نویسنده: گوردون جی. چانگ
چین در هفتههای اخیر ناوگان دریایی خود را در آبهای اطراف و دوردست افزایش داده است.
مهمتر از همه اینکه نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق دو گروه ضربت را به دریای چین جنوبی اعزام کرده است. گروه بزرگتر، که روی ناو هواپیمابر شاندونگ مستقر شده، قبل از اعزام به اقیانوس آرام غربی برای شرکت در عملیات دریای آزاد، در حوالی جزیره لوزون فیلیپین فعالیت میکرد. گروه دوم تحت هدایت کشتی تهاجمی آبیخاکی کلاس یوشن تایپ ۰۷۵ اعزام شده که یکی از بزرگترین و پیشرفتهترین کشتیهای چین محسوب میشود. چهار رزمناو کلاس رنهای تایپ ۰۵۵ که بهعنوان مرگبارترین شناور جنگی جهان شناخته میشود، ایندو گروه ضربت را همراهی میکردند.
جدیدترین ناو هواپیمابر چین، فوجیان، سومین دور آزمایشات دریایی خود را پشت سر میگذارد.
چین و روسیه «رزمایش دریایی مشترک ۲۰۲۴» را در بندر ژانژیانگ در گوانگدونگ جنوبی آغاز کردند که مقر ناوگان دریای جنوبی ارتش چین محسوب میشود.
به گزارش وزارت دفاع ملی تایوان، درمجموع ۵۶ هواپیما- بیشترین تعداد هواپیما در یک روز- به منطقه شناسایی پدافند هوایی تایوان اعزام شده و برخی از آنها به فاصله ۳۳ مایل دریایی از دماغه جنوبی جزیره اصلی تایوان نزدیک شدند. ۱۰ هواپیمای چینی دیگر نیز همزمان در اطراف منطقه به پرواز درآمدند.
کاتر ۵۹۰۱ گارد ساحلی چین که به دلیل ظرفیت ۱۲ هزار تنی خود «هیولا» لقب گرفته، در حوالی سابینا شول فیلیپین در دریای چین جنوبی رؤیت شده است.
چهار شناور جنگی نیروی دریایی چین نیز از حوالی جزایر آلاسکا عبور کرده و خارج از آبهای سرزمینی مستقر شدند اما از منطقه انحصاری اقتصادی آمریکا سر درآوردند که بین ۱۲ تا ۲۰۰ مایل دریایی از خط ساحلی فاصله دارد. جیمز فنل، از نویسندگان کتاب «پذیرش چین کمونیست: بزرگترین شکست راهبردی آمریکا»، به گیتستون گفت: «این پنجمینبار از سال ۲۰۱۵ است که چین کشتیهای جنگی خود را به منطقه انحصاری اقتصادی آمریکا اعزام میکند.»
آقای فنل، کاپیتان سابق نیروی دریایی که بهعنوان مدیر اطلاعات و عملیات اطلاعاتی ناوگان اقیانوس آرام آمریکا خدمت میکرد، افزود: «حزب کمونیست در دو هفته گذشته به منطقه- و مهمتر از آن به واشینگتن- نشان داد که جمهوری خلق چین حاکمِ آبهای هند-آرام است.»
چرا شی جینپینگ، رهبر چین، با این سرعت به سمت کنترل آبهای اطراف قدم برمیدارد؟ ویلی لام، تحلیلگر برجسته امور چین، در اکتبر گذشته نوشت که رهبر چین احتمالاً تصور میکند که فرصتش رو به پایان است و برای گسترش قلمرو چین عجله به خرج میدهد.
در کنفرانس افسران نظامی در ماه ژوئن که در یکی از معروفترین پایگاههای انقلابی چین برگزار شد، شی جینپینگ حرفهای ترسناکی به زبان آورد. او در بخشی از سخنان خود گفت: «ما اینجا در یانآن هستیم تا نشست نظامی خود را برگزار کنیم و برای جنگ داخلی آماده شویم.» متن اظهارات او که بهطور گسترده پخش شده، هنوز مورد تأیید قرار نگرفته است.
چه او به جنگ برود و چه نرود، خود را برای این کار آماده میکند. به گزارش فایننشال تایمز و سیانان، کسبوکارها در حال راهاندازی واحدهای نظامی درونسازمانی هستند. شرکتهای چینی مانند دهه ۱۹۷۰ به تشکیل واحدهای شبهنظامی روی آوردهاند.
شی درگیر سریعترین تجهیز نظامی از زمان جنگ جهانی دوم است. از این گذشته، او افسران ضدجنگ را پاکسازی کرده و در تلاش است که رژیم خود را در برابر تحریمها ایمن کند. شی غلات و دیگر کالاها را انبار میکند، آمریکا را در زمینه حملات هستهای زیر ذرهبین دارد و غیرنظامیان را برای جنگ بسیج میکند. در عینحال، کنترل اقتصاد، بازارهای مالی و تقریباً تمام ابعاد جامعه را به دولت سپرده است. خلاصه آنکه او یاد و خاطره سلطه تمامیتخواهانه چین را زنده میکند.
این سلطهجویی در کنار دیگر موارد باعث سرکوب اقتصاد چین شده است. پکن در ۱۵ جولای گزارش داد که رشد تولید ناخالص داخلی کشور در سهماهه دوم ۴.۷ درصد بوده است اما به سختی میتوان این آمار را با اقتصاد راکد چین تطبیق داد. برای نمونه، این کشور عملکرد خوبی در کاهش تورم ندارد که با توسعه ادعاییِ دولت ناسازگار است.
مشکل این است که شی از توانمندسازی مصرفکنندگان که میتوانند یک اقتصاد مصرفگرا بسازند، خودداری میکند. چرا او با اجماعی که میگوید دولت باید سرمایه را به دست شهروندان چینی بسپارد، مخالف است؟ یک دلیل این است که انجام این کار ظرفیت دولت را برای توسعه اقتصادِ دوران جنگ کاهش میدهد.
چارلز برتون، از اندیشکده سینوپسیس در پراگ، به گیتستون گفت: «تبلیغاتچیهای شی جینپینگ در کمال ناامیدی سعی میکنند این واقعیت را که مردم برای حل رکود اقتصادی ناشی از پیادهسازی دوباره سیاستهای نئواستالینیستیِ دوران مائو به دولت اطمینان ندارند، لاپوشانی کنند. کنار گذاشتن دستور کار مترقی «گشایش و اصلاح» دنگ شیائوپینگ و جانشینان او، به شکلگیری یک مارپیچ نزولی انجامید که با نارضایتی فزاینده مردم از رهبری فرقهای و سرکوبگرانه شی گره خورده است.»
شی این شانس را دارد- شاید برای آخرینبار- که اوضاع را عوض کند. سومین مجمع عمومی حزب کمونیست که از ۱۵ جولای آغاز شد، هر پنج سال یکبار برگزار میشود و بهطور سنتی روی مسائل اقتصادی تمرکز دارد. خوشبینها امیدوار بودند که شی از سیاستهای جدید خود رونمایی کند اما انتظارات آنها برآورده نشده است، زیرا به نظر میرسد که او برای افزایش هزینههای تولید و زیرساخت روی افزایش ابتکارات دولتی تمرکز دارد.
سیاستهای اقتصادی شی روی تدارکات جنگی تأکید دارند و به نظر میرسد که او بدون توجه به چشمانداز پیش رو تصمیم دارد چین را واردِ جنگ کند. شی در سال ۲۰۱۷ در رابطه با تایوان به افسران ارتش گفته بود: «حتی اگر نتوانیم به پیروزی برسیم، باید بجنگیم.»
چرا او باید چنین حرفی بزند؟ به هرصورت، جنگ- بویژه جنگ علیه «هموطنان» تایوانی- در حال حاضر برای مردمِ ناراضی چین خوشایند نخواهد بود.
به باور من، شی از این جهت به دنبال جنگ- یا دستکم تشدید تنشها- است که میخواهد از دسیسهچینی رهبران ارشد حزب علیه خود جلوگیری کند. او نمیخواهد مردم چین را با اقدامات تحریکآمیز یا حمله بسیج کند، بلکه میخواهد خطر مخالفان سیاسی خود در حزب کمونیست را خنثی کند.
برتون، دیپلمات سابق کانادایی که در پکن خدمت میکرد، گفت: «اگر مجمع عمومی سوم حزب کمونیست نتواند ایمان مردم را به توانمندی حزب در حل مشکلات احیا کند، تنها گزینه شی برای ماندن بر سر قدرت این است که چین را واردِ یک جنگ ملیگرایانه کرده و بیمحابا به تایوان یا دیگر همسایگان خود حمله کند.»
قهرمان شی، مائو تسهتونگ، مردم چین را به واسطه انقلاب فرهنگی متحد کرد. این کار نه برای جلب حمایت مردم، که برای کنار زدنِ رهبران ارشد حزب انجام گرفت که برای پایین کشیدن مائو نقشه میکشیدند. شی نیز ممکن است چنین تاکتیکی اتخاذ کند اما اینبار صرفاً به دنبال تصرف سریع تایوان یا دامن زدن به تنشهای منطقهای است.
با اینحال، وضعیت ممکن است از کنترل خارج شود و به افزایش درگیریها در سراسر منطقه یا جهان دامن بزند. شی ممکن است سرخورده شود و اگر وضعیت رو به وخامت برود، شاید دیگر به احتمالات اهمیتی ندهد.
شاید شی هنوز تصمیم به جنگ نگرفته باشد اما به وضوح تصمیم دارد که ریسکِ جنگ را به جان بخرد. این یعنی که او میتواند در لحظهای که انتظارش را نداریم، واردِ عمل شود.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
گوردون جی. چانگ، عضو ارشد مؤسسه گیتستون، عضو هیئت مشاوران گیتستون و نویسنده کتاب «فروپاشی قریبالوقوع چین» است.