سالهای بسیار زیادی از زمانهایی که کودکان را در مکتبخانهها به فلک میبستند، گذشته است؛ زمانی که لباس بزرگترها را تن آنها میکردند تا بهزور به آنها ثابت کنند که بزرگ شدهاند و باید مسئولیت زندگی را بپذیرند. اما اکنون شرایط جامعه بسیار تغییر کرده است. امروزه متخصصان میگویند امتداد نوجوانی تا ۲۵ سالگی است و در نتیجه ما خیلی انتظار رفتارهای معقول از جوانانمان نداریم.
در این میان آنچه در نظام خانواده شروع به تغییر کرد، تغییر نقشها در خانواده است. شاید این روزها خیلی شنیده باشید که ما در دوران فرزندسالاری هستیم. اما بگذارید رک به شما بگویم درست است که ما تاج پادشاهی را از سر والدین برداشتیم و کودک را بر تخت نشاندیم، اما ذات کودک تغییر نکرده است. او هنوز نیاز دارد خوب و بد را بداند و هنوز نیاز دارد درست را از غلط تشخیص بدهد. اما مقام رفیعی که به او دادیم، تازه او را مضطربتر، غمگینتر و گیجتر کرده است.
گاهی مواقع که دورانها را با هم مقایسه میکنیم، این سؤال به وجود میآید که کدام درست است؟ و پاسخ این است که هیچکدام.
کاهش احترام در جامعه و نقش زبان در این تغییر
بزرگترین دغدغه این است که چطور در سرزمینی مثل ایران، با هزاران جلد کتاب شعر و ادبیات که اکثر آنها در ستایش ادب، احترام و تواضع هستند، امروزه شاهد کودکانی و نوجوانانی هستیم که بددهنی، بیفکری و سرپیچی را الگوی خود قرار دادهاند. البته این معضل جهانی است و تنها در کشور ما دیده نمیشود.
توماس لیکنا میگوید: «زبان شاخص تمدن است، تغییرات زبان از نظر اجتماعی معنادار و بااهمیت است.» بنابراین، رواج بددهنی بیتردید یکی دیگر از نشانههای سقوط اخلاقی است و آمار و ارقام این گفته را تأیید میکنند. اما آنچه که آه از نهاد ما بلند میکند، گنجینهای غنی از تربیت در این سرزمین است و سنتهای بیشمار ما که حتی دراز کردن پا در مقابل بزرگترها را بیاحترامی محسوب میکند.
احترام و تأثیر آن بر عزت نفس کودکان
پژوهشگران متوجه شدهاند که احترام گذاشتن با عزتنفس کودکان رابطه مستقیمی دارد. زمانی که کودک به دیگران احترام نمیگذارد، احترام گذاشتن به خود را هم از دست داده است. یک زندگی معقول و اخلاقی با در نظر گرفتن ارزش بیپایان تکتک انسانها آغاز میشود.
احترام به معنای ارزش قائل شدن برای اشخاص و اشیا است. این ویژگی ما را وادار میکند تا با توجه به دیگران رفتار کنیم و زندگی انسانها را باارزش بدانیم.
جمیز بالدوین جمله قابل تأملی دارد: «فرزندان هیچگاه در گوش دادن به پدر و مادر خوب نبودند، اما هرگز در تقلید از آنها کوتاهی نکردند.»
نکته مهم در پرورش کودکان این است که آیا ما الگوی مناسبی برای فرزندانمان هستیم؟ آیا به کودکان خود احترام میگذاریم؟ و اینکه چقدر بر خوشرفتاری و ادب تأکید میکنیم؟
شیوه پرورش احترام در کودکان
در اولین گام، مهم است که ما احترام را برای فرزندانمان تعریف کنیم.
احترام یعنی: رفتار مؤدبانه و با ملاحظه که نسبت به شخص یا شیء نشان میدهیم و نشاندهنده توجه و ارزشی است که برای دیگران قائل هستیم. این یکی از شیوههای بهتر کردن جهان است.
در گام بعدی، قانون طلایی را توضیح میدهیم که در طی قرنها راهنمای انسانها بوده است:
«با دیگران آنگونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود.»
میتوانیم با مثالهای قابلفهم به کودک توضیح دهیم که وقتی کسی به ما توهین میکند، پشت سر ما با دیگران حرف میزند و یا از الفاظ زشت بهعنوان لقب استفاده میکند، چقدر ما را دلخور و مایوس میکند. پس رفتارهای اینچنینی ما هم میتواند در دیگران احساس بد و ناراحتکننده ایجاد کند.
ایجاد قوانین محترمانه در خانه
مهم است که ما در خانه حدود رفتاری را مشخص کنیم. کودک باید بداند چه رفتارهایی قابلقبول و چه رفتارهایی غیرقابلقبول است و آگاه باشد که اگر رفتارهایی خارج از عرف خانواده انجام دهد، با چه عواقبی مواجه میشود. ما باید پیش از اینکه رفتاری تبدیل به عادت شود، مقابل آن بایستیم و کوتاه نیاییم.
ضروری است که وقتی جملات توهینآمیز از دهان کودک میشنویم، برای او توضیح دهیم که این مصداق بیاحترامی است و او موظف به رعایت ادب است.
چگونه میتوان این قوانین را بدون تنش در خانه اجرا کرد؟
مهم است که ما یکسری فعالیتهای پیشگیرانه و یکسری رفتارهای اصلاحی داشته باشیم.
نمونهای از فعالیتهای پیشگیرانه:
- با فرزندان خود محترمانه برخورد کنید. تا به حال فکر کردهاید شیوهای که با فرزند خود رفتار میکنید، اگر با یک دوست صمیمی یا همسایه خود انجام دهید، چه اتفاقی میافتد؟ پس همانطور که در ارتباط با دیگران از کلمات مثبت و رفتار سرشار از احترام و محبت استفاده میکنید، با کودکانتان هم باید همانگونه باشید.
- بدون هیچ چشمداشتی و شرطی فرزندانتان را دوست داشته باشید. اینکه ما رفتار کودک خود را مورد مواخذه قرار میدهیم یا در جاهایی او را با عواقب رفتارش مواجه میکنیم، هیچ ارتباطی با میزان علاقه ما ندارد. ما باید این نگرش را در کودک به وجود آوریم که «من تحت هر شرایطی تو را دوست خواهم داشت.»
- شنونده کودکانتان باشید. مهم است که کودک احساس کند در هر شرایطی، شما حرفها و احساسات او را میشنوید و درک میکنید. کودکی که ارزشمندی را فهمیده باشد، به دیگران احترام میگذارد. توجه داشته باشید که این بدین معنا نیست که هر احساس یا رفتار کودک قابلقبول است، بلکه به این معناست که کودک و نیازهایش شنیده شوند.
- احترام را بهعنوان فرهنگ خانوادگی خود گسترش دهید. از کلمات مثبت و ارزشمند در خطاب قرار دادن یکدیگر استفاده کنید و هرگونه رفتار خارج از احترام را شماتت کنید. با هم درباره رفتارهای محترمانه بحث و گفتوگو کنید و به کودک توضیح دهید که چرا یک رفتار پسندیده یا ناپسند است.
اگر کودک شما در مرحلهای است که بددهنی و بیاحترامی را بهعنوان یک عادت رفتاری انجام میدهد، بهتر است از یک متخصص برای ترک این رفتار کمک بگیرید. شاید زمان آن رسیده باشد که الگوی رفتاری کل اعضای خانواده را تغییر دهید.