logo_eet

چرا آمریکا پس از نفوذ بالون چینی، مأیوسانه به دنبال گفت‌وگو با این کشور است؟

جو بایدن (رئیس جمهور آمریکا)، شی جین پینگ (رئیس جمهور چین)
جو بایدن (رئیس جمهور آمریکا)، شی جین پینگ (رئیس جمهور چین) (Alex Wong/Getty Images)

نوشتۀ: گوردون چانگ

ژنرال پاتریک رایدر، سخنگوی پنتاگون، در بیانهای در هفتم فوریه اعلام کرد: «ما به اهمیت باز نگاه داشتن خطوط ارتباطی بین ایالاتمتحده و جمهوری خلق چین به منظور مدیریت مسئولانه روابط اذعان داریم. متأسفانه جمهوری خلق چین درخواست ما را رد کرده است. ما همچنان خود را ملزم به گشایش ارتباطات میدانیم

پس از انهدام بالن جاسوسی چین در چهارم فوریه، وزیر دفاع لوید آستین تلاش کرده بود با وزیر دفاع چین ژنرال وی فنگه گفتوگویی تلفنی ترتیب دهد، اما این مقام چینی از پذیرش تماس امتناع کرده بود.

اکنون دیگر آستین باید به بیتوجهی از جانب او عادت کرده باشد. در نشست نوامبر وزرای دفاع در کامبوج، آستین پیشنهاد بازگشایی مسیرهای ارتباطی را مطرح کرد که پکن از زمان سفر نانسی پلوسی به تایپه مسدودشان کرده است. چینیها تا کنون پاسخی به این درخواست ندادهاند.

تان کفی، سخنگوی وزارت دفاع چین، در گفتوگو با گلوبال تایمز چین گفت: «از آنجا که خطاهای غیرمسئولانه ایالاتمتحده مانع از ایجاد فضای ارتباطی بین نظامیان دو کشور شده است، چین پیشنهاد ایالاتمتحده برای تماس وزرای دفاع را نمیپذیرد

پس ایالات متحده نباید تلاش برای گفتوگو با چین را ادامه دهد.

اشکالات زیادی در رابطه تلاشهای آستین برای برقراری ارتباط با وی فنگه وجود دارد. اول آنکه رتبه وی فنگه خیلی پایینتر از آستین است. وی فنگه به عنوان وزیر دفاع، صرفاً یکی از مقامات دولت مرکزی است که اختیار چندانی در رابطه با ارتش چین ندارد. ارتش آزادیبخش خلق به دولت چین گزارش نمیدهد، بلکه به حزب کمونیست گزارش میدهد.

شیجینپینگ آن مقام حزب کمونیست است که به عنوان رئیس کمیسیون نظامی مرکزی حزب، در جایگاهی قابل مقایسه با مرتبه آستین قرار دارد. اگر وزیر دفاع ما میخواهد اصرار به صحبت داشته باشد، باید به دنبال مسئولین مربوطه باشد.

آمریکاییها عاشق گفتوگو هستند. لئون پانتا، یکی از وزرای دفاع  اوباما، در ۹ فوریه در برنامهآندره میچل در شبکه تلویزیونی اماسانبیسی، با اشاره به حادثه بالن جاسوسی، گفت: «امیدوارم ایالاتمتحده و چین بتوانند راهی برای گفتوگو درباره این موضوعات پیدا کنند

همانطور که از اظهارات پانتا پیدا است، آمریکاییها در «گفتوگو» خیلی خوب هستند. به آن ایمان دارند و معتقدند برای حفظ روابط، باید ارتباط برقرار کرد. در عمل، ارتباط این چند دهه با چین اوضاع را بدتر کرده است.

چگونه؟ تلاشهای آمریکا برای گفتوگو باعث به قدرت رسیدن بدترین عناصر نظام سیاسی چین شده است زیرا نشان میدهد که با بدرفتاری میتوان به نتیجه دلخواه رسید. این چرخه در پکن جا افتاده است: چین اقدام به رفتار ستیزهجویانه میکند و آمریکا سعی میکند این رژیم متخاصم را آرام کند. تلاشهای مذبوحانه آمریکا برای گفتوگو با چین، باعث میشود این آمریکا باشد که نیازمند به نظر میرسد.

متأسفانه آستین این تصویر را پس از انهدام بالن تقویت کرد. جیمز فانل از مرکز سیاست امنیتی ژنو نیز در گفتوگوی خود با گیتاستون به این مسئله اشاره کرد که اگر وزیر امور خارجه به دنبال برقراری ارتباط با پکن بود، نباید این کار را پس از انهدام بالن انجام میداد، زیرا اکنون اینگونه به نظر میرسد که آمریکا به دنبال توجیه اقدامات خود است. اگر آستین میخواست تماس بگیرد، باید این کار را قبل از آن انجام میداد که آن شناور هوایی در اواخر ژانویه وارد حریم هوایی ایالاتمتحده شود.

آمریکاییها به دنبال آن هستند که اطمینان حاصل کنند همه یکدیگر را درک میکنند. پانتا به میچل گفت: «فکر میکنم باید سعی کنیم از اشتباهات محاسباتی بپرهیزیم. ایالات متحده و چین حداقل باید فرآیندی برای همکاری در رابطه با این نوع مسائل فراهم کنند تا مانع از مواردی شوند که میتوانند ما را وارد جنگ کند

«فرآیند»؟ همین الان هم آمریکاییها فرآیندهای مشورتی بسیاری با ارتش چین دارد، مانند فرآیندهایی که در توافقنامه سال ۲۰۰۸ در رابطه با خط ارتباطی مستقیم بین ارتشهای دو کشور و یادداشت تفاهم سپتامبر ۲۰۱۵ در همین رابطه ایجاد شدند. ارتش آزادیبخش خلق همچنان سازوکارهای ارتباطی را نادیده میگیرد.

فانل که ناخدای بازنشسته نیروی دریایی ایالاتمتحده نیز هست و به عنوان مدیر اطلاعات و عملیات اطلاعاتی ناوگان اقیانوس آرام ایالاتمتحده خدمتکرده، یادآور میشود: «نمیتوان به پایبندی جمهوری خلق چین به همه توافقاتی که امضا میکند، مطمئن بود. »

تا زمانیکه رهبران چین بعد از مذاکرات و رایزنیهای داخلی به تصمیم نهایی خود نرسند، تمایلی به برقراری ارتباط با خارجیها ندارند. آسوشیتدپرس معتقد است آنان به آمریکاییها «مشکوک هستند که بخواهند درباره عواقب تحریک ایالاتمتحده صحبت کنند». زمانیکه مقامات چینی گفتوگو را به صلاح خود نمیدادند، هیچ توافقی نمیتواند آنان را وادار به گفتوگو کند. خلاصه آنکه چین تنها زمانی صحبت میکند که بخواهد.

اکنون واشنگتن باید چه کند؟

آمریکا باید توازن را معکوس کند و ارتباطش را با چین قطع کند. قطع گفتوگو میتواند رهبران و مقامات چینی را بترساند. وقتی آمریکاییها که معمولاً مشتاق گفتوگو هستند، تماس نگیرند و حتی از پاسخ به تلفنهایشان امتناع کنند، پکن چه فکری خواهد کرد؟

علاوه بر آن، ایالاتمتحده میتواند با دستور به پکن مبنی بر بستن چهار کنسولگری باقیمانده خود و واگذاری سفارت بیش از حد بزرگ خود به سفیر، فشار بیشتری وارد کرد. دستور تعطیلی و اخراج بر این نکته نیز تأکید خواهد داشت که آمریکا دیگر تمایلی به تحمل رفتارهای خطرناک ندارد.

 اگر این اقدامات تأثیرگذار نبودند، واشنگتن می‌تواند سایر روابط (مانند روابط تجارت، سرمایهگذاری، همکاری فنی) را نیز قطع کند که چین برای اقتصاد مشکلدارِ خود به آنها نیاز دارد. این کاری است که ایالاتمتحده در هر حال باید انجام دهد.

آیا این اقدامات با مخاطره همراه خواهند بود؟

بله،اماپس از دههها سیاست نادرست، هر گزینهای مخاطرهآمیز است اما ادامه رویکردی که باعث به وجود آمدن وضع موجود شده، از همه مخاطرهآمیزتر است.

مقامات چین معتقدند که آمریکا دیگر بازدارنگی ندارند. آمریکاییها باید آنان را مجبور به عمل به تعهداتشان کنند و برای آنکه باز هم  بازدارندگی داشته باشند، باید راه متفاوتی را امتحان کنند.

نفوذ وقیحانه بالن بیاحترامی مطلق رژیم چین را به ایالاتمتحده نشان میدهد. نمیدانیم چرا چینیها فکر میکردند که میتوانند از زیر بار چنین اقداماتی در بروند، اما تلاش برای گفتوگو قادر به حل مشکل نیست.

در هر صورت، چرا آمریکاییها باید با رژیم چین که آمادگی برخورد همراه با حسن نیت با آنان را ندارند، گفتوگو کنند.

چینیها در هنر دستیابی به خواستههای خود با استفاده از پرهیز از مذاکره استاد هستند. آمریکاییها نیز باید این مهارت را بیاموزند.

گوردون چانگ، مفسر سیاسی و تحلیلگر چینی

نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.

اخبار مرتبط