آب، مهمترین دغدغه تاریخی ایران بوده و رفته رفته این دغدغه به بحران تبدیل شده است.
رودخانهها، تالابها و حتی دریاچهای مانند ارومیه هم در خطر نابودی است و بر اساس این خشکی، فرونشست زمین، فرسایش خاک و پراکنده شدن ریزگردها رخ داده است.
دولتهای مختلف در ایران تلاش کردند که مشکل آب را حل کنند.
ابتدا تلاش کردند تا هرجا رودخانهای بوده روی آن سدی بنا کنند و در مرحله بعد تصمیم گرفتند که آب را از دریا به شهرهای مختلف منتقل کنند. اما این طرحها، نه تنها مشکل آب ایران را حل نکرد، بلکه امروزه صحبت از « ورشکستگی آبی » در ایران است.
اوائل سال گذشته، پایگاه دیپلماسی مدرن به نقل از جان کالابرز، محقق محیطزیست درباره ایران نوشت:« ایران به سرعت در حال نزدیک شدن به وضعیت «ورشکستگی آبی» ناشی از عدمتعادل خطرناک تقاضای آب و عرضه آن است، چراکه برداشت آب بسیار بیشتر از ظرفیت تغذیه طبیعی سفرههای زیرزمینی، رودخانهها و دریاچههاست.»
گزارش توسعه جهانی آب سال ۲۰۲۴ سازمان ملل متحد با عنوان «آب برای رفاه و صلح»، ایران را با استفاده از بیش از ۸۰درصد از منابع آب شیرین تجدیدپذیر سالانه خود به عنوان یکی از کشورهایی که «تنش آبی بسیار بالا» را تجربه میکنند، معرفی کرده است.
این در حالی است که ایران تنها کشور منطقه نیست که مشکل آبی دارد اما بحران آبی در ایران نسبت به دیگر کشورها جدیتر است.
به گفته محمد درویش کارشناس محیط زیست در ایران، علت اصلی ناتوانی حل بحران آبی در ایران، «اقتصادمحور» بودن آب در این کشور است. او میگوید تا زمانی که این مشکل حل نشود، بحران آب شدیدتر میشود.
به گفته او مدیریت ضعیف و ناکارامد و تفکر اقتصادی روی طرحهای آبی سبب شده تا مشکلات بیشتر از قبل سرباز کند و تا این نوع نگرش «غلط» بر طرف نشود، مشکل آب همچنان بیشتر میشود.
نگرانی درخصوص کمبود آب در تابستان امسال جدی است تا جایی که برخی از کارشناسان صحبت از سهمیه بندی آب در اواخر تابستان امسال میکنند.
آیا سهمیهبندی آب در پیش است؟
این روزها نگرانیهای زیادی درباره مشکل آب در تابستان پیش رو وجود دارد. کمبود آب پشت سدها و بارندگی کم در ماههای اخیر، سبب شده تا این نگرانیها افزایش پیدا کند.
روزنامه همشهری در ابتدای فروردین امسال نوشت: « وضعیت منابع آبی مهر پارسال تا اسفند ۱۴۰۳ نشان از کاهش ۱۰ درصد در مقایسه با دوره مشابه در سال قبل دارد. سدها هم ۲۵ درصد کمتر ورودی آب داشتند و در مقابل مصرف آب در ایران ۷ درصد رشد داشت. تهران ۱۲ درصد کمتر از پارسال آب دارد.»
کارشناسان اداره آب و فاضلاب تهران میگویند با همین رویه احتمال کسری آب در تابستان امسال زیاد است، چراکه این امر بستگی به میزان بارندگی در بهار دارد اما نشانههایی از بارندگی بالا هم وجود ندارد.
در همین رابطه یکی از مدیران شرکت آب و فاضلاب تهران در گفتگو با گزارشگر اپکتایمز فارسی که نخواست نامش فاش شود، در این باره گفته است که «نگرانی ما نسبت کمبود آب زیاد است و حتی طرحهای سهمیهبندی آب هم برای اواخر تابستان آماده شده و اگر در بهار امسال بارش زیادی نداشته باشیم این احتمال وجود دارد که چارهای برای کمبود آب بیندیشیم.»
مافیای سدسازی و انتقال آب در ایران
در ایران، گروهی که به «مافیای آب» معروف شدند، تصمیمگیرندگان اصلی مدیریت منابع آب بوده و نقش بزرگی در نابودی محیط زیست ایران دارند. سدسازیهای این مافیا که بعد از جنگ ایران و عراق بهعنوان نمادی از پیشرفت و سازندگی معرفی شد، در بسیاری از مناطق به جای آبادانی، فقط مشکلات و بدبختی آورده است.
خوزستان یکی از بارزترین نمونههاست. سد گتوند، به گفته کارشناسان، با شور کردن آب پشت مخزنش، هزاران هکتار از زمینهای کشاورزی این استان را به شورهزار تبدیل کرده و این روند تخریبی همچنان ادامه دارد. با وجود هشدارهای زیاد کارشناسان، روند سدسازی آن متوقف نشده است.
گزارشها در این باره نشان میدهند که ایران با ۱۸۵ سد فعال، یکی از کشورهای پرتعداد در سدهاست. از سوی دیگر، مافیای آب فقط به سدسازی محدود نمیشود؛ انتقال آب از دریا به مناطق مرکزی ایران هم بخشی از برنامههاست.
حسین آخانی، استاد دانشگاه و کارشناس محیطزیست، در مصاحبهای با خبرآنلاین عامل اصلی بروز چنین پروژههای را وجود «مافیای آب» دانسته و گفته «انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان یک اشتباه بزرگ است و کاملاً مشخص است که همان مافیایی که سالها پشت سدسازی بود، حالا با تعریف جدید تأمین آب، دنبال منافع خود هستند. این کار هزینههای سنگینی برای کشور داشته و بهصرفه نیست. به جای این پروژهها، باید سیاستهای درستی را دنبال کنیم. مثلاً صنایع آببر را به مناطق ساحلی ببریم. اگه انتقال آب راهحل بود، پس چرا انتقال آب از زایندهرود به یزد و کرمان مشکلات آبی آن مناطق را حل نکرد؟ این روشها ما را به بیراهه میبرد.»
ایده انتقال آب از دریا، از زمان دولت خاتمی، در دهه ۸۰ شمسی، با طرح انتقال آب از دریای خزر به سمنان مطرح شد. اما این پروژه بهخاطر تخریب جنگلهای شمال با انتقادهای شدیدی روبهرو شد و موقتاً کنار گذاشته شد، تا اینکه در سال ۱۳۹۸ دوباره از سر گرفته شد. حالا نیز انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به شهرهای مرکزی در جریان است.
کمکهای خارجی به ایران برای رفع بحران آب
سازمانهای بینالمللی و کشورهای مختلفی تلاش کردند به جمهوری اسلامی در حل بحران آب کمک کنند اما ظاهرا این کمکها نیز برای رفع بحران آب در ایران کارساز نبوده است.
خبرگزاری مهر در اسفند ۱۴۰۳ گزارش کرد : «دولت ژاپن روز یکشنبه یک کمک بلاعوض به ارزش ۶۹۰ میلیون ین (۴.۵ میلیون دلار) برای ارتقای مدیریت تالابها و تقویت تابآوری اقلیمی در تالابهای ایران اختصاص داد.»
طبق سخنان سفیر ژاپن در ایران، این پروژه عمدتاً توسط برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و با همکاری سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) اجرا خواهد شد.
بر اساس گفته سفیر ژاپن در ایران، کمکهای ژاپن بیش از ده سال در ایران تداوم داشته و دولت ژاپن از طریق بازوی توسعهای خود، جایکا (JICA)، از حفاظت از دریاچه ارومیه حمایت کرده و در این راستا با برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) همکاری کرده و به گفته مدیر طرح حفاظت از تالابهای ایران، ژاپن ۱۰ میلیون دلار برای نجارت ارومیه به ایران کمک کرده است.
کمکهای ژاپن طیف وسیعی داشته و از دریاچه ارومیه تا چابهار را در بر گرفته است.
اتحادیه اروپا هم برای مشکلات محیط زیستی و آب در ایران کمکهای نقدی انجام داده است. در سال ۱۳۹۸ نزدیک به هشت میلیون دلار به ایران کمک نقدی کرد.
طبق گزارشهای موجود، صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) چندین میلیون دلار به جمهوری اسلامی کمک کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، این کمکها در قالب برنامه بینالمللی آب شناسی یونسکو (UNESCO-IHP) با همکاری سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد و انجمن بینالمللی کارشناسان آبهای زیرزمینی با استفاده از تسهیلات زیست محیطی جهانی (GEF) بوده است.
اما نتیجه نهایی این پروژهها در حقیقت هیچ بوده و ایران همچنان از مشکلات بیآبی رنج برده و دریاچه ارومیه هم همچنان از بحران خارج نشده است.
آب؛ هم مشکل ژئوپولیتیکی و هم اقتصادی برای ایران
کشورهای زیادی سرچشمه آب برای کشورهای دیگر هستند. برخی از همسایههای ایران مانند عراق و افغانستان هم منشا آب برای ایران هستند.
شهرهای شرقی ایران به آب افغانستان وابسته هستند. با توجه به سدسازیهای اخیر افغانستان و کمبود حقابه ایران سبب بروز مشکلاتی شده است.
اما فارغ از مشکلات سیاسی، آب در ایران اقتصاد محور است. این گفته محمد درویش، کارشناس محیط زیست نشان میدهد که آب در ایران به کالای با ارزش اما رها در دستان بیکفایت مدیران تبدیل شده است.
در اغلب شهرها توسعه در ایران آب محور است و توجه ویژه به کشاورزی و محوریت آب داده شده است. این مساله سبب شده تا مشکلات آب همچنن در راس مشکلات اینده ایران باقی بماند.
چه باید کرد؟
محمد درویش، فعال محیطزیست، آب اقتصادمحور را به بحرانی تعبیر میکند که از مدیریت ناکارآمد و سیاستهای اقتصادی ناپایدار سرچشمه میگیرد. به نظر او، ایران آب کافی دارد، ولی استفاده بیرویه در بخش کشاورزی و صنایع آببر، مثل چیزی که در خوزستان یا زایندهرود رخ داده، سبب شده تا منابع آب به خطر بیفتد.
درویش میگوید این مشکل با مدیریت درست و کاهش وابستگی به فعالیتهای آبمحور قابل حل است.
او در گفتو گو با اپکتایمز فارسی گفته ایران در بسیاری از مناطق نیاز به واردات آب ندارد بلکه مدیریت درست و انتصاب افراد متخصص در مدیریت کشور سبب بهبود اوضاع میشود.
به گفته او «دو سوم کل ذخیره آب هزارساله را در سه دهه مصرف کردیم»
بخشی از مشکلات آب ایران به کشاورزی ایران بر میگردد. در سالهای اخیر، محصولات پرمصرف آب مانند گندم، برنج و چغندر قند و همچنین کشت محصولات کشاورزی در مناطق بیابانی در چند دهه اخیر توسعه یافته است.
سیاست خودکفایی در حوزه کشاورزی در ایران بعد از انقلاب سبب شده تا زخم کهنه کمبود آب، در سالهای اخیر سرباز کند.
این نوع کشاورزی که به آن «کشاورزی ناپایدار» هم میگویند به معنی مصرف بیرویه آب است که در نهایت ضرری بیشتر از خدکفایی دارد و در نهایت میتوان گفت که باید به مساله آب با جدیت بیشتری نگریست و نگرش اقتصادی از آب را از ذهن مدیران حکومتی پاک کرد و به توسعه پایدار در این حوزه اندیشید. اما به دلیل مشکلات مدیران حکومتی، شاید جای آن دارد که سازمانهای مردم نهاد و غیرانتفاعی بتوانند در این حوزه کمکهای بیشتری داشته باشند.