هرچند که نزدیک به هزار خبرنگار برای پوشش خبری رویداد مذاکرات هستهای ایران و شش قدرت جهانی در وین حضور داشتند. اما در بسیاری از موارد اخبار و پیامهای مهم، قبل از آنکه توسط این خبرنگاران ارسال شود، توسط توییتها و پیامهای اعضای مذاکرهکننده توسط شبکههای اجتماعی و از داخل ساختمان هتل کوبورگ وین به سراسر دنیا به صورت لحظه به لحظه و فوری مخابره میشد. دیگر کسی منتظر کنفرانسهای خبری رسمی پس از رویداد و در نهایت انتشار رسمی اخبار توسط چند خبرگزاری قدرتمند غربی نمیشد و آنچه که در پشت درهای بسته روی میداد در کسری از زمان توسط اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی نصب شده روی گوشیهای موبایل به سراسر دنیا مخابره میشد.
این جادوی رسانههای نوین و قدرت شبکههای اجتماعی است که در بسیاری موارد میتواند جلوتر از قدرتمندترین خبرگزاریها و غولهای رسانهای جهان در خط مقدم انتشار پیام و خبر قرار گیرد. امروزه یک گوشی موبایل هوشمند متصل به وب میتواند هر کسی را وارد دنیای پر رمز و راز خبر و رسانه کند و یک فرد عادی را در زمان رویدادهای خاص و تحولات مهم تبدیل به یک خبرنگار و گزارشگری باارزش کند.
دیپلماسی شبکههای اجتماعی، دیپلماسی فیسبوکی، دیپلماسی توییتری، اصطلاحات جدیدی است که چند سالی است به ادبیات سیاسی دنیا افزوده شده است. توییتر مبتنی بر متنهای کوتاه است، درحالی که اینستاگرام مبتنی بر عکس است و فیسبوک نیز بین این دو قرار دارد. از نظر سرعت انتشار اخبار، توییتر از دیگر شبکههای اجتماعی پیشتر است.
امروزه سیاستمداران در شبکههای اجتماعی حضور پیدا کردهاند و اینگونه بدون واسطه با مردم در تماس هستند. به این شکل فضای غیر رسمی شبکههای اجتماعی از حاشیه به متن آمدهاند و بخش بسیار مهمی از نظام خبری دنیا را تشکیل دادهاند. به بیان دیگر این شبکهها در دنیای سیاست جدی گرفته شدهاند و همانند خبرگزاریهای بزرگ رسمیت پیدا کردهاند.
در طول مدت مذاکرات هستهای بارها پیامها و کامنتهای مهمی از سوی اعضای مذاکره کننده در فیسبوک، توییتر و اینستاگرام منتشر شد. جواد ظریف در واپسین روزهای مذاکرات و در حساسترین گامهای این ماراتن، ترجیح داد که پیام ویدئویی خود را توسط فیسبوک و یوتیوب به سراسر دنیا مخابره کند. این نشان میدهد که وی به عنوان یک سیاستمدار باهوش و کارکشته از قدرت شبکههای اجتماعی کاملاً آگاه است.
پس از آنکه در آخرین روزهای مذاکرات تنشی و اختلافی جدی در میان طرفین روی داد و احتمال شکست مذاکرات مطرح شد، اولین پیامی که نشان از فروکش کردن این تنشها میداد از طریق توییتر یک دیپلمات ایرانی حاضر در مذاکرات منتشر شد. در این توییت فقط یک بیت شعر آمده بود: «خبر آمد خبری در راه است / سرخوش آن دل که از آن آگاه است»
در گرماگرم این مذاکرات توییتهای رئیس جمهوری ایران، حسن روحانی نیز منبع موثق مهمی برای مردم و خبرنگاران بود. اخبار مربوط به فرجام خوش هستهای از طریق صفحه توییتر روحانی و انتشار عکسهایی از امضای توافقنامه بین ایران و آژانس انرژی اتمی منتشر شد. البته ناگفته نماند که خبرنگاران نیز همیشه برای انتشار اخبار خود، در کنار ابزار متداولشان از این شبکههای اجتماعی نیز بهره میبرند.
در آن طرف ماجرا نیز سیاستمداران غربی نیز از کوران انتشار پیامها و اخبار در فضای مجازی به دور نبودند. اینستاگرام و صفحه توییتر اوباما محلی بود که در زمان مذاکرات و روزهای پس از آن، ایرانیان به طور بیسابقه در آن حضور داشتند و به ابراز نظرات مختلف و گاه متناقض میپرداختند. گاه این نظرات آنقدر متضاد است که محل درج کامنتها شبیه یک میدان نبرد تمام عیار میشود که هر کس علیه مخالفش میتازد.
نه تنها جواد ظریف و حسن روحانی، بلکه محافظهکارانی که موافق مسدودسازی این شبکهها در داخل کشور هستند نیز در این شبکهها حضور دارند و صفحات رسمی بلندپایهترین مقامات کشور را میتوان به سادگی مشاهده کرد.
به عقیده کارشناسان خبر و رسانه، امروزه رسانهها بر خلاف گذشتهها یک «ارتباط دو سویه» دارند. یعنی رسانه دیگر به تنهایی گوینده نیست و مخاطب نیز به همان میزان یا حتی بیشتر، در همان محیط رسانه حرف برای گفتن دارد. آشکار ترین نمود این ویژگی در بخش نظرات مخاطبان یا اصطلاحاً کامنتها دیده میشود.
در مورد توافق اخیر بین ایران و شش قدرت جهانی، با نگاهی به وب سایتهای خبری و تحلیلی و همچنین شبکههای اجتماعی متوجه میشویم که آنچه که مردم درباره این رویدادها نوشتند به مراتب بیشتر از آنچه بود که رسانهها نوشتند. در موارد زیادی بین افرادی که نظراتشان را مینوشتند بحث و گفتگو ایجاد میشد. بحثهای که گاه منطقی و مثبت است، و گاه آنچنان متضاد است که بحث و گفتگو جایش را به جنگ لفظی و نبرد در فضای سایبری میدهد.
بحث مذاکرات هستهای صرفاً یک نمونه از حضور چشمگیر مردم در شبکههای اجتماعی و قدرت پیام رسانی این رسانههای نوین است. در موارد مشابه دیگر حضور مردم یک دست تر است. برای مثال پس از پیروزی یا شکست تیم ملی فوتبال در مسابقات حساس نظرات مردم همسانتر است و شاهد این حجم عظیم اختلاف نظر و مشاجره نیستیم.
انتشار اخبار هستهای و واکنشها به آن در بسیاری موارد با ذوق طنزپردازی خاص ایرانیان نیز درآمیخته شده است. این ویژگی خاص ایرانیها است که در هر شرایطی حتی در شرایط سخت و بحرانی، دست به طنزپردازی میزنند.
اگر سری بزنیم به دنیای این کامنتها مشاهده میکنیم که بسیاری از ایرانیان با افتخار به مدح و تمجید این توافق پرداختهاند و تیم مذاکره کننده ایران و در رأس آنها جواد ظریف را قهرمان ملی دانستند. آنها نتیجه مذاکرات را به یکدیگر تبریک گفتهاند و از اینکه قرار است تحریمهای ایران لغو شود و درهای ایران به روی جامعه جهانی گشوده شود ابراز خوشحالی کردهاند. در مواردی نیز جواد ظریف به امیرکبیر یا دکتر مصدق تشبیه شده است.
اما در برابر تعداد زیادی نیز نظراتی منفی یا خیلی منفی نوشتهاند. بخشی از آنها به گروههای تندروی داخلی گرایش دارند که اصولاً موضعی به شدت محافظهکارانه دارند و هرگونه سازش و همکاری با قدرتهای غربی را نهی میکنند و معتقدند که نتیجه این مذاکرات منجر به از دست رفتن توان هستهای ایران است. اما گروه دیگری از آنها، مخالفان سیاسی نظام حاکم در ایران بودند که نگران هستند که همکاری غرب با ایران باعث ثبات و قدرتمند شدن بیشتر این نظام شود. بسیاری از این افراد خارج کشور زندگی میکنند و برخی نیز در داخل هستند.
در وبسایتها و صفحات فارسی زبان به غیر از ایرانیها، فارسیزبانهای افغانی نیز در خصوص مسائل هستهای ایران بحث و گفتگو میکردند و اینگونه است که به واسطه این محیطهای مجازی فضایی برای گفتگوی دو ملت همزبان شکل گرفته است. در صفحات غیر فارسی نیز مردم سایر ملیتها با زبانها مختلف و در درجه اول انگلیسی درخصوص مذاکرات هستهای اظهار نظر کردند.
امروزه دیپلماسی شبکههای اجتماعی خواه ناخواه بر فضای دیپلماتیک دنیا تأثیر گذاشته است. صرف نظر از آنچه گذشت میتوان نتیجه گرفت که در هزاره سوم، شبکههای اجتماعی روز به روز نقش جدیتر و تأثیرگزارتری را در عرضه خبر و رسانه ایفا میکنند و امروزه خبرنگاران باید قبول کنند که یک رقیب جدی و قدرتمند به نام شبکههای اجتماعی در کنارشان وجود دارند که میتواند سریعتر از قلم آنان پیام را از مبدأ به مقصد برساند.
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.