Search
Asset 2

تحلیل؛ چرا آمریکا با وجود بودجه بالاتر، از چین و روسیه در فناوری موشکی عقب‌ مانده است

آمریکا تقریباً هفت برابر روسیه و حدود سه برابر چین برای امور نظامی هزینه می‌کند، اما چرا آمریکا در سلاح‌های مافوق‌صوت عملیاتی از روسیه و چین عقب افتاده است؟
پرتابگر موشک بالستیک قاره‌پیمای یارس روسی در رژه نظامی «روز پیروزی» در میدان سرخ مسکو؛ ۹ مه ۲۰۲۲. (Kirill Kudryavtsev/AFP via Getty Images)

نویسنده: مایک فردنبرگ

چین اخیراً اعلام کرده که به یک سلاح هایپرسونیک با قابلیت پرتاب از فضا دست یافته که می‌تواند ۳۰ دقیقه پس از پرتاب به هر نقطه‌ای از زمین اصابت کند.  گلایدر بازگشتی با سرعتی حدود ۲۰ برابر سرعت صوت در فضا حرکت می‌کند و به شکلی طراحی شده که بتواند از جو زمین عبور کند. گلایدر پس از ورود دوباره به جو با سرعتی بالغ بر ۵ برابر سرعت صوت به سمت هدف حرکت می‌کند.

البته تمام قدرت‌های بزرگ هسته‌ای از سال‌ها پیش به موشک‌های بالستیک قاره‌پیما دست پیدا کرده‌اند که با سرعتی حدود ۲۰ برابر سرعت صوت از جو عبور کرده و پس از بازگشت به جو زمین با سرعت مافوق‌صوت به هدف اصابت می‌کنند. تفاوت گلایدرهای بازگشتی چین با موشک‌های بالستیک سنتی به مسیر حرکت آن‌ها مربوط می‌شود. گلایدرهای بازگشتی می‌توانند پس از پرتاب چندین مرتبه هدف خود را تغییر دهند و برای گریز از رهگیری از قابلیت مانور برخوردارند. این ویژگی بی‌تردید یک مزیت است، اما با توجه به این‌که موشک‌های بالستیک قدیمی نیز درعمل غیرقابل رهگیری هستند، پرسش اصلی این است که قابلیت مانور تا چه اندازه اهمیت دارد؟

بسیاری از مقامات پنتاگون بر این باورند که ساخت سلاح‌های مافوق‌صوت اهمیت بسیار زیادی دارد. با این‌حال، آمریکا با وجود سال‌ها تحقیق و توسعه و صرف میلیاردها دلار بودجه در زمینه سلاح‌های مافوق‌صوت عملیاتی به اندازه چند سال از چین و روسیه عقب افتاده است. انتظار می‌رود که آزمایش موفق موشک مافوق‌صوت «حمله سریع» به نیروی دریایی آمریکا کمک کند که این فاصله را به حداقل برساند. اما باید در نظر داشت که چین و روسیه نیز منتظر نمی‌مانند که آمریکا خود را به سطح آن‌ها برساند.

با توجه به این‌که آمریکا تقریباً هفت برابر روسیه و حدود سه برابر چین برای امور نظامی هزینه می‌کند، این پرسش به ذهن می‌آید که چرا آمریکا در زمینه سلاح‌های مافوق‌صوت عملیاتی از روسیه و چین عقب افتاده است؟ پاسخ به این پرسش ابعاد گوناگونی دارد، اما مهم‌ترین بُعد آن این است که وقتی صحبت از طراحی و استقرار سامانه‌های تسلیحاتی مقرون‌به‌صرفه و مطمئن به میان می‌آید، بدیهی است که آمریکا از نظر کارایی در برابر هزینه از بدترین وضعیت ممکن برخوردار است. هزینه گزافی بابت تولید موشک‌ها پرداخت می‌‌‏شود و تردیدی نیست که موشک‌های مافوق‌صوت به‌مراتب پرهزینه‌تر هستند. درواقع، پرداخت هزینه گزاف در مورد تمام سامانه‌های تسلیحاتی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی توسعه یافته‌اند صدق می‌کند.

از ناکارآمدی کلی و اسراف در پول که بگذریم، توسعه تسلیحاتی در آمریکا عمدتاً از مشکل بزرگی رنج می‌برد که به آن فلج‌شدن بر اثر تحلیل یا فلجِ تحلیلی می‌گویند. به‌جای ساخت و آزمایش نمونه‌های اولیه مختلف جهت دستیابی به داده‌های واقعی برای توسعه سریع سامانه‌های عملیاتی، پیمانکاران دفاعی میلیاردها دلار صرفِ توسعه مدل‌های پیچیده‌ای می‌کنند که می‌توانند عملکرد سلاح‌های مافوق‌صوت را به‌صورت نظری پیش‌بینی کنند. مسئله این است که داده‌های حاصل از ساخت و آزمایش نمونه‌های اولیه فارغ از پیچیدگی مدل‌ها بسیار دقیق‌تر و مفیدتر هستند. این به آن معنا نیست که مدل‌سازی در توسعه تسلیحات مدرن فاقد اهمیت است، چرا که اگر داده‌های حاصل از آزمایش‌های میدانی را به خوردِ مدل‌ها دهیم، بسیار سریع‌تر و دقیق‌تر از زمانی عمل می‌کنند که داده‌های حاصل از حدس و گمانه‌زنی را در اختیار آن‌ها می‌گذاریم. آزمایش‌های میدانی گسترده از جمله آزمون‌های مخرب در واقعیت کم‌هزینه‌تر از مدل‌سازی‌های بی‌پایان هستند.

این آزمایشات- و نگرشی که از این آزمایشات پشتیبانی می‌کند- شاید مهم‌ترین دلیل موفقیتِ اسپیس‌اکس در تحقق اهداف برنامه فضایی تجاری ناسا باشند. این درحالی است که بوئینگ با بودجه‌ای به‌مراتب بیشتر همچنان با مشکلات جدی دست‌وپنجه نرم می‌کند. اسپیس‌اکس مشکلی با از دست دادن فضاپیماهای آزمایشی خود ندارد و معتقد است که این کار روند توسعه را سریع‌تر می‌کند و از تلاش برای کسب موفقیت از طریق مدل‌سازی کم‌هزینه‌تر است.

جای تعجب ندارد که چین توانسته با تکیه به آزمایش‌های میدانی از آمریکا پیشی بگیرد. جان هایتن، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی آمریکا، در گزارشی که در دسامبر ۲۰۲۱ در دیفنس‌پست منتشر شد، توضیح داد که آمریکا (تا دسامبر ۲۰۲۱) تنها ۹ مرتبه اقدام به آزمایش موشک‌های مافوق‌صوت کرده است، اما چین «صدها» آزمایش موشکی انجام داده است. او گفت: «آمار تک‌رقمی آمریکا در برابر آمار چندصدتایی چین وضعیت خوبی نیست.»

از این گذشته، با آزمایش سامانه‌ها در شرایط واقعی می‌توان عملکرد واقعی سخت‌افزار و قطعات را تحت فشار بررسی کرد و درصورت مشاهده نقص به اصلاح آن پرداخت. بسیاری از آزمایش‌های میدانی باعث می‌شوند که هزینه تعمیر و نگهداری پس از عملیاتی‌شدن سامانه به شکل قابل‌توجهی کاهش پیدا کند.

باز هم باید تأکید کرد که این به معنای بی‌ارزش بودن مدل‌سازی نیست و نشان می‌دهد که اگر حجم زیادی از داده‌های واقعی را به خوردِ مدل‌ها دهیم، به‌مراتب بهتر از زمانی عمل می‌کنند که به این داده‌ها دسترسی ندارند.

روسیه و چین به موشک‌های کروز مافوق‌صوت و گلایدرهای مافوق‌صوت دست یافته‌اند که قادر به حمل کلاهک‌های هسته‌ای و متعارف هستند. این موشک‌ها از جمله موشک‌های بالستیک ضدکشتی دی‌اف-۲۱دی در انجام حملات تاکتیکی دقیق مورد استفاده قرار می‌گیرند و مقابله با آن‌ها بسیار دشوار است. از این حملات برای از بین بردن پایگاه‌های هوایی، ناوها و سامانه‌های شناسایی و رهگیری آمریکا استفاده می‌شود و آمریکا تا امروز دفاع مؤثری در برابر این حملات نداشته است.

این‌که آمریکا به‌رغم صرف بودجه بیشتر برای دفاع ملی در زمینه فناوری‌های موشکی از جمله موشک‌های مافوق‌صوت از چین و روسیه عقب افتاده است، دلیل دیگری است که نشان می‌دهد افزایش بودجه راهِ چاره نیست. کشورها باید بودجه دفاعی خود را مؤثرتر هزینه کنند و سامانه‌های تسلیحاتی را به شکلی توسعه دهند که نیازهای کنونی را برآورده کنند و ارتقای آن‌ها به فراخورِ نیازهای آتی مقرون‌به‌صرفه باشد.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: مایک فردنبرگ در حوزه فناوری نظامی و مسائل دفاعی با تأکید بر اصلاحات دفاعی مقاله می‌نویسد. او دارای مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک و کارشناسی ارشد مدیریت عملیات تولید است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی