Search
Asset 2

تحلیل؛ چگونه سیاست تعرفه‌ای ترامپ بخشی از راهبرد بازدارندگی برای رسیدگی به تهدید چین است

ارزیابی سیاست تعرفه‌ای ترامپ مستلزم بررسی از دو جنبه متفاوت است: عبور کامل از سیاست بازدارندگی در قبال اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ سرد و مقابله با چالش چین.
جرثقیل‌های سقفی یک تولیدکننده چینی در بندر اوکلند، کالیفرنیا؛ ۸ مارس ۲۰۲۴. (Justin Sullivan/Getty Images)

نویسنده: کنراد بلک

ارزیابی سیاست تعرفه‌ای ترامپ مستلزم بررسی از دو جنبه متفاوت است: عبور کامل از سیاست بازدارندگی در قبال اتحاد جماهیر شوروی پس از جنگ سرد و مقابله با چالش چین و اطمینان از این‌که ترامپ در پیشنهاد مذاکره براساس رویکرد تجارت منصفانه جهت رفع مؤثر ناترازی تجاری نابهنگام آمریکا صداقت به خرج داده است.

جوزف استالین، رهبر شوروی، فرانکلین روزولت، رئیس‌جمهور آمریکا، و وینستون چرچیل، نخست‌وزیر بریتانیا، همگی وعده داده بودند که کشورهای آزادشده اروپای غربی- به‌جز آلمان- را در اولین فرصت ترک کرده و انتخابات فراگیر و دموکراتیک برگزار می‌کنند. متحدان غربی تعهد خود را از جمله در ایتالیا و فرانسه موبه‌مو اجرا کردند، اگرچه احزاب کمونیست در این کشورها بالغ بر ۲۰ درصد رأی آوردند. اتحاد جماهیر شوروی وعده‌های خود را زیر پا گذاشت و هیچ انتخاباتی برگزار نکرد، تا این‌که بلوک کمونیستی و کمونیسم بین‌المللی ۴۵ سال پس از اتمام جنگ جهانی دوم فروپاشید.

ایالات متحده برای بازسازی اقتصادی اروپای غربی کمک‌های سخاوتمندانه‌ای کرد (که کانادا با سخاوتی مفرط از آن الگوبرداری کرد، اما ارزش چندانی برای آن قائل نمی‌شود) و باعث تشکیل ناتو شد که مشخصه اصلی آن ضمانت نظامی آمریکا به کشورهای عضو بود. ناتو براساس این اصل تشکیل شد که حمله به یک کشور عضو به منزله حمله به تمام اعضا خواهد بود، اما هر عضو شخصاً تصمیم می‌گیرد که چگونه پاسخ دهد.

ناتو موفق‌ترین ائتلاف تاریخ بوده و به همراه طرح مارشال که به بازسازی اروپای غربی کمک کرد، پایه‌و‌اساس اولیه غلبه بر کمونیسم در اروپا را بنا نهاد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اتحاد دوباره آلمان به‌عنوان عضو بی‌چون و چرای ائتلاف غربی و اتحادیه اروپا، به دورانی که در آن نمی‌دانستیم آلمان شرقی است یا غربی، پایان داد.

از آن‌جا که آمریکا هرگز هراسی از آلمان متحد نداشت، آیزنهاور، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، آلمان غربی را برخلاف نظر چرچیل و دولت‌های جمهوری چهارم فرانسه (دولت های فرانسه از سال های ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۸) وارد ناتو کرد. ریگان و جورج اچ. دابلیو. بوش به کمک مالرونی، نخست‌وزیر کانادا، به هلموت کوهل، صدراعظم آلمان غربی، کمک کردند تا آلمان برخلاف نظر تاچر، نخست‌وزیر بریتانیا، میتران، رئیس‌جمهور فرانسه، و گورباچف، رئیس‌جمهور شوروی، از نو متحد شود.

جمعیت روسیه تحت ریاست ولادیمیر پوتین کمتر از نصف اتحاد جماهیر شوروی سابق و تولید ناخالص داخلی آن کمتر از کانادا است. روسیه حتی یک‌چهارم توان اقتصادی قدرت‌های اصلی اروپای غربی را نیز ندارد و قطعاً- چنان‌که از دست‌و‌پا زدن این کشور در اوکراین پیداست- از قدرت نظامی کافی برای ارعاب کشورهای بزرگ اروپای غربی برخوردار نیست، چرا که فرانسه و بریتانیا دو قدرت هسته‌ای هستند و آمریکا نیز درصورت وقوع حمله به دفاع از اروپای غربی متعهد خواهد بود.

آمریکا که یک راهبرد بازدارندگی موفق را علیه اتحاد جماهیر شوروی طراحی و اجرا کرده است، اکنون راهبرد بازدارندگی اصلاح‌شده خود را برای مقابله با چالش چین در دستور کار قرار داده است.

وقتی جنگ جهانی دوم به پایان رسید، بسیاری از مستعمرات سابق اروپای غربی به دلیل وعده برابری و عدم تعصب نژادی در برابر کمونیسم آسیب‌پذیر بودند، اما آمریکا تصمیم گرفت که این کشورها را تشویق کند تا فاصله‌شان را از اتحاد جماهیر شوروی حفظ کنند و در اقدامی سخاوتمندانه به آن‌ها اجازه داد که کالاهای ارزان‌قیمت خود را در بازار آمریکا به فروش برسانند. آمریکا آن‌قدر برای سرمایه‌گذاری مطلوب و از نظر اقتصادی قدرتمند بود که سرمایه‌های خروجی از این کشور خیلی زود برای سرمایه‌گذاری به همین کشور بازمی‌گشتند. با این‌حال، میزان سرمایه‌گذاری به حدی نبود که آمریکا کنترل اقتصاد خود را از دست بدهد.

تمام این تهدیدها قبل از جنگ سرد خنثی شدند. و با این‌که ۱۰ سال پیش تصور می‌شد که اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا پیشی می‌گیرد، اقتصاد چین در حال حاضر به دو سوم اقتصاد آمریکا هم نمی‌رسد. همچنین ۴۰ درصد از اقتصاد این کشور دستوری است و در سایه دولت تمامیت‌خواهی قرار دارد که غرق در فساد است. چین کشور ثروتمندی نیست. جمعیت سالخورده چین به دلیل سیاست دیوانه‌وار تک‌فرزندی بسیار زیاد است و چندصد میلیون شهروند چینی همچنان مانند هزار سال پیش زندگی می‌کنند.

تنها خطر محتملی که چین می‌تواند در قبال برتری آمریکا (و غرب) در سطح جهان داشته باشد، این است که به‌نحوی با روسیه همکاری کند و ده‌ها میلیون نفر از جمعیت مازاد خود را به سیبری بفرستد تا به‌ازای حق امتیازی که به کرملین پرداخت می‌کند از منابع آن‌جا استفاده کند. روسیه از دید اروپای غربی تهدیدآمیز نیست، اما اگر با مخالفت و تندخویی غرب مواجه می‌شد، ممکن بود آن‌قدر درگیرِ عداوت و دشمنی شود که غرورِ خدشه‌ناپذیر روسیه را بابت رابطه مطیعانه با چین زیر پا بگذارد.

به همین دلیل است که دولت ترامپ علاوه بر اطمینان از این‌که روسیه نتواند اوکراین را به خاک خود الحاق کند و بزرگ‌ترین برگ برنده غرب در جنگ سرد را بی‌اثر کند، باید به دنبال احیای روابط خود با روسیه باشد؛ کشوری که ایالات متحده در هیچ موردی با آن اختلاف اساسی ندارد. در توسعه راهبرد بازدارندگی علیه چین، کشورهای ژاپن، هند، روسیه و همچنین ویتنام، کره جنوبی، استرالیا، اندونزی و فیلیپین جزو کشورهای اصلی و مورد نظر هستند. اساساً به همین دلیل است که آمریکا تعرفه جدیدی در قبال روسیه وضع نکرده است، زیرا این‌دو کشور آخرین مرحله مذاکره بر سر حل‌و‌فصل همه‌جانبه مشکلات باقی‌مانده را پشت سر می‌گذارند.

در این شرایط، هیچ دلیلی وجود ندارد که آمریکا ناترازی تجاری داشته باشد و تا زمانی که ترامپ درباره مذاکره مجدد بر سر مناسبات منصفانه صادق باشد و آمریکا دیگر بارِ رژیم‌هایی را که می‌توانند از عهده خودشان بربیایند، دین‌شان را به ائتلاف ادا کنند و هزینه تغییرات جدید را بپردازند، به دوش نکشد، همه چیز به‌سرعت و به شکلی رضایت‌بخش پیش خواهد رفت.

تاکنون کشورهای بسیاری تمایل خود را برای مذاکره با ترامپ درباره تعرفه‌ها ابراز کرده‌اند. متأسفانه پیتر ناوارو، مشاور تجاری کاخ سفید، تلویحاً گفته که آمریکا می‌خواهد تعرفه‌ها را اهرم کند تا کسانی را که می‌خواهند وارد خاک آمریکا شوند مجبور به سرمایه‌گذاری کند. رئیس‌جمهور آمریکا چنین صحبتی نکرده است. وقتی قراردادهای دوجانبه به اجرا درآیند، تنش موجود در بازارهای مالی-ناخوشایندترین مؤلفه در تمام بخش‌های اصلی جامعه- به حداقل خواهد رسید.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: کنراد بلک به مدت ۴۰ سال از برجسته‌ترین سرمایه‌گذاران کانادا بوده و جزو پیشگامان انتشار روزنامه در جهان است. او مؤلف زندگی‌نامه فرانکلین دی. روزولت و ریچارد نیکسون و اخیراً «دونالد جی. ترامپ: رئیس‌جمهوری که مثل هیچ‌کس نیست» است که نسخه جدید آن به تازگی منتشر شده است. شما می‌توانید کنراد بلک را به همراه بیل بنت و ویکتور دیویس هانسن در پادکست اسکالرز اند سنس دنبال کنید.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی