نویسنده: اِما سوتی
اغلب از من میپرسند چطور شد که سر از طب سنتی چینی درآوردم؛ مقولهای که برخی آن را عجیب و غریب میپندارند.
در دوران نوجوانی پس از سالها دستوپنجه نرم کردن با دردهای جانکاه قاعدگی که هیچ پزشکی نتوانست در تسکین آن کمکحال من باشد، طب سنتی چینی را کشف کردم. بدون آنکه تلاشی برای تعیین علت دردها صورت بگیرد، راهکار چند پزشک و متخصص این بود که در سن ۱۵ سالگی هیسترکتومی (عمل برداشتن رحم) کنم. مخالفت کردم.
اندکی بعد با یک دکتر طب سنتی چینی آشنا شدم. او کاری برایم انجام داد که هیچ پزشکی تا آن روز انجام نداده بود. اول به حرفهایم گوش کرد.
بعد سوابقم را بررسی کرد، نگاهی به زبانم انداخت و انگشتانش را به آرامی روی مچ هردو دستم گذاشت تا نبضم را بگیرد.
کل این ماجرا به خودی خود تجربهای شفابخش بود. سرانجام کسی را پیدا کردم که به حرفهایم گوش میداد و برای واکنش بدنم ارزش قائل بود. این پزشک طب سوزنی با مهربانی شروع به کشف علت دردهایم کرد.
بعد از چند ماه طب سوزنی و مصرف گیاهان دارویی چینی، دردی که سالها عذابم میداد برطرف شد. درمان من ناهماهنگیهایی را که ریشه مشکلاتم بود برطرف کرد و من بشدت عاشق این طب خارقالعاده شدم.
طب سنتی چینی چیست؟
طب سنتی چینی یک سیستم درمانی تمامعیار است که از هزاران سال پیش در تشخیص و درمان بیماریها به کار گرفته میشود. مهمتر آنکه به ما یاد میدهد به شکلی زندگی کنیم که خوشحال و سالم و تندرست باشیم.
یکی از راهکارهای اصلی طب سنتی چینی این است که ما را به زندگیِ همسو با دنیای طبیعی تشویق میکند. برای نمونه، ما میتوانیم با هماهنگ کردن رفتارها و عادتهای غذایی خود با فصلی که در آن هستیم، خودمان را در طول سال با انرژیهای متغیر هماهنگ کنیم. مسئله اصلی این است که نیازهای ما با تغییر فصل دگرگون میشوند.
طب سنتی چینی همچنین به ما یاد میدهد که احساسات میتوانند روی سلامتی و تندرستی ما تأثیر بگذارند. احساسات نیروهای قدرتمندی هستند که اگر به آنها رسیدگی نکنیم و بیخیالشان شویم، ما را بیمار میکنند. خوشی، اندوه، ترس، نگرانی و خشم همگی جزئی از تجربه انسانی هستند، اما اگر آنها را به حال خود بگذاریم اثرات ماندگاری از خود برجا میگذارند.
طب شرقی نیز بر این باور است که بدن از هوش ذاتی برخوردار است و به همین دلیل است که مورد تکریم و احترام قرار دارد.
بخشی از این هوش به یک سیستم ارتباطی پیچیده مربوط میشود. بدن همیشه با ما حرف میزند، اما بسیاری از ما توانایی گوش دادن به آن را از دست دادهایم. طب سنتی چینی به ما یاد میدهد که این ارتباط را پرورش بدهیم تا بتوانیم آنچه را که بدن درباره نیازهای خود و چیزهایی که آسیبرسان هستند میگوید، بشنویم. درد یک نمونه عالی از ارتباط بدن با انسان و تلاش برای جلب توجه اوست.
بخش دیگرِ این هوش به فراست ما مربوط میشود که اگر برای چیزهایی که بدن به ما میگوید گوش شنوا داشته باشیم، ما را در مسیر درست قرار میدهد.
طب سنتی چینی از غذا بهعنوان دارو استفاده میکند و سرشت ویژه آدمی را جزو علل بیماری میداند. سیستمی کلنگر است که به همبستگی متقابل بدن، ذهن و روح واقف است و ارتباط بین انسانها و خلقت را که همگی از اجزای لاینفک آن هستیم، ارج مینهد.
تجربه من در زمینه طب سنتی چینی زندگیام را متحول کرد. طب سنتی چینی به من نشان داد که شفا یافتن غیرممکن نیست و مرا با یک فلسفه زندگی کاملاً جدید آشنا کرد.
فلسفه طب سنتی چینی به ما یاد میدهد که همسو با دنیای طبیعی و یکدیگر زندگی کنیم، به خرد ذاتی جسم خود اطمینان کنیم و هوش هیجانی را پرورش دهیم تا زندگی شاد، سالم و رضایتمندانهای داشته باشیم.
نوشته اِما سوتی، پزشک طب سوزنی و گزارشگر سلامت اپک تایمز که پزشکی شرقی، تغذیه، تروما، و پزشکی سبک زندگی را پوشش میدهد.