هند، در کشورهائى نظیر آفریقا و آمریکاى جنوبى زندگى کرده بود و در طى این سفرها بارها روشهاى معنوى گوناگونى را عملاً تمرین کرده بود، نظیر چى گونگ، مدیتیشن شهودى و اشراقى، تى اِم، انواع یوگا و فلسفههاى هندى، دین برهما بودا و مذهب بودا و … ولى به هیچ ترتیب براى روح تشنهى او رضایتبخش نبود.
لاداک
کریس به طور بسیار اتفاقى، در مورد مکانى شگفتانگیز و زیبا در یکى از شهرهاى هند شنید. این مکان واقع در دهکدهاى کوچک در شمال هند و نام آن «لاداک» بود. با اینکه بیشتر سالهاى زندگیش را در شهر «سارنات»، مکانى که بودا، سیذارتا گوتاما نخستین آموزههایش را ارائه داده بود، گذرانده بود ولى به یکباره تصمیم گرفت به این شهر زیبا و کوچک، کوچ کند. آب و هواى مطبوع و بسیار خنک و دلپذیرش، آن مکان را اسرارآمیزتر و مقدستر جلوهگر مىساخت. او گفت: «در تابستان آب و هواى خشک ارتفاعات، کاملاً حسى متفاوت به آدمى مىدهد.»
از زمانى که زندگى در هند را آغاز کرد، سفرهاى سالیانه به لاداک، ٣ یا ۴ ماه از اوقاتش را به خود اختصاص مىداد.
لاداک در مکانى میان شمال کوه «کان لان» و جنوب رشته کوههاى هیمالیا واقعشده. شرقىترین قسمت آن تبت مىباشد، خواستگاه اصلى بودیستهاى تبتى، منطقهاى کم جمعیت، کوههائى در دوردست در برگیرندهى فرهنگى کهن که به فرهنگ تبتى شهره است.
تقریباً ٢۴ سال پیش هنگامی که برای اولینبار به لاداک سفر کرد، چیزى که به یاد مىآورد کمیاب بودن تلویزیون در آن منطقه است. او مىگوید: «آنجا منطقهاى بسیار کوچک با تعداد کمى تلویزیون بود، که ٢ ایستگاه پلیس به گونهاى بارز خودنمائى مىکرد».
در این مکان بود که براى اولینبار شگفتانگیزترین تجربهى زندگیش که همهى دانش و گذشتهى معنوى او را تحت الشعاع خود قرار داد، به وقوع پیوست و آن چیزى نبود جز رویاروئى با روش معنوى «فالونگونگ» یا فالون دافا.
فالون دافا
یکبار خانمى با آرامشى بس شگرف که به جمعیت خیره بود در تجمع سالیانهی زنانِ روستاهاى اطراف نظر کریس را جلب کرد. این خانمِ چینى- آمریکائى پس از مشاهدهی جمعیت، بىهیچ تردیدى به پایین کوه آمد و شروع به توضیح و نشاندادن تمرینات فالون دافا به افراد تبتى حاضر در محل کرد.
فالون دافا یک روش معنوى تزکیه ى ذهن و بدن مىباشد که معرفى عمومى آن در سال ١٩٩٢ از کشور چین آغاز شد. این روش شامل چهار سرى تمرینات ایستادهى بسیار هماهنگ و غنى و یک تمرین نشستهى مدیتیشن مىباشد که بر اساس اصول پایهاى کیهان تمرین مىشود؛ و بیانگر حقایق عظیمى است که در سه کلمه گنجانده شده است: حقیقت، نیکخواهى، بردبارى.
در سال ١٩٩٩ ترس و وحشت حکومت کمونیست چین از محبوبیت و همگانى شدن فالون دافا، آن را بر آن داشت تا شکنجه و آزارى وحشیانه را آغاز کند که تا امروز میلیونها پیرو این روش صلحآمیز به طور کاملاً غیرقانونى دستگیر و بازداشت شده و طبق اسناد و مدارک معتبر مرکز اطلاعات فالون دافا در مراکز پلیس به طور وحشیانهاى مورد آزار و اذیت جدى قرار مىگیرند.
کریس تا آن روز هرگز با این نوع تمرین چى گونگ برخورد نکرده بود. سوالاتى از آن خانم پرسید. سپس او کریس را به کتابخانهاى راهنمائى کرد که در آنجا توانست کتاب جوآن فالون را بخرد. این کتاب، کتاب اصلى تمرین فالون دافاست که بر اساس اصول حقیقت، نیکخواهى، بردبارى بنیان شده و تمرینکنندگان آن را به طور روزانه و مرتب مىخوانند.
براى کریس مدت چند سالى بهطول انجامید تا بتواند آموزههاى قبلى خود را فراموش کند؛ به همین دلیل بلافاصله تمرین فالون گونگ را شروع نکرد.
اشاعه و پخش فالون دافا
زمانى رسید که او به نداى درونی خود توجه کرد و صدایش را شنید. هر تابستان در شهر لاداک آغاز به پخش پوستر و بروشورهای فالون دافا مىکرد؛ تا آنجا که در سال ٢٠٠٧ یکى از مدارس محلى از او درخواست کرد که این تمرینات را به دانشآموزانشان یاد دهد.
زمانى که آموزش تمرینات در مدارس را آغاز کرد، متوجه شد چیزى درست نیست و نقصانی وجود دارد. وى گفت: «ازآنجا که بیشتر تمرکز روى تمرینات بود و من بدون هیچ عمق و جدیتی در کار فقط توضیح مختصرى مىدادم، همین امر مرا خسته مىکرد و برایم جذابیتى نداشت».
کریس در سالهاى ٢٠٠٨ و ٢٠٠٩، در ارتباط با آزار و شکنجهى تمرین کنندگان فالون گونگ در چین، شروع به فعالیت کرد. پس از ملاقات با تمرین کنندهى دیگر و بازدید از مدارس مختلف، کار اشاعه و معرفى «فا» در مدارس را از سر گرفت.
سال ٢٠١٠ آموزش فالون دافا در مدرسهاى جدید را به گونه اى متفاوت از گذشته آغاز کرد. او با رسیدن به این درک که آشکارسازى شکنجه و آزار تمرینکنندگان فالون دافا حائز اهمیت است، مکانى را به این مهم اختصاص داد و مراجعین و دانشآموزان همگى شمهای تازه و متفاوت را از فالون دافا تجربه کردند.
مدرسه اى تبتى، جائى که معمولاً مسئولین و معلمین مطالب آشکارسازى حقیقت را ارائه مىدهند. خیلى از این مطالب براى سالها در کتابخانهى مدرسه موجود بود و تعدادى از دانش آموزان با این مطالب آشنا بودند و از قبل اطلاع داشتند. پخش بروشورهای آشکارسازى حقیقت در این سالها توسط دیگر تمرینکنندگان، این مدرسه را کاملاً آمادهى پذیرش حقایق کرده بود.
کریس تا سال ٢٠١٣ در این مدرسه و دو شعبه ى کوچک دیگر به فعالیت خود ادامه داد. از آن گذشته، همکارى و داشتن ارتباطى تنگاتنگ با دانش آموزان و معلمین، در مدارس مختلف و روستاهاى گوناگون موقعیتى بى نظیر و منحصر به فرد در اختیارش مىگذاشت. او اظهار داشت: «همزمان با ایجاد فضائى دلنشین براى انجام پنج سرى تمرینات فالون گونگ، موقعیت براى آشکارسازى حقیقت آسانتر و ممکنتر مىشد؛ به خصوص پس از دسترسى به منابع و وسایلى مانند پوستر، آى پد، فیلمکوتاه، و سر دادن سرود زیباىِ فالون دافا خوب است».
کریس از روزى گفت که دیرتر از موعود هر ساله به لاداک برگشته بود. او با افرادى ملاقات کرد که به شدت دلتنگ او بودند. بسیار متأثر شد و با چشمانى اشک آلود گفت: «همه از من پرسیدند: پس تا به حال کجا بودى؟ چرا پیش ما نیامدى؟»
سیر و سلوکى که او ٣٠ سال پیش با هدفى نامعلوم آغاز کرده بود، حال به موقعیتى براى آشکارسازى حقایق عالم تبدیل شده بود؛ براى گسترش سه اصل حقیقت، نیکخواهى و بردبارى در جائى که به آینده ارتباط دارد، در مدارس. هنوز هم هر تابستان به لاداک مىرود. قبل از اینکه به مقصد برسد، تمامى پوسترها و برچسبها و بروشورها به افراد و جاهائى که باید پخش شود، فرستاده شدهاست.
وی سال گذشته حدود یکصد کیلوگرم، مطالب آشکارسازى حقیقت را ارسال داشت.
کریس گفت: «هنوز فناوری مدرن زیادى در آنجا نیست و هر چه بخواهم بفرستم از طریق کانتینرها، با پست دریایى مىفرستم و تمرینکنندگان در آنجا آنها را پخش میکنند.»
اپک تایمز در ٣۵ کشور و به ٢١ زبان منتشر مىشود.